شبهات گوناگونى به همراه پاسخ آنها، درباره امام جواد (ع) مانند هر امام ديگرى مطرح بوده است. يكى از اين بحثها، اصل مسأله فرزندى ايشان است. اين سؤال گرچه هماكنون اندكى غريب مىنمايد، چنين به نظر مىرسد كه زمانى مطرح بوده است كه آيا ايشان فرزند على بن موسىالرضا (ع) هستند؟ اين مقاله با استناد به اسناد متعدد و متقن و به كارگيرى روش تاريخى، ضمن اينكه شبهه عدم نسبت پدر و فرزندى بين امام جواد (ع) و امام رضا (ع) را مردود مىداند، اثبات مىكند كه اصل واقعه ايراد شبهه بر ساحت قدسى امام رضا (ع) به لحاظ تاريخى پذيرفتنى نيست.
چگونگی ورود و سپس اقامت علی بن موسی الرضا در مرو، پایتخت خلافت اسلامی در دوران خلافت مأمون عباسی، موجب طرح فرضیههای مختلف بهویژه با محوریت برخی شخصیتهای مهم آن دوران است. فضل بن سهل ملقب به ذوالریاستین در جریان ولایتعهدی و دیگر موضوعهای مهم مرتبط با امام، گاه با تحلیلهای متفاوت و حتی متضاد مواجه شده است. چنین به نظر میرسد برای دستیابی به درکی جامع و منطقی از مسائل مربوط به آن حضرت با مأمون و دربارش، ضرورت دارد افکار و اقدامات ذوالریاستین در مورد امام به دقت بررسی گردد. این پژوهش تلاش دارد با رویکردی توصیفی ـ تحلیلی و با استفاده از روش پژوهش تاریخی، نقش این وزیر مقتدر را در چگونگی رابطه مأمون با امام رضا بررسی کند. یافتههای پژوهش، گویای نفوذ فوقالعاده ذوالریاستین بر مأمون است، با این حال وی در ارتباط با امام بیشتر متأثر از مأمون بود و کوشید با نزدیک ساختن افکار و تصمیمگیری خود به خلیفه، موقعیت خودش را تحکیم نماید. فضل با وجود داشتن اقتدار، نتوانست بر آن حضرت تسلط یابد، در عین حال شواهد متقنی نیز بر ارادت او نسبت به امام وجود ندارد.
بررسی کنشهای رخ داده در برخی دورههای تاریخی به دلیل حساسیت آن دوره و جایگاه ویژه کنشگران دارای اهمیت است؛ زیرا میتواند الگوی مفیدی برای فهم رویدادها و ژرفا یافتن درک عمومی باشد. در این مقاله، کنشهای متظاهرانه مامون در مواجهه با امام رضا (ع) در دوران خلافت با استفاده از ظرفیتهای تحلیل گفتمان لاکلا و موفه با تاکید بر دو مفهوم اصلی زنجیره همارزی و حاشیهرانی تبیین میشود. نتایج تحقیق نشان میدهد، مامون در دورههای مختلف به تناسب موقعیت از راهکارهای همارزی مانند تظاهر به تشیع، دعوت امام (ع) به مرو، پیشنهاد ولایتعهدی، باورداشت آخرالزمانی، بهکارگیری نمادهای شیعی و تطمیع استفاده کرده است. همچنین، راهکارهای حاشیهرانی مانند مهندسی روابط اجتماعی، کتمان فضایل، تضعیف جایگاه اجتماعی، تضعیف جایگاه علمی، ترور شخصیت، حصر ارتباطی، زندان، حصر خانگی، حذف فیزیکی و شهادت بهره گرفته است. روش مواجهه مامون با امام (ع) را میتوان به سه دوران بحرانی ابتدای حکومت، تثبیت حکومت و حصر فرهنگی- ارتباطی امام (ع) تقسیم کرد. با این حال، بهصورت دقیق نمیتوان هرکدام از راهکارها را به یک دوره خاص نسبت داد، اما مامون در دورههای اول و دوم بیشتر از زنجیره همارزی استفاده کرده است و هرچه به دوره سوم نزدیک میشویم، استفاده از مکانیسم حاشیهرانی بیشتر گردیده است. همچنین، گاهی بهصورت توامان از سازوکارهای برجستهسازی و حاشیهرانی استفاده شده است.
مدنیان پس از رحلت پیامبر (ص) شاهد و یا به عبارت درست تر از ارکان انشعاب مسلمانان به دو دسته شیعه و سنی بودند. این تقسیم بندی که به تصمیم گیری درباره رهبری جهان اسلام مربوط می شد. دو نظریه خلافت خلفا و امامت ائمه اهل بیت علیهم السلام از همان روز نخست پس از رحلت پیامبر (ص) مطرح گردید.
قم از اواخر قرن نخست هجری، مهد تشیع و مرکز بالندگی عالمان شیعی در ایران بوده است. در گذشته، این سرزمین به صورت یک شهر منسجم نبود و شامل مناطق متعددی می شد. یکی از این مناطق، «برقرود» یا «برقه» است که «خاندان برقی» منسوب به آن هستند. از آن جا که تنی چند از عالمان بزرگ شیعه از این خاندان برخاسته اند، این انتساب اهمیت فراوانی مییابد. از سویی، مناطق دیگری با نام «برقه» در جهان وجود دارند که برخی از آنها از برقه قم مشهورتر و معروفتر هستند و از همین روی، منابع تاریخی – جغرافیاییِ متقدم، توجه بیشتری به آنها داشتهاند. بررسی، ردیابی و اثبات صحت انتساب «خاندان برقی» به «برقه» قم و رد انتسابهای دیگر مستند به دلایل و شواهد تاریخی – جغرافیایی، هدفی است که این مقاله آن را دنبال میکند.