یدگاه شیخاحمد احسائی شیخاحمد، در مقام نظریهپرداز و رهبر شیخیه، در چند فراز از سخنانش به لزوم وجود فردی رابط بین امام و خلق اشاره میکند؛ ولی برخلاف ادعای شیخیه، واژة رکن رابع در زمان وی طرح و ارائه نشده است و در الفاظ او چیزی با این عنوان دیده نمیشود. (کرمانی، 1380، ص181) در این تعبیر روشن میشود که مراد از رکن رابع، معرفت، محبت و پیروی از مجتهدین زمان غیبت است؛ نه آن معنای گستردة تولی و تبری نسبت به شیعیان و دشمنان اهلبیت(؛ چنانکه تصریح میکند: «بر همه واجب است چهار رکن را بشناسند؛ اول خدا؛ دوم پیمبر؛ سوم امام؛ چهارم مجتهدی را تقلید کنند که احکام آل محمد( را برای عوام بیان نماید و آن مجتهد، حجت ائمه است بر مردم». (همان، ص59/ حسنی، 1390، ص60) شیخیة باقریه نیز که خود را پیرو حاجمحمدکریمخان میداند، قایل به معرفت نوعی رکن رابع است؛ میرزامحمدباقر همدانی، رهبر این گروه، هر جایی که معنای رکن رابع را بیان میکند، بیدرنگ با بیان وحدت ناطق نوعی، نفی انحصار کرده است؛ برای مثال، در بیانی در این خصوص چنین میگوید: «معرفت رکن رابع، معرفت راویان اخبار است که هرگز ادعای نیابت خاص نشده است؛ بلکه هر کس صفات لازم را داشت از علما، رکن رابع است؛ هر کس در هر زمان که باشد... بالاترین پیامد منفی این بدعت، ادعای علیمحمد باب است که با سوءاستفاده از این عنوان ساختگی، خود را شیعة کامل، رکن رابع و نمایندة امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نامید و انحرافی تاریخی را آغاز کرد که تاکنون آثار سوء آن، نهتنها در ایران و عالم اسلام، بلکه در سراسر جهان دیده میشود."
در تعریف لغوی واژه هورقلیا اگرچه آرای متنوعی در باب یونانی، سریانی و عبری بودن آن وجود دارد، می توان دقیق ترین تعریف را «خورکلپا» به معنای جسم خورشیدی دانست که ریشه در فرهنگ و زبان ایران باستان دارد. در جهان شناسی حکمت اشراق، عالم هورقلیا را می توان با عالم صور معلقه، اشباح مجرده، عالم مثال و عالم خیال منفصل یکی دانست. ضمن آن که در مکتب شیخیه، با توجه به رویکرد کلامی آن مکتب، عالم ملکوت نیز معادل هورقلیا آمده است. اگرچه تفاوت هایی در جهان شناسی این دو مکتب، به ویژه در تعداد مراتب هستی، دیده می شود، مظاهر عالم هورقلیا نزد هر دو جریان مشترک است. برخی از این مظاهر بیشتر صبغه معرفت شناختی دارند و برخی صبغه هستی شناختی. از دسته اول، می توان به مظهر خیال، خواب و رویا و وحی و الهام اشاره کرد و از دسته دوم، می توان جنبه هستی شناختی جن و شیاطین، آینه و اصوات و روایح مثالی را نام برد.
مقالۀ حاضر در صدد بررسی چگونگی شکلگیری جنبش هرمنوتیکی در دوران عباسیان و روشها، انگیزهها و زمینههای پیدایش آن و نیز شیوۀ مقابلۀ امام عسکری(ع) با این جریان است. هدف از این مطالعه، شناخت عملکرد سیستم حاکم عباسیان و روشهای هرمنوتیکی و رفتارهای اجتماعی جوامع کلامی و مسئولان وقت و کشف منشور اقدامات و رفتارها و مبانی فکری امام و امت در تقابل با این جنبش است. با رویکارآمدن عباسیان، نهضت بزرگی در دنیای اسلام، جهت ترجمۀ آثار یونانی و فلسفی به راه افتاد. در ازای آن، جریانهای کلامی ازجمله معتزله تقویت شدند. در دل این ماجرا، به کمک مترجمان بیگانه _ خصوصا مسیحیان_ جنبشی هرمنوتیکی و تاویلگرا شکل گرفت و رویکرد همۀ مکاتب فکری، حتی اهل حدیث، سنتگرایان، مخالفان معتزله، فلاسفه و جریانهای وابسته به کلام عقلی نیز به تاویلگرا گرایش یافت. در این دوره، فرهنگ شفاهی امویان به فرهنگ مکتوب عباسیان تبدیل شد و این مهم، برنامۀ جامع حاکمیت عباسی برای تحریف معنوی دین و طردنمودن امامان شیعه(ع) و جانشینان حقیقی پیامبر خدا(ص) در جامعه بود. لازم به ذکر است که هرچه به سوی آینده پیش می رویم، موج فکری_ فرهنگی ائمۀ شیعه(ع)و اصحاب ایشان نیز گستردهتر میشود. امام عسکری(ع) در مقابل این جریان و توطئۀ دشمنان، انقلاب فرهنگی مکتوبی به راه انداخت که در تاریخ 250 سالۀ امامان شیعه بینظیر بود و با جنبش هرمنوتیک فلسفی، مقابلۀ جدی نمود.
در برخي از آيات قرآن و نيز در بيان پيامبر اسلام، از گروهي با عنوان «اهل بيت» ياد شده كه از هرگونه پليدي پاك هستند و فضيلت ها و موقعيت هاي ويژه اي در اسلام دارند. همين امر، موجب توجه خاص خاورشناسان به اين واژه قرآني و نگارش آثار متعددي در اين زمينه شده است. مقاله «اهل بيت» اثر موشه شارون در دايرهالمعارف قرآن لايدن، ازجمله اين آثار است كه پژوهش حاضر، به معرفي و نقد آن مي پردازد. مقاله يادشده داراي قوت ها و ضعف هاي متعددي است. مفهوم شناسي واژه «اهل» در قرآن، ذكر حديث سفينه، اشاره به آياتي كه واژه «اهل بيت» در آنها به كار رفته و همچنين بيان اينكه حديث كساء، يكي از مشهورترين رواياتي است كه در منابع فريقين درباره تفسير آيه 33 سوره احزاب نقل شده، از نكات مثبت اين مقاله است. در مقابل، برخي از ضعف هاي آن عبارتند از: مفهوم شناسي ناقص از واژه «اهل بيت»، انطباق آن مفهوم بر قبيله قريش، تحليل نادرست از برخي روايات و تفسيري مبهم از پيام سياسي حديث كساء. در نوشتار تحليلي حاضر، به اشكالات يادشده پاسخ داده مي شود.