زیدیه فرقه ای از شیعه می باشند که همزمان با قیام زید بن علی (ع) به وجود آمدند. پس از زید طرفدارانش به گرد پسرش یحیی، جمع شدند. پس از شهادت يحيي، قيامها به رهبري فرزندان عبدالله بن حسن بن حسن (ع) (محمد نفس زكيه) ادامه يافت. یحیی بن عبدالله به دیلم رفت و قیام را به داخل ایران کشاند. بسیاری از دیلمیان، اسلام شیعی از نوع زیدی را پذیرا و حامي آن شدند. حسن بن زید با استفاده ديلميان و علویانی که به او پیوسته بودند، حکومتش را در طبرستان پایه گذاری كرد. حكومت علويان پيامد سياسي - اجتماعي را نه تنها درطبرستان بلكه مناطق وسيعي از ايران و جهان اسلام بوجود آورد و آنجا را به پايگاهي براي گسترش زيديه در ايران تبديل كرد تا بتواند در برابر خراسان كه گرايش عباسي داشت رقابت كرده و به گسترش عقايد خود در ايران بپردازد .
برپایی حکومت علویان، مهمترین رویداد سیاسی بود که پس از ورود اسلام به ایران در طبرستان شکل گرفت. کاربست نظریة «کنش جمعی» از چارلز تیلی که به انقلابها و حرکتهای اجتماعی میپردازد، در ارائة خوانشی جدید از این جنبش تأثیرگذار است. در پژوهش حاضر، با استناد به منابع کتابخانهای و روش توصیفی - تحلیلی، جنبش علویان با رویکرد به آراء تیلی بررسی شده است. سؤال اصلی مقاله این است که کاربست نظریة یادشده، چه ابعادی از این جنبش را نمایان میکند؟ به نظر میرسد علویان از راهاندازی این جنبش، تحقق سه هدف را در نظر داشتند: 1. حفظ بقا؛ 2. رسیدن به قدرت سیاسی؛ 3. گسترش مبانی تشیع. بر این اساس، پس از رسیدن به قدرت، با عنایت به هویت دینی مشترک با مردم و حاکمان بومی، سازمانی با شاکلة نظامی و دینی ایجاد گردید. بسیج منافع توسط رهبران علوی به صورت تهاجمی و تدارکاتی بوده و ماهیتی اجبارآمیز و هنجاری داشته است. عنصر قدرت در این جنبش، دو سویة تقابلی (خلافت سنی/ حکومت شیعی) دارد. مهمترین فرصتهای پیشآمده برای رهبران جنبش، عبارت است از: ایجاد هویت دینی مشترک، بهرهجویی از توان نظامی حاکمان محلی و استفاده از ظرفیتهای توده. سامانیان و کینخواریان، مهمترین عوامل تهدید علویان بودند که سیاست سرکوب را پیش گرفتند. نوع کنش جمعی علویان، رقابتی و نوخواهی بوده و بر مبنای تقابل دوگانه خودی - بیگانه شکل گرفته است.
امامان شيعه در عصر حضور، با مشكلات و چالشهاى مختلفى از طرف مخالفان سياسى و رقباى فكرى و فرقهاى خود روبهرو بودند. آن بزرگان به علاوه گروههاى شيعى و علوى، در محدوده و قلمرو و توان خود، در برخى از حوادث سياسى و بيشتر از آن در عرصههاى فكرى و مذهبى نقش فعالى داشتند. با اين همه، فشارها و مراقبتهاى دستگاه خلافت به ويژه در دوره عباسيان كه شناخت و تجربه بيشترى در مبارزه و رقابت با دستگاه اهلبيت داشتند، آنان را دچار مشكلات و محدوديتهايى در عرصههاى سياسى، فكرى و مذهبى كرده بود. اين سختگيرىها و محدوديتها، به علاوه پراكندگى جغرافيايى و نبود ارتباط منسجم و آگاهانه شيعيان و علويان با امامان شيعه و بسته بودن دست امامان در آگاهىبخشى به پيروان خود، آثار زيانبارى را در دوران هر يك از امامان در پى داشت. يكى از اين پيامدهاى زيانبار به ويژه در دوران امامت موسى بن جعفر (عليهما السلام) انشعابات درونى و تنازعات فرقهاى و ظهور برخى از جريانهاى انحرافى در ميان شيعيان بود كه آثار آن همچنان پا برجاست. مقاله حاضر به بررسى اين پديده در عصر آن حضرت پرداخته كه در واقع عصر اوج حركت فكرى- سياسى ائمه نيز بود و علاوه بر اشاره به زمينهها و عوامل انشعابات داخلى آن عصر، مصاديق آن را نيز بررسى كرده است.
فرقه یزدیه از جمله انشعابات و دسته بندی های درونی تشیع است که درآغازین سال های سده دوم هجری ظهور کرد. و بنابر زمینه ها و عوامل خاص سیاسی، اجتماعی راه خود را از ائمه اثنی عشری جدا ساخته و در طی زمان تبدیل به گروهی با عقاید کلامی، فقهی ویژه و متمایز از دیگر فرق تشیع شد. زمینه های نخستین جدایی تفکر زیدیان از امامت مستمر شیعه اگرچه به ما قبل از قرن دوم می رسد، اما جدایی دینی و تاریخی این گروه را می توان در نیمه نخست قرن دوم هجری و بعد از قیام زید بن علی بن الحسین و عصر صادقین علیهم السلام علیه خاندان اموی داشت. بررسی چگونگی، زمینه ها و عوامل سیاسی و فرهنگی انشعاب این گروه از پیکر تفکر امامیه و پاره ای از نتایج تاریخی آن، موضوع این نوشتار است که با استناد به منابع اصلی و کهن سامان یافته است.