قرن چهارم هجري، به علت ظهور فقها و متكلمين بزرگ شيعي و نيز روي كار آمدن دولتهاي شيعي چند و هم كاهش اقتدار خلافت عباسي-بزرگترين حامي جهان تسنن-يكي از ادوار درخشان و مشعشع تاريخ تشيع به شمار مي رود. قبل از اين عصر، مذهب تسنن، بر جهان اسلام غلبيت داشت. اما در قرن چهارم با پيدايش دولتهاي شيعي: آل بويه، مصر، حمدانيان زيديه يمن، علويان طبرستان و ... جريان به سود مذهب تشيع ورق خورد كه بر اثر آن نفوذ شيعه در همه جا فراگير گرديد. پيدايش دولتهاي شيعي ونيز تلاش و كوشش بي وقفه علما شيعي، دو عامل مهم و اساسي در گسترش و توسعه تشيع در اين برهه از زمان به شمار مي رود. فعاليتهاي فقها و متكلمين شيعه به اشكال مختلف به صورت: جمع آوري احاديث، تربيت شاگردان، تدوين فقه و كلام، مبارزه با بدعت ها و انحرافات فكري، تاسيس حوزه ها و مراكز علمي، بهره برداري از امكانات دولتي، تاسيس مساجد و برگزاري مراسم شيعي ... خودنمايي نمود. نظر به اهميت اين موضوع، پژوهش حاضر بر آن است تا نقش و جايگاه متكلمين و فقها را در اين رابطه، مورد بررسي و مطالعه قرار دهد.
شیخ شیر محمد بن صفرعلی بن شیر محمد جورقانی (زاده 1302 ه . ق در قریه جورقان ـ واقع بر یک فرسخی همدان ـ در گذشته 1390 ق در نجف) یکی از علما و أعلام بزرگ امامیه است که عمر شریف خود را در پاسداشت میراث مکتوب شیعه و استنساخ و احیای آن مصروف داشت. وی مقدمات و مبادی علوم را نزد شماری از علمای همدان آموخت. در سی و شش سالگی به نجف اشرف کوچید و در محضر عالمان آن روزگار نجف اشرف همچون آیة الله شیخ ضیاء الدین عراقی، آیة الله میرزا حسین نائینی، شیخ مهدی مازندرانی و.... حضور یافت و حظی وافر از علوم دینی اندوخت و به درجه اجتهاد رسید. وی به رغم آنکه دانش آموخته فقه و اصول به شمار میرفت و در این دو فن دانش عمیق داشت، این علوم را وانهاد و به احیای میراث حدیثی و عقائدی پرداخت. شیخ شیر محمد به درستی دریافته بود که در مفقود و نابود شدن کثیری از متون قدیم، عوامل مختلفی دخالت داشته و یکی از مهمترین این عوامل، جمود حرکت استنساخ است. او با درک این موضوع به قصد حفظ و صیانت میراث علمی و حدیثی شیعه، به جستجوی نسخههای خطی ارزشمند میپرداخت و هر جا به چنین نسخههایی باز میخورد، در صورت امکان، به استنساخ و تحقیق آنها دست مییازید. بدین ترتیب، افزون بر پنجاه سال از عمر شریف خود را مصروف بازجستن و رونویسی و احیانا مهیای طبع ساختن کتب نفیس قدما و نسخههای خطی نادر داشت. آثار شیخ شیر محمد جورقانی همدانی بر دو قسماند: یک قسم آنچه خود تألیف کرده، و قسم دیگر آنچه به قصد حفظ و احیای میراث پیشینیان به دست خویشتن استنساخ کرده است.
