اکنون با پدیداری نظام اسلامی و پیدایش زمینهء اجرایی و عملی برای آنها،این سؤال مطرح است:آیا کار اجتهادی در مبانی و منابع عناوین یاد شده به عمل آمده است یا خیر؟اگر به عمل نیامده است،علت آن چیست؟و اگر عمل شده،چه طرحی از طرف مسؤولان این امر برای حل مشکلات و پر کردن خلأها و برطرف کردن نارساییها داده شده است؟واقعا اگر امروز فقیهی در اجتهاد خود تنها بر مسائل فردی که صدها بار در رسالههای عملیه بیان شده،بسنده کند و فقط آن را در مبانی فردی و عبادی به کار گیرد،آیا میتوان گفت که او دارای درک و احساس مسؤولیت است؟آیا چنین فردی میتواند نیاز جامعه و حکومت را در ابعاد گوناگون بفهمد و آنها را برطرف کند؟ 3-ناهماهنگی متون درسی حوزههای فقه اجتماعی با شرایط زمان و بیتناسب بودن بسیاری از آنها به نیازمندیها و استعدادها و فرصتهای موجود و پیراسته نبودن آنها از مواد زاید و بیفایدهء بحثهای اصولی و مسائل فرضی و غیر واقعی؛مانند: موضوع علم اصول،جامع صحیح و اعم، شرط متأخر،اجزای داخلی مأمور به؛ مسائلی که هیچ گونه نقشی در قام استنباط ندارند و سبب پیدایش این مباحث در اصول،خلط بین امور اعتباری و حقیقی بوده که از فلسفه راه یافته است.
اختلاف قرائات قرآنی در برخی از آیات الاحکام، باعث اختلاف در برداشت و فهم مفسران و فقها شده است. در این مقاله با توجه به اهمیت بحث ربا در جامعه و مذمت و نهی از آن در اقتصاد اسلامی، به بررسی اختلاف قرائات آیه ۳۹ سوره روم و اثر آن بر آرای مفسران و فقیهان شیعه میپردازیم و ضمن تبیین و تحلیل لغوی، قرائی، روائی و تفسیری ربا با بیان اختلاف قرائت دو واژه «ءَاتَیْتُم (اَتیتم)» و «لِیَرْبُوَا (لِتُربُوا)» و بررسی وجوه قرائات و احتجاجات هر قرائت، با نگاهی تحلیلی نشان داده میشود که تنوع برداشتهای حُکمی از این آیه از قبیل ربای حلال یا حرام و نیز تنوع برداشتهای مصداقی همچون تفسیر متعلَّق ربا در آیه به عطیه یا هدیه یا هبه یا قرض فایده دار یا ربای نسیئه در نظر مفسران و فقیهان شیعه، ناظر به اختلاف قرائات آیه است و توجه به قرائات توسط بسیاری از این فقیهان و مفسران است که ظرفیت این تفاسیر و فتاوی مختلف را ایجاد کرده است.