در این مقاله، پس از تبیین جغرافیای تاریخی قم و جایگاه این شهر در معارف دینی، به مهمترین عوامل پیدایش و گسترش تشیع و مذهب امامیه پرداخته شده و در این زمینه، عوامل مؤثر بر آن بررسی گردیدهاند که از آن جمله است: تأکید پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله بر فضیلت حضرت علی علیهالسلام و پیروانش بر دیگران، مهاجرت شیعیان و بزرگان و عالمان مذهب امامیه از مراکز اسلامی و شهرهای مسلمان نشین به قم، به ویژه سفر تبلیغی حضرت سلطانعلی ـ فرزند امام محمد باقر علیهالسلام ـ به «اردهال» و شهادتش در آنجا، اقامت حضرت معصومه علیهاالسلام و دیگر فرزندان و اعقاب و اصحاب ائمه علیهمالسلام در قم، بنای مساجد و مراکز فرهنگی در این شهر، قیام امام حسین علیهالسلام و شهادت مظلومانه او و فرزندان و اصحابش؛ و از سوی دیگر، نظام شرکآمیز و ستمپیشه پادشاهان ساسانی و سپس خلفای اموی و عباسی که زمینههای گریز از آیین زرتشتی و مذهب حاکمان اموی و عباسی و روی آوردن به مذهب امامی را فراهم آورد.
خلّف المستشرقون أسلاف الباحثین الغربیین حالیاً تراثاً لا بأس به من الدراسات المشرقیة والإسلامیة إستفاد منه هؤلاء الباحثون، فالإستشراق تحوّل إلى مجالات علمیة بحتة أصبحت تدرسها الکلیات ومراکز الأبحاث، لکنّ تلک الأبحاث بقیت تخدم أهداف ومصالح الغرب الإمبریالیة فی بعض الموارد، إلا أن الکثیر منها حالیاً نابعة عن وجدان باحثین غربیین أحرار یصنّفون الکتب والأبحاث من أجل إرضاء أطماحهم البحثیة واستکمالاً لمسیرتهم العلمیة. ومن جملة الحقول البحثیة المهمة التی کتب فیها الباحثون الغربیون الکثیر من هذه الدراسات، هی الدراسات الإسلامیة والحدیث الشریف منها بالتحدید سیّما الحدیث الشیعی. ومن هؤلاء الباحثین المعاصرین أستاذ جامعة إدینبرا الدکتور أندرو ج. نیومان الذی شهدنا له العدید من المساهمات فی حقل الفکر الإمامی وبالتحدید دراساته فی الحدیث الشیعی وجهود علماء الإمامیة فی العصر الصفوی وتحدیداً فی موضوع جدلیة الدین والعلماء مع السیاسة ورجالها. وما نهدف إلیه من دراستنا هذه هو نقد کتاب الباحث نیومان الهامّ عن تاریخ الحدیث الشیعی فی القرون التأسیسیة للمذهب الإمامی وأثر النهجَین الفکریَین الهامَّین عند علماء الإمامیة وهما: النهج الأصولی والنهج الإخباری الذی یمثله قم والقمّیون آنذاک فی تدوین أقدم ثلاثة مجامیع روائیة عند الشیعة الإمامیة: المحاسن للبرقی (توفی بین 274ـ280 ه/ 887ـ893 م) وبصائر الدرجات للصفّار القمّی (ت 290 ه/ 903 م) والکافی فی علم الدین للکلینی الرازی (ت 329 ه/ 941 م) وفق منهج التحلیل التاریخی والإستقرائی للنصوص التاریخیة والروائیة سیّما من تلک الکتب.
یکی از مسائلی که بعد از رحلت پیامبر بزرگ اسلام محل بحث و نزاع مسلمانان واقع شد مسئله جانشینی رسول گرامی اسلام بود، از آنجائی که محمدبن عبدالله(ص) رسول خدا و خاتم النبیین است آیا ضروری است باز جانشینی برای رهبری مردم داشته باشد یا آن گونه که خوارج بعدها مطرح کردند کتاب خدا کافی است و کسی حق امارت و حکومت بر مردم را ندارد؟ نگارنده در این مقاله بعد از بحثی کوتاه در معناشناسی واژهی «امام» به اثبات اصل ضرورت وجود امام از نگاه متکلمان فرقههای اسلامی بویژه متکلمان امامیه و بالاخص ابن میثم پرداخته است، بحث مهم دیگری که محل نزاع مسلمانان است، مسئولیت تعیین و نصب امام است، غالب اهل سنت مسئولیت تعیین و نصب امام را جزو وظایف امت میدانند، اما امامیه، تعیین امامان معصوم بعد از پیامبر را به عهدهی خدا و مسئولیت معرفی امامان و نصب امام و اولین امام را بر عهدهی پیامبر دانسته و معتقد است هر امامی موظف است امام بعد از خودش را به مردم معرفی نماید. تا مردم از هدایت الهی محروم نشوند و این مسئله در تاریخ اسلام محقق شده است، البته تشکیل حکومت وابسته به نصرت مردم زمان حضور امام است و الا امام به وظیفه ارشاد و هدایت فکری و مبارزه با ظالمان بسنده خواهد کرد.