در این مقاله، پس از ارائه اطلاعاتی مختصر پیرامون نویسنده کتاب الامام علی (ع) صوتالعدالةالانسانیه، چاپ یکجلدی و پنججلدی این کتاب معرفی و پس از آن امتیازهای کتاب در 9 قسمت به این شرح بررسی شده است: اختصاص کتاب به امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام)، قرارداشتن کتاب در زمره نگاههای نو به میراث شرقی و اسلامی، قرارداشتن کتاب در ردیف کتابهای منصفانه و محققانه مسیحیان درباره اسلام، توجه بایسته به ابعاد مهم زندگی امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام)، قلم زیبا و پرجاذبه کتاب، بدیعبودن تقسیمبندی مطالب، بهرهگیری از روشهایی که امکان مقایسه و فهم بهتر را فراهم میآورد، تکیه نسبی بر یک محور خاص ـ عدالت ـ در بررسی سیره نظری و عملی امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام)، و قدرت پردازش و تحلیل موضوع. نکات قابل تأمل کتاب نیز در دو بخش مسائل کلی و مسائل جزئی ارائه شده است. در بخش مسائل کلی، درباره 9 موضوع به این شرح بحث شده است: دشواری نقد کتاب و قرار گرفتن آن در یک گونه مشخص، تقدس قومیت و قومیت عرب، تحلیل شخصیت علی (علیهالسلام) بهعنوان یک شخصیت عربی، نداشتن ارجاعات و عدم ذکر سند، نبود یک چهارچوب نظری مشخص، مشخصنبودن روش تحقیق و نگارش مؤلف، خروج از موضوع و بیان مطالب غیرمرتبط، ایهام تأثیرپذیری مؤلف از اندیشههای مارکسیستی و نبود فهرستها و نمایههای مورد نیاز. در بخش مسائل جزئی نیز 24 نکته بررسی شده است. و انک ما ضربت بعینک صفحات هذاالتاریخالالتدرک حقیقه حقه و هیانک قلما تجد فی شخصیاتهالعظیمهمن اجمعالناس علی حبه و اجلاله والانتصار له، اجماعهم علی حب علیبنابیطالب و علی اجلاله والعطف علی قضایاه. (ج 5، ص 1215)(*) اگر چشم در صفحات تاریخ بگردانی، با حقیقتی آشکار روبهرو خواهی شد و آن این است که کمتر شخصیت تاریخی مورد محبت و علاقه و تکریم و حمایت عامه مردم است که مانند علی (ع)، همگان بر مهر او و بزرگداشت او همداستان باشند.
با رحلت رسول خدا، توجه به رویکرد صلحمحورِ آن حضرت به منظور حفظ انسجام جامعة اسلامی و اتحاد مسلمانان کمتر شد. اما با شروع خلافت امیرالمؤمنین و التزام عملی ایشان به قرآن و سنت پیامبر، توجه به این امر نیز رنگی تازه به خود گرفت. مروری بر عملکرد امام در دوران کوتاه خلافت ایشان و مطالعة موردی جنگ جمل، بر پایة کهنترین متون تاریخی، براین امر گواه است. بر این اساس، پرسش پژوهش حاضر آن است که چه مستندات تاریخیای از نحوة عملکرد امام علی در وقایع پیرامون جنگ جمل وجود دارند که با بهرهگیری از آنها بتوان بر توجه آن حضرت به حفظ انسجام جامعة اسلامی و اتحاد مسلمانان با رویکردی صلحمحور صحه گذارد؟ نتیجة این پژوهش توصیفی - تحلیلی، آن است که ایشان با محوریت جلوگیری از ایجاد افتراق در جامعه، ضمن شفافسازی اوضاع برای مردم و فرستادن نمایندگانی نزد فتنهانگیزان، با رویکردی صلحطلب کوشیدند تا از منتهی شدن فتنه به جنگ جلوگیری نمایند. همانطورکه پس از اتمام نبرد، با پرهیز از خشونت و رفتار دینمحور با بازماندگان، عدممماشات در امور جامعة اسلامی (انتخاب حکمران) و نوشتن نامه و تشریح وقایع برای مردم کوفه و مدینه، در حفظ انسجام جامعة اسلامی و اتحاد مسلمانان کوششی حداکثری داشتند.
صحابهنگاری که به طور جدی از قرن سوم هجری آغاز گشت، با ورود اسلام به سایر سرزمینهای اسلامی راه یافت؛ زیرا صحابهنگاران، اصحاب را واسطه میان پیامبر و امت و نیز آشنایان به سنت و سیره رسول خدا میپنداشتند. اما صحابهنگاریهایی که در مناطق مختلف تدوین شد، تحتتأثیر جریانات فکری ـ سیاسی، شکلهای مختلفی به خویش گرفت و علاوه بر کمیت و حجم، در محتوا و روایات این آثار، تأثیرات بسزایی برجای نهاد. این جریانات فکری ـ سیاسی، سبب گشت تا صحابهنگاران در پی حل، پاسخگویی و یا مقابله با این تفکرات، روایاتی را از اصحاب انعکاس دهند، که در جهت تأیید ایدئولوژی مورد توافق خویش و یا در راستای حاشیهرانی گفتمانهای نامطلوب جامعه باشد. پژوهش پیش روی، تلاش خواهد کرد تا شیوة بازیابی الاستیعاب در ترجمه خلفای نخستین را تحلیل کند تا نشان دهد که اگرچه این کتاب، به بازتاب همان روایات سدههای نخست هجری میپردازد، گزینش، چینش و چگونگی کاربرد واژگان آن در جهت طرد و یا برجستهسازی برخی از اصحاب شکل گرفته است تا به فرآیند سیاسی ـ مذهبی زمانه پاسخ قاطعی دهد و یا در جهت تأیید این فرآیندها و ایدئولوژیها حرکت نماید.
تاریخ و چگونگی پیدایش تشیع، از دیرباز در منابع تاریخی و کلامی مسلمانان و سپس در آثار مستشرقان مورد توجه بوده و در سالهای اخیر هم با انگیزههایی غیرعلمی در انواع منابع مکتوب و چندرسانهای، دیدگاههایی دراینباره مطرح شده است. شیعیان با توجه به پیوند این بحث با هویت خود، کوشیدهاند دیدگاههای ناصواب را نقد، و دیدگاه مورد پذیرش خود را ارائه کنند. این نوشتار با استفاده از تکنیک گونهشناسی، پس از دستهبندی دیدگاهها، میکوشد با روشهای متعارف نقد آنها را نقد، و دیدگاه برگزیده خود را پیشنهاد نماید. این دیدگاه با تکیه بر تمایز بین وجود یک اندیشه و بروز اجتماعی آن، بیان میدارد که بنیانهای اندیشه شیعی که بر مدار امامت میچرخد، بهمثابه بخشی گسستناپذیر از آموزههای اسلامی، همزاد قرآن و سنت نبوی است و از عصر پیامبر| وجود داشته، ولی بروز اجتماعی آن بهتدریج و در عصر حضور معصومان^ صورت گرفته است.