باورهای اعتقادی، همواره صحنه‌ نقادی و طرح شبهات بوده است. اعتقاد به امام غایب نیز از این امر مستثنا نیست. یکی از شبهاتی که متوجه این باور شده است، “انتفای فواید و لغویت امام غایب” است. ریشه شبهه مذکور حاصل دو برداشت اشتباه، یا ناقص از مفهوم غیبت، شئون و مناصب امام است. طراحان این شبهه پنداشته اند غیبت یعنی عزلت، اختفا و فقدان شخص و شخصیت امام و شئون امام (رهبری و حکومت سیاسی و حضور اجتماعی). بنابراین، امام غایب، یعنی حاکمی که هیچ حضور و نمودی ندارد! در حالی که براساس منابع لغت عرب، قرآن و سنت، اصولاً غیبت، به معنای اختفا و فقدان شخص از جامعه نیست. امام غایب موجود است؛ فعالیت دارد؛ با امت مرتبط است؛ ولی هر کسی به تشخیص او موفق نمی‌شود؛ درست مانند غیبت حضرت یوسف7 و حضرت خضر7؛ نه غیبت حضرت عیسی7. این نوشتار تلاش می‌کند با استناد به قرآن، سنت و منابع کلامی، پاسخی نسبتاً جدید و یا دست‌کم با روش نو ارائه دهد که در پرتو آن، عمق بیش‌تری از فواید امام غایب کشف می‌شود.

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

5ccf1862d8238.JPG

بررسی قرائن روایی انحصار ائمه علیه السلام در عدد دوازده

رحیم لطیفی

در تاریخ مذاهب اسلامی، شیعه امامیه به مسلمانان دوازده امامی معروف و مشهور بوده اند و وجه تسمیه آن نیز اعتقاد به دوازده امام پا از حضرت محمد(ص) می باشد که با تصریح و وصیت آشکار به عنوان اوصیای پا از ایشان معرفی شده اند. این خصوصیت و اعتقاد به دوازده امام و وصی، چنان با تارو پود شیعیان دوازده امامی عجین شده است که حتی مخالفین آن ها از فرقه های مختل شیعی و اهل سنت در کت خود بدان اشاره نموده اند و عنوان خاص برای اکثریت شیعیان گردیده است. در گذشته و کنون فرقه هایی یافت گردیده و می شود که با تمسک به برخی گزاره های متشابه، ادعای افزون بودن عدد ائمه به سیزده یا بیشتر را نموده اند. این دسته ازمدعیان تلاش دارند تا عدد دوازده در روایات شیعی و اهل سنت را حصر اضافی دانسته و با تمسک به برخی از روایات متشابه، تعداد اوصیای حضرت رسول (ص)را بیش از دوازده نفر بدانند. ضرورت پاسخ به این دیدگاه و عدم جمع آوری تمام قرائن روایی در نگاشته های پیشین، انگیزه این پژوهش بوده است و در این پژوهش تلاش نموده ایم تا با بهره گیری از قرائن روایی اثبات نماییم که تعداد ائمه به صورت حصر حقیقی بیان گر عدد دوازده بوده و این دیدگاه علاوه بر تایید روایی، متکی بر اجماع شیعه نیز می باشد. روش بحث توصیفی _ تحلیلی بوده ونگاهی منتقدانه به جریان های انحرافی دارد.

تاریخ/تاریخ معصومان(ع)/امامان(ع)
مقاله
59043ce1a39bc.jpg

وظایف تشکیلاتی نهاد وکالت امامان (ع)

رحیم لطیفی

وقتی حق حکومت ائمه(، غصب شد، امامان برای انجام رسالت خویش به تأسیس نهاد وکالت اقدام کردند. این نهاد از چهار حلقه تشکیلاتی ترکیب یافته بود (باب، وکیل ناحیه، وکیل کارگزار و وکیل سیار)، هر کدام از این حلقه‌ها رسالت‌ها و وظایفی داشتند که مهم‌ترین آنها عبارت‌اند از: 1. تقویت و محافظت نهاد: باب و وکلای ناحیه به جای امام مرجع مراجعات وکلای کارگزار و سیار قرار می‌گرفتند و از وجود رهبر نهاد پاسداری می‌کردند، چنانکه وکلای کارگزار و سیار به صورت حلقه اتصال میان مردم و باب و وکلای ناحیه به تثبیت و معرفی باب و وکلای ناحیه برای مردم می‌پرداختند و با ایجاد چتر محافظتی از حلقه‌های بالایی نهاد محافظت می‌کردند.2. اداره امور و خدمت رسانی به شیعیان: وکلای کارگزار وجوهات نقدی و مالی شیعیان را دریافت و به حلقه‌های بالاتر و گاهی به نیازمندان شیعه می‌رسانیدند و این نقل و انتقال با بهره‌گیری از راهکارها و ابزار غیر عادی صورت می‌گرفت تا دستگاه حکومت عباسی متوجه نشود.3. بیشتر وکلای نهاد اهل دانش و تقوا بودند؛ از همین روی یکی از رسالت‌های مهم آنان آموزش و راهنمایی شیعیان دور دست و مبارزه با بدعت‌ها و انحرافات بود.4. پس از عصر امام صادق( به تعداد و مناطق شیعه‌نشین افزوده شد و این امر نیازمند یک هماهنگی و ارتباط بود و چون ائمه( در حصار و محدودیت به سر می‌بردند، رسالت نهاد وکالت جهت ایجاد هماهنگی و ارتباط اهمیت پیدا می‌کرد.5. ائمه( هیچ گاه از مبارزه علیه حکومت‌های غاصب و به دست آوردن حق خود عقب نشینی نکردند و در عصر خفقان و سخت‌گیری این راه را تا حدودی از مسیر نهاد وکالت دنبال کردند.

تاریخ/تاریخ معصومان(ع)/کلیات
مقاله