اهل بیت،در قرآن کریم،روایتها و عرف جامعه اسلامی بر چه کسانی اطلاق میشود؟و نقش آنان در حیات جاودانه قرآن چیست؟پژوهش درباره این مسئله مجال بیشتری میخواهد،ولی این نوشتار میکوشد بهطور فشرده و با استناد به منابع معتبر،به بررسی اجمالی آن بپردازد. بیتردید،این مسئله از آغاز پیدایی مباحث تفسیری و کلامی در جهان اسلام همواره مورد توجه اندیشمندان این حوزهها بوده است،ولی اهمیت آن در اندیشه اسلامی بهویژه در عصر حاضر چنان است که امکان پژوهشهای بسیار درباره آن وجود دارد. در این نوشتار،روشن میشود که اهل بیت تنها بر گروه اندکی از خاندان پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و اله و سلم اطلاق میگردد که بنابر صراحت بیان آن حضرت،میان آنان و قرآن پیوندی همیشگی برقرار است.این پیوند ابدی،جایگاه ویژهای را برای اهل بیت علیهم السلام در کنار قرآن رقم زده است که اگر به دقت بررسی شود،رهآورد ارجمندی را درباره حیات جاودانه قرآن در پی خواهد داشت.نگارنده میکوشد تا با این رویکرد،به مطالعه پیوند قرآن و اهل بیت بپردازد.
لقد وقف عدد من المستشرقین القدامى والمحدثین على مسائل دقیقة ومهمة فی الفکر الشیعی عامة وفی عقیدة التشیع الإمامی بشکل خاص. ومن بین هذه الموضوعات الآیات الکریمة التی تؤشر بشکل لا یقبل التأویل وإثارة الشکوک والتساؤلات وهو موضوع (آل بیت النبی"ص") فمن المعروف أن هناک عدّة آیات تبین المدلول التاریخی والأجتماعی (أی الأسری) لأهل البیت لاسیما ما ورد فی سورة الأحزاب آیة رقم33 إذ قال عزّ من قائل بسم اللّه الرحمن الرحیم (إنّما یرید اللّه لیذهب عنکم الرجس أهل البیت ویطهّرکم تطهیرا). فالمقصود بتعبیر أهل البیت هاهنا بحسب الکثیر من المفسرین إنهم أهل بیت النبی أو کما أشار رسول اللّه$ فی حدیثه الشریف المعروف فی الفکر الشیعی بحدیث أهل الکساء؛أو حدیث أهل العباءة:- وهم رسول اللّه وعلی وفاطمة والحسن والحسین(. المستشرقون شأنهم شأن عدد من المفسرین المسلمین الذین لا یرغبون بل ولا یرضون أن یکون هذا التعبیر (أهل البیت) مؤشرا بیّنا ومحدّدا بآل بیت النبی$ المنتسبین الیه بصلة الرحم (أولوا الأرحام) والأقربین نسبا. فراحوا یتجولون یمینا وشمالا فی تفسیراتهم التی تهدف أساسا الى توسیع دائرة فحوى هذا التعبیر لجعله یبدو وکأنه عامّا وشاملا؛ محاولة منهم الى إبعاده عن نصّه المرکزی بمعنى أهل بیت رسول اللّه. فهناک من المفسرین المسلمین، ویقف الطبری على رأس القائمة، من فسّر قول اللّه سبحانه وتعالى بأنه لا یشیر الى رسول اللّه والإمام علی والعترة الأخیار بل یشیر الى مضمون عام هو المتعلق بتوصیات اللّه تعالى وأرشاداته الموجهة الى أمّهات المؤمنین
بدون تردید مرجعیت علمی، یعنی تبیین و تفسیر آیات مبهم و متشابه و بیان معارف و احکامی که به روشنی و صراحت در قرآن کریم نیامده، مانع برداشت نادرست و نزاع علمی در میان مسلمانان است. این امر از شئون و وظایف پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله است که پس از ایشان به اهل بیت علیهم السّلام واگذار شد. یکی از ادله مهم این مسئله که در منابع روایی اهل سنت نیز به آن پرداخت شده، روایات نبوی مورد پذیرش اهل سنت است. ایشان معتقدند اگر چیزی با سنّت نبوی که در راس آن سخنان رسول خداست اثبات شده باشد، حجت و معتبر است. احادیثی مانند ثقلین، مدینه العلم و سفینه نوح از جمله روایات بیان کننده مرجعیت علمی اهل بیت علیهم السّلام است که در این نوشتار با روش تحقیق تحلیلی- توصیفی و با مراجعه به منابع کتابخانه¬ای، چگونگی دلالت آنها بر مرجعیت علمی عترت پیامبرصلی الله علیه و اله با تکیه بر منابع مکتوب اهل سنّت بررسی شده است. در این جستار این نتیجه به دست آمده است که پاره¬ای از این احادیث تنها در مورد حضرت علی علیه السّلام وارد شده است، اما از آنجا که علم آن حضرت بعد از ایشان به دیگر امامان منتقل شده است، این شان شامل دیگر معصومین علیهم السّلام نیز خواهد شد.
علمای بزرگ شیعه سعی کردهاند جداگانه یا در لابهلای مباحث خود اشاراتی عمیق و یا کوتاه به نظریه ولایت فقیه داشته باشند. هر قدر به لحاظ زمانی به دوره معاصر نزدیکتر میشویم مباحث مربوط به این نظریه گستردهتر و عمیقتر میشود که سرآمد همه آنها نظریه ولایت مطلقه فقیه امام خمینی است. نوشتار حاضر بر آن است تا مراحل تولد، تکوین و تکمیل این نظریه سیاسی ناب را مورد بحث قرار دهد.