توجه به مفهوم ارتباطات سنتي و پژوهش درباره نقش آن در تحولات اجتماعي سياسي شيعه مي تواند، ضمن بازشناسي هويت اجتماعي شيعه، ما را به شناخت عميق تر ابزارهاي ارتباطي سنتي و کارکردها و قابليت هاي آن در جوامعي با فرهنگ شفاهي، به ويژه جامعه ايران، رهنمون سازد. اين مقاله مي کوشد با توجه به منابع و مآخذ حوزه فرهنگ و ارتباطات، ضمن پرداختن به چگونگي نقش آفريني و جايگاه ظرفيت هاي ارتباطات سنتي تاريخ اجتماعي شيعه در جنبش مشروطه، به عرضه تصويري روشن از حضور و نقش کاربردي رسانه هاي سنتي شيعه در حوزه هاي اجتماعي بپردازد. با توجه به تاثير علماي شيعه و مسجد و منبر و بازار و قهوه خانه و مراسم جمعي سنتي مذهبي و ديگر ظرفيت هاي جامعه شيعي ايران، مي توان به اهميت واکاوي و بازتعريف مفهوم ارتباطات سنتي در حوزه فرهنگ و ارتباطات اسلامي پي برد و دريافت که ارتباطات سنتي، عميق ترين و ساده ترين نوع ارتباطات، نقش بي بديلي در فرهنگ شفاهي ايران اسلامي و تحولات اجتماعي- سياسي شيعه دارد.
مسجد ـ مدرسه چهارباغ به عنوان گنجینه ای از هنر کتیبه نگاری اسلامی جایگاه ویژه ای دارد. بر این اساس پژوهش حاضر تلاش دارد به تبیین جایگاه کتیبه های این بنا به عنوان رسانه هایی نمادین بپردازد تا زمینه پاسخ به این پرسش اصلی که مهم ترین پیام های نمادین بازتاب یافته در کتیبه های مسجد ـ مدرسه چهارباغ ضمن تبیین نحوه انتقال پیام ها چیست؟ فراهم آید. پژوهش حاضر از حیث روش توصیفی ـ تحلیلی است. یافته اندوزی به شیوه میدانی و کتابخانه ای صورت پذیرفته است و تجزیه و تحلیل یافته ها کیفی است. نتایج پژوهش حاضر گویای آن است که مهمترین و بیشترین پیام هایی که از تعامل مذهب تشیع، مبانی اعتقادی و سیاست مذهبی حاکم در عصر صفویه، بر اساس سیری منظم از طریق این رسانه های نمادین هنر شیعی به مخاطبان انتقال می یابد، شامل بیان فضیلت، جانشینی (خلافت)، امامت و اشاره به ویژگی های برتر حضرت علی علیه السّلام، مدح و ستایش و الگوسازی از شخصیت امام علی علیه السّلام به عنوان مبنای اعتقادی هنر شیعی و اساس سیاست مذهبی رایج است.
تاریخ و چگونگی پیدایش تشیع، از دیرباز در منابع تاریخی و کلامی مسلمانان و سپس در آثار مستشرقان مورد توجه بوده و در سالهای اخیر هم با انگیزههایی غیرعلمی در انواع منابع مکتوب و چندرسانهای، دیدگاههایی دراینباره مطرح شده است. شیعیان با توجه به پیوند این بحث با هویت خود، کوشیدهاند دیدگاههای ناصواب را نقد، و دیدگاه مورد پذیرش خود را ارائه کنند. این نوشتار با استفاده از تکنیک گونهشناسی، پس از دستهبندی دیدگاهها، میکوشد با روشهای متعارف نقد آنها را نقد، و دیدگاه برگزیده خود را پیشنهاد نماید. این دیدگاه با تکیه بر تمایز بین وجود یک اندیشه و بروز اجتماعی آن، بیان میدارد که بنیانهای اندیشه شیعی که بر مدار امامت میچرخد، بهمثابه بخشی گسستناپذیر از آموزههای اسلامی، همزاد قرآن و سنت نبوی است و از عصر پیامبر| وجود داشته، ولی بروز اجتماعی آن بهتدریج و در عصر حضور معصومان^ صورت گرفته است.