علویان و سادات از آغاز تاکنون دولت های متعددی را در پهنه تاریخ اسلامی پدید آورده اند اما این مسأله تاحدودی ازسوی تاریخ نگاران نادیده انگاشته شده بلکه همواره عوامل ناکامی آنان به واکاوی رفته است. بنابراین در زمینه دولت سازی علویان وسادات با پرسشی جدید مواجه می شویم که :عوامل موفقیت آنان در تأسیس دولت های اسلامی-شیعی در تاریخ اسلامی چیست؟(سئوال) گمان می رود تأسیس دولت های اسلامی ـ شیعی به وسیله علویان و سادات ازیک رابطه و نقش دو سویه بین عملکرد و کارکرد آنان و مردم در عرصه سیاست و قدرت حکایت می کند!(فرضیه) غرض مقاله آن است که عوامل وراهکارهایی مانند عدالت خواهی،ظلم ستیزی، مردم سالاری دینی،استقامت،پایدرای،ظرفیت شناسی،اهلبیت محوری،شایسته سالاری، بیعت و مشارکت سیاسی درعرصه دولت سازی علویان وسادات را نمایان سازد.(هدف)نوشتار حاضر بر اساس مطالعات کتابخانه ای و با استفاده از منابع اصلی تاریخ اسلام و منابع مطالعاتی نو، انجام گرفته است.(روش)عرضه زاویه ایی جدید و نگرشی نو در بررسی دولت خواهی تاریخی شیعه،یافته ایی تازه به شمار می رود.(یافته)
در این نوشتار، در بازخوانی و نقد دیدگاههای کلبرگ و مدرسی دربارۀ پیدایش تشیع دوازدهامامی، بر پایۀ روش تاریخی ـ کلامی و با هدف مقایسۀ دیدگاهها و بیان کاستیها و اشتباهات کمترشناختهشدۀ این دو، موارد زیر دانسته شد: کلبرگ پیدایش تشیع دوازدهامامی را «انتقال از امامیه»، و مدرسی «تکامل تدریجی مکتب تشیع» خوانده است. هر دو، تاریخ آن را تقریبا همسان، نیمة قرن چهارم هجری دانسته و در اینباره به موارد انعکاس اندیشة «دوازده امام» در متون کهن استناد کرده و دچار اشتباهاتی بعضا فاحش شدهاند؛ چنانکه هر دو، ثبت عقاید اثناعشری را در برخی متون که کامل به ما نرسیدهاند، انکار نموده و از ثبت آن در برخی منابع غفلت کرده و دیدگاههایی ناهمگون و گاه متناقض داشتهاند. افزون بر این، کلبرگ به همپایگی واژة امامیه با اثناعشریه توجه نداشته و مدرسی نیز دچار «تردیدها» و «تعمیمها»ی ناروا، اشتباه در «شناسایی متن و نسخههای کهن یک روایت» و «بیدقتی در فهم اصطلاحات مهدویت» شده است.
برپایی حکومت علویان، مهمترین رویداد سیاسی بود که پس از ورود اسلام به ایران در طبرستان شکل گرفت. کاربست نظریة «کنش جمعی» از چارلز تیلی که به انقلابها و حرکتهای اجتماعی میپردازد، در ارائة خوانشی جدید از این جنبش تأثیرگذار است. در پژوهش حاضر، با استناد به منابع کتابخانهای و روش توصیفی - تحلیلی، جنبش علویان با رویکرد به آراء تیلی بررسی شده است. سؤال اصلی مقاله این است که کاربست نظریة یادشده، چه ابعادی از این جنبش را نمایان میکند؟ به نظر میرسد علویان از راهاندازی این جنبش، تحقق سه هدف را در نظر داشتند: 1. حفظ بقا؛ 2. رسیدن به قدرت سیاسی؛ 3. گسترش مبانی تشیع. بر این اساس، پس از رسیدن به قدرت، با عنایت به هویت دینی مشترک با مردم و حاکمان بومی، سازمانی با شاکلة نظامی و دینی ایجاد گردید. بسیج منافع توسط رهبران علوی به صورت تهاجمی و تدارکاتی بوده و ماهیتی اجبارآمیز و هنجاری داشته است. عنصر قدرت در این جنبش، دو سویة تقابلی (خلافت سنی/ حکومت شیعی) دارد. مهمترین فرصتهای پیشآمده برای رهبران جنبش، عبارت است از: ایجاد هویت دینی مشترک، بهرهجویی از توان نظامی حاکمان محلی و استفاده از ظرفیتهای توده. سامانیان و کینخواریان، مهمترین عوامل تهدید علویان بودند که سیاست سرکوب را پیش گرفتند. نوع کنش جمعی علویان، رقابتی و نوخواهی بوده و بر مبنای تقابل دوگانه خودی - بیگانه شکل گرفته است.
در این پژوهش که با استفاده از روش کتابخانه ای و با مراجعه به منابع اصلی تاریخ اسلام، به خصوص آثار تبارشناسی سادات و علویان و منابع مطالعاتی نو، انجام گرفته است، نگارندگان بر آنند تا ضمن بررسی پیشینه حضور سادات و امام زادگان در افغانستان و پیوند آنان با امامان شیعه معاصرشان، نقش علمی، فرهنگی و سیاسی سادات و امام زادگان در افغانستان را روشن نمایند. با بدیهی انگاشتن حضور سادات و امام زادگان در افغانستان بر مبنای شواهد تاریخی مانند القاب و عناوین اختصاصی، طوایف قدیمیتر، زیارتگاهها و مقبره های آنان این پرسش مطرح میگردد که نقش علمی، فرهنگی و سیاسی سادات و امام زادگان در افغانستان چیست؟ پس از بررسی جایگاه اجتماعی و نفوذ معنوی سادات و امام زادگان در جامعه و در منظر افکارعمومی، به ویژه حاکمان دولتهای محلی و همچنین نوع تعامل حکام و سلاطین با آنان، این نکته آشکار میگردد که سادات و امام زادگان با استفاده از جایگاه اجتماعی و نفوذ معنوی خویش، گامهای عملی و مؤثری در جهت نشر معارف اسلامی و ترویج فرهنگ اسلامی - شیعی برداشتهاند. عالمان دینی سادات با برخورداری از توانمندی علمی توانستهاند درحوزه های فقهی، کلامی، عرفانی وادبی، تأثیر گذار باشند. بر این اساس نقل حدیث، تألیف، ترجمه، تبلیغ و ارشاد از مؤلفه های علمی و فرهنگی آنان به شمار میرود. الگوپذیری سادات و امام زادگان از نهضت عاشورا و در نتیجه اقدام به قیام و بیداری و آگاهی بخشی مردم در برابر حکومتهای غاصب اموی و عباسی نیز از مؤلفه های سیاسی آنان قلمداد میگردد.