آیت الله بهشتی از جمله رهبران تأثیرگذار در جریان انقلاب اسلامی و تأسیس نظام جمهوری اسلامی در ایران است. در این مقاله کوشش شده است؛ دیدگاه این فقیه شهید در باره "رهبری و حکومت" مورد ارزیابی قرار گیرد. این ارزیابی با توجه به نظریه "امت و امامت" و نیز دیدگاه ها و نظرات وی در باره برخی اصول عمده قانون اساسی مصوب 1358 جمهوری اسلامی ایران انجام شده است. تلاش شد، تفسیر شهید بهشتی از برخی مفاهیم عمده شیعه نظیر امامت، اجتهاد و حکومت به اجمال مطرح شود و آنگاه نسبت رهبری یا ولایت فقیه با حاکمیت ملی، قانون اساسی، حزب، آزادی و انتخاب انسان و ... تحت بررسی قرار گیرد.
«امام کاظم» (علیهالسلام) در ابتدای امامت، با چالشهایی روبه رو بوده اند که این چالشها موجب شده است تا اقدامات ایشان به عنوان قرینه فعلی علاوه بر دلایل نقلی مورد توجه باشد. اهداف اصلی تحقیق، چگونگی و دلایل امامت امام موسی بن جعفر (علیهالسلام) و نیز اقدامات ایشان در اثبات این موضوع با استفاده از منابع شیعه و اهل سنت است. سوال اصلی این تحقیق نیز بدین شرح است که «مهمترین اقدامات امام کاظم (علیهالسلام) در راستای اثبات امامت ایشان با توجه به چگونگی و دلایل امامت ایشان در منابع شیعه و اهل سنت چیست؟» این تحقیق با روش توصیفی، تحلیلی و تطبیقی، به این نتیجه دستیافت که برای انتخاب امام، شرایطی مانند «وصیت، علم خاص، ودایع و سن» بهعنوان ملاک تعیینشده که بنا به دلایل قدرمتیقن، مشخص میشود که امام کاظم (علیهالسلام) شرایط امامت را داشته است. علاوه بر احادیث و دلایل منقول در قبال امامت ایشان، مهمترین اقدامات ایشان که عبارت است از وارستگی مادی و سیاسی، شفافسازی در غصب حکومت شیعیان، مقابله علمی با جریانهای انحرافی و فرقههای مختلف شیعه، مناظره با خلفای عباسی و انتخاب رویکرد تقیه، گویای این است که طرز فکر امام کاظم (علیهالسلام) طرز فکر یک «ولی، امام و زعیم» امت است؛ زیرا از یکسو جامعه شیعیان را از طریق تقیه و وکالت مدیریت کرده و از طرفی، برای اثبات حقانیتشان از طرق مختلف مانند مناظره و شجاعت در بیان، تلاش نموده و ازنظر علمی و فرهنگی نیز با بزرگترین چالش زمان خود، مقابله نموده و خطمشی آگاهانهای را بنیانگذاری نمودهاند.
یکی از جنبههای مهم حکومتهای مختلف ایران، سیاست مذهبی آنها بود که در ساختار حکومتیشان تأثیر بسزایی داشت. حکومتهای بعد از اسلام ایران، عمدتاً به عنوان تابع خلیفه عباسی، ضمن در نظر داشتن جایگاه معنوی خلافت، به دنبال کسب اعتبار برای خود نیز بودند. سیاست مذهبی خلفا حمایت از اهل تسنن بود. حکومتهای غزنوی و سلجوقی نیز بالطبع حمایت از اهل تسنن را به عنوان سیاست مذهبی برگزیدند. مسئله این پژوهش تبیین کنشها و تعاملات سیاسی حکومتهای غزنوی و سلجوقی با شیعیان امامیه است. ظاهراً غزنویان به عنوان صاحب روشی در سیاست مذهبی حکومتهای ایران بعد از اسلام بودند که از مذهب به عنوان دستاویزی برای دستیابی به اهداف خویش سود میبردند. در ادامه، سلجوقیان نیز، به عنوان دنبالکننده روش آنها البته با تساهل بیشتر، همین رویه را در پیش گرفتند. آنها از یک سو با سرکوب مخالفان داخلی، با عنوان بدمذهبان، سیطره خویش را در درون قلمرو حفظ میکردند و از سوی دیگر به تنظیم مناسبات با خلافت مبادرت میورزیدند تا مشروعیت دینی و سیاسی را از خلیفه عباسی دریافت کنند. در دوران تسلط ترکان غزنوی و سلجوقی بر ایران، شیعیان بر حکم مذهبی «تقیه» گردن نهادند و در خفا به فعالیت فرهنگی و نفوذ در دستگاههای حکومتی روی آوردند. این فعالیتها در دوران سلجوقی خود را نشان داد. حضور رجال و علمای شیعه در مناصب اداری شهری، همچون قضاوت، نقابت، و مناصب اداری کشوری، همچون حضور د
مشروعیت توجیهی از حکومت و حاکمیت است.درباره مشروعیت، به طور کلی، دو دیدگاه کلان وجود دارد:الف)نظریه مشروعیت غایی که معطوف به غایت و هدف دولت است.و، ب)نظریه مشروعیت فاعلی یا قراردادی که بر خاستگاه و شکل دولت نظر دارد.اندیشه نخست سلطه بلا منازعی بر ذهن مسلمانان، از برآمدن تمدن اسلامی دوره میانه، تا شکلگیری تجددگرایی اسلامی داشته است.اما دیدگاه دوم(نظریه مشروعیت فاعلی)غالبا چنین تصور میشد که نسبتی قابل توجه با منابع یا نصوص اسلام شیعی ندارد.این نوشته، ضمن بررسی انتقادی ادعای فوق، بر رابطه نصوص شیعه-بویژه آثار و اعمال امام علی(ع)-و نظریه مشروعیت فاعلی/قراردادی تأکید نموده و این فرضیه اخیرا بسط داده است.
مذهب و نظریات مذهبی اهمیتی قاطع در فهم ماهیت جنگ و اخلاق نظامی در جهان اسلام داشته و دارد.جنگ که در ادبیات فقه اسلامی با عنوان«جهاد»شناخته میشود،یکی از فروع دهگانه دیانت اسلام است.و بنابراین،یکی از ابواب اصلی فقه اسلامی میباشد.در این مقاله کوشش میکنیم برداشت اسلام شیعی از ماهیت جهاد و اخلاق نظامی در نصوص اسلامی را به اختصار مورد بررسی قرار دهیم؛جهاد در فقه شیعه.این مقاله کوشش کرده است با نظر به دو تفکیک اساسی؛1)بین فقه شیعه و اهل سنت در باب جهاد از یک سوی؛و 2)تمایز بین نظریه کلاسیک و جدید شیعه درباره جهاد از سوی دیگر،به تحلیل دو مطلب اساسی در باب جهاد اقدام نماید؛ الف)دیدگاه شیعه در باب ماهیت جهاد در دوره غیبت؛و ب)اخلاق نظامی و حقوق بشردوستانه در منابع فقه شیعه.