شیعیان مصر از اقلیت های بومی این سرزمین به شمار می روند و مداومت تاریخی هویت گرایی آنها در مصر بیان گر این است که پیروان این مذهب در تاریخ تحولات مصر نقش اساسی داشته اند. فرهنگ سیاسی مردم مصر نیز درپذیرش اجتماعی و فرهنگی تشیع منعطف بوده است. با این حال شیعیان با چالش های اجتماعی و سیاسی نیز مواجه بوده اند که دلیل آن تسلط سنی ها بر نهادهای فرهنگی اجتماعی سیاسی و اقتصادی مصر بوده است.
خویشاوندی نسبی عباسیان با خاندان رسالت، پیروی از امیرالمؤمنین حضرت علی(ع) در برابر امویان، پیگیری خونخواهی شهیدان عاشورا، شعارهایی مانند الرضا من آل محمد و یا منصور و گزارشهایی درباره منصور و مهدی بودن فرزندان آنان، زمینهای فراهم آورده بود که عباسیان در دوره پیش از خلافت دارای گرایش شیعی و مانند کیسانیه و زیدیه از گروههای شیعی شمرده شود. همسانی و همسویی ماهیت جنبش عباسیان با این نمادهای شیعی از موضوعات شایسته پژوهش است. این مقاله با روش گردآوری دادهها و تتبع کتابخانهای و با رویکرد وصفی و تحلیلی به بررسی انتقادی ماهیت جنبش شیعی عباسیان میپردازد. این ارزیابی نیازمند سنجههایی در زمینه جایگاه اجتماعی جنبش، جایگاه دینی رهبران جنبش، رفتار رهبران عباسی، انگیزه و اهداف جنبش و دستآورد جنبش برای شیعیان است تا میزان باور و همراهی عباسیان با اندیشههای شیعی در فرآیند جنبش تا دستیابی به خلافت روشن گردد. یافتههای این پژوهش نشاندهنده آن است که همگرایی جنبش عباسیان با باورهای شیعی در یک فرآیند پنهان چرخش داشته است و گامبهگام به اندیشههای گروههای رقیب شیعه گرایش پیدا کرده است.
هرچند تاریخ حضور تشیع در مصر تقریباً با تاریخ ورود اسلام به این کشور همزمان است اما شیعیان در تاریخ معاصر این کشور همواره با مشکلات متعددی روبهرو بوده و تحت فشار حکومتها قرار داشتهاند. امروزه جریان تشیع در مصر، با دشواریها و موانع متعدد داخلی و خارجی مواجه است، از جمله: شکلگیری اندیشههای افراطی ضدشیعی در مصر، شیعههراسی، قرارگیری در موقعیت فرودستی کمیتی، معضلات امنیتی، فقدان رسمیت مذهبی، نبود مرجعیت دینی و فکری، اتهام ارتباط با ایران و تأمین منافع آن، نبود نهادهای علمیفرهنگی شیعی مانند مسجد، حسینیه، حوزه علمیه، چاپخانه، مؤسسه، حزب سیاسی و ...، هجمههای تبلیغاتی، فشار اقتصادی،تنگناهای قانونی و ... . جریانهای افراطی سلفی و نیز دولتها در شمال آفریقا و مصر معمولاً در تضاد با شیعیاناند و ضمن سلب آزادی بیان آنها، به تبلیغات مستمر، اغراقآمیز و نادرست درباره تشیع مشغولاند. افزون بر آن، نگاه امنیتی حکومت و مراکز امنیتی مصر به شیعیان و فعالیتهای آنان سبب شده است حکومت به بهانههای مختلف از این موضوع بهرهبرداری سیاسی کند و هر از چند گاهی با تشدید فشار بر شیعیان مصر از فشار افکار عمومی بر خود بکاهد. برخی مطبوعات مصر نیز برای تخریب چهره جامعه اسلامی شیعه، حقایق را به گونهای دیگر جلوه میدهند و بعضاً به سخنان شخصیتهای سلفی استناد میکنند، در حالی که این گروه دشمن شیعیاناند و ضمن عرضه اطلاعات نادرست از تشیع، ادبیات موهنی دارند. در این نوشتار میکوشیم بعد از اشارهای مختصر به شیعههراسی در مصر و رابطه آن با انقلاب اسلامی، برخی از دشواریهای فرهنگی شیعیان معاصر مصر را بررسی کنیم.
بحرین برای جمهوری اسلامی ایران تنها در حکم یک همسایه عادی نیست، بلکه این کشور در ورود ایران به ترتیبات امنیتی، سیاسی و فرهنگی کشورهای حاشیه خلیجفارس نقش مهمی دارد. هویت ایرانی و شیعی مردم بحرین در کنار مؤلفههای ژئوپلتیک و ژئواستراتژیک آن باعث شده است که این کشور در راهبردهای منطقهای جمهوری اسلامی ایران همواره در کانون توجه قرار گیرد. البته ساختار سیاسی و رویکردهای بینالمللی دولتمردان این کشور در سالهای پس از انقلاب اسلامی در تقابل یا ناهمسویی معناداری با اهداف راهبردی جمهوري اسلامي ایران قرار گرفته است. به همین جهت جمهوري اسلامي ایران از هر گونه تحولات مردمسالارانه که مسلماً نتیجه آن به قدرتیابی شیعیان خواهد انجامید، استقبال میکند. با این رویکرد، ایران در تحولات و اعتراضات مردمی بحرین مهمترین کشور حامی انقلابیون بود. این امر باعث شد که سایر بازیگران منطقهای و بینالمللی صحنه بحرین رویکرد تنشزایی را در مقابل انقلابیون و به تبع آن ایران به نمایش بگذارند.