انسان در زندگی فردی و اجتماعی نیازمند باورهایی قوی است تا به پشتوانه آن باورها هر چه سریع تر به سوی کمال و تعالی انسانی راه بپیماید و به سعادتی که همه اولیای الهی برای رسیدن انسان به آن تلاش می کردند نائل آید.
تحتوي مصادر حديث الشيعة على كمٍّ كبير بل هائل من تراث أئمة أهل البيت (عليهم السلام) وما رُوي عنهم، ولكنّ نعلم أن رواياتهم وأخبارهم ليست منحصرة في مصادر الشيعة فقط، والباحث في تراثهم (عليهم السلام) يجد في ثنايا مصادر التراث الإسلامي القديمة بمختلف مواضيعها، كالفقه والحديث والسيرة والتاريخ، مرويات كثيرة أخرى عن أئمة أهل البيت (عليهم السلام).
لقد وقف عدد من المستشرقین القدامى والمحدثین على مسائل دقیقة ومهمة فی الفکر الشیعی عامة وفی عقیدة التشیع الإمامی بشکل خاص. ومن بین هذه الموضوعات الآیات الکریمة التی تؤشر بشکل لا یقبل التأویل وإثارة الشکوک والتساؤلات وهو موضوع (آل بیت النبی"ص") فمن المعروف أن هناک عدّة آیات تبین المدلول التاریخی والأجتماعی (أی الأسری) لأهل البیت لاسیما ما ورد فی سورة الأحزاب آیة رقم33 إذ قال عزّ من قائل بسم اللّه الرحمن الرحیم (إنّما یرید اللّه لیذهب عنکم الرجس أهل البیت ویطهّرکم تطهیرا). فالمقصود بتعبیر أهل البیت هاهنا بحسب الکثیر من المفسرین إنهم أهل بیت النبی أو کما أشار رسول اللّه$ فی حدیثه الشریف المعروف فی الفکر الشیعی بحدیث أهل الکساء؛أو حدیث أهل العباءة:- وهم رسول اللّه وعلی وفاطمة والحسن والحسین(. المستشرقون شأنهم شأن عدد من المفسرین المسلمین الذین لا یرغبون بل ولا یرضون أن یکون هذا التعبیر (أهل البیت) مؤشرا بیّنا ومحدّدا بآل بیت النبی$ المنتسبین الیه بصلة الرحم (أولوا الأرحام) والأقربین نسبا. فراحوا یتجولون یمینا وشمالا فی تفسیراتهم التی تهدف أساسا الى توسیع دائرة فحوى هذا التعبیر لجعله یبدو وکأنه عامّا وشاملا؛ محاولة منهم الى إبعاده عن نصّه المرکزی بمعنى أهل بیت رسول اللّه. فهناک من المفسرین المسلمین، ویقف الطبری على رأس القائمة، من فسّر قول اللّه سبحانه وتعالى بأنه لا یشیر الى رسول اللّه والإمام علی والعترة الأخیار بل یشیر الى مضمون عام هو المتعلق بتوصیات اللّه تعالى وأرشاداته الموجهة الى أمّهات المؤمنین
منقبت بهمعنای فعل کریمانه مورد اهتمام خاص قرآن و سنت است.با نگاهی گذرا به قرآن،محورهایی چون خویشاوندی با پیامبر(ص)،سبقت در اسلام و ایمان،هجرت،جهاد و فداکاری در راه شریعت همراه با داشتن بصیرت، مهمترین منقبتها به نظر میآیند.اهتمام خدا و رسول(ص)به مناقب،جهت الگوسازی برای انسانها بوده و در برخی مقاطع،توجه به مناقب سبب تحول در جامعه شده است.اخبار مناقب،بخش عمدهای از جوامع حدیثی را در بر گرفته و در میان این اخبار آنچه مربوط به عترت(ع)است از امتیازات ویژهای چون کثرت تعداد،محتوای برتر،انتشار و شهرت،صحت سند و نقل همگانی برخوردار بوده و این در حالی است که جریانات حاکم بر مسلمانان نوعا در جهت محو مناقب اهل بیت(ع)حرکت کردند.از طریق مطالعه در تاریخ صدر اسلام و تأمل در اقدامات تخریبی مرتبط با عترت(ع)و فضایل شان این نتیجه حاصل میشود که حفظ و انتشار مناقب اهل بیت(ع)در گذر تاریخ،جلوهای از حاکمیت ارادهء الهی در روشن ماندن مشعل هدایت است.