« الغيبة للنعمانى»، از ابو عبد الله، محمد بن ابراهيم بن جعفر كاتب نعمانى، مشهور به ابن زينب، از راويان بزرگ شيعه در اوايل قرن چهارم هجرى است. اين كتاب، به زبان عربى و حاوى رواياتى از ائمه معصومين( ع)، در باره غيبت امام زمان( عج) و خصوصيات آن حضرت و عصر ظهور و ويژگىهاى آن دوران مىباشد. مؤلف، در باره انگيزه نگارش اين كتاب، مىگويد:« من، در جامعه مىديدم شيعيان و علاقهمندان به محمد و آل محمد( ص) به گروههاى مختلفى تقسيم شدهاند و نسبت به امام زمان و ولى امر و حجت پروردگار خود سرگردان گشتهاند. پس از بررسى، دليل آن را غيبت آن حضرت يافتم، چنانكه رسول خدا و حضرت على و ائمه معصومين نيز به آن اشاره نمودهاند، لذا به يارى خداوند بر آن شدم تا رواياتى كه مشايخ بزرگ روايى، از امير المؤمنين و ائمه معصومين، در باره غيبت امام عصر( عج) روايت كردهاند، جمعآورى نمايم. بسيارى از رواياتى را كه اكنون در اختيار من است، علماى اهل تسنن نيز روايت كردهاند، البته روايات آنان در اين باره، بسيار گستردهتر از رواياتى است كه اكنون در اختيار من مىباشد.» اين كتاب، در سال 342 ق، در اوايل غيبت كبرى، در شهر حلب، به نگارش درآمده است. اين كتاب، توسط ابو الحسين، محمد بن على شجاعى كاتب، از آغاز تا پايان بر مؤلف آن، محمد بن ابراهيم قرائت شده و مؤلف نيز اجازه روايت آن را به وى داده است. ديگر روات نيز در نزد شجاعى قرائت مىكردند، سپس فرزند او، حسين بن محمد شجاعى، نسخه قرائت شده در نزد مؤلف و ديگر كتابهاى پدرش را در اختيار نجاشى كه از مشايخ بزرگ شيعه است، قرار داده و از اين طريق، كتاب، به دست ما رسيده است.
« الغيبة للنعمانى»، از ابو عبد الله، محمد بن ابراهيم بن جعفر كاتب نعمانى، مشهور به ابن زينب، از راويان بزرگ شيعه در اوايل قرن چهارم هجرى است. اين كتاب، به زبان عربى و حاوى رواياتى از ائمه معصومين( ع)، در باره غيبت امام زمان( عج) و خصوصيات آن حضرت و عصر ظهور و ويژگىهاى آن دوران مىباشد. مؤلف، در باره انگيزه نگارش اين كتاب، مىگويد:« من، در جامعه مىديدم شيعيان و علاقهمندان به محمد و آل محمد( ص) به گروههاى مختلفى تقسيم شدهاند و نسبت به امام زمان و ولى امر و حجت پروردگار خود سرگردان گشتهاند. پس از بررسى، دليل آن را غيبت آن حضرت يافتم، چنانكه رسول خدا و حضرت على و ائمه معصومين نيز به آن اشاره نمودهاند، لذا به يارى خداوند بر آن شدم تا رواياتى كه مشايخ بزرگ روايى، از امير المؤمنين و ائمه معصومين، در باره غيبت امام عصر( عج) روايت كردهاند، جمعآورى نمايم. بسيارى از رواياتى را كه اكنون در اختيار من است، علماى اهل تسنن نيز روايت كردهاند، البته روايات آنان در اين باره، بسيار گستردهتر از رواياتى است كه اكنون در اختيار من مىباشد.» اين كتاب، در سال 342 ق، در اوايل غيبت كبرى، در شهر حلب، به نگارش درآمده است. اين كتاب، توسط ابو الحسين، محمد بن على شجاعى كاتب، از آغاز تا پايان بر مؤلف آن، محمد بن ابراهيم قرائت شده و مؤلف نيز اجازه روايت آن را به وى داده است. ديگر روات نيز در نزد شجاعى قرائت مىكردند، سپس فرزند او، حسين بن محمد شجاعى، نسخه قرائت شده در نزد مؤلف و ديگر كتابهاى پدرش را در اختيار نجاشى كه از مشايخ بزرگ شيعه است، قرار داده و از اين طريق، كتاب، به دست ما رسيده است.