انگیزه و اهداف یک قیام بیش از هر چیز، مبین و روشنگر آبشخور فکری، مذهبی و اجتماعی آن قیام می باشد که ریشه قیامهای قبلی را مورد بررسی قرار دهد و آنها را به نتیجه مورد نظر خود برساند. به عبارت روشن تر، اهداف و انگیزه قیام، صورت زبانی و آشکار عقاید پنهان و افکار مخفی در پشت قیام به حساب می آیند که شرایط را برای آن قیام محیا و آماده می سازند. ابومسلم خراسانی که در مورد اصل و نسب او در منابع به صورت ضد و نقیض بحث شده است، خدمتگزاری خاندان عیسی بن معقل عجلی را داشت که ارادت خاصی به تشیع داشتند و از همین طریق با قیامهای علویان آشنایی پیدا کرد و رهبری قیام را بر عهده گرفت و کار او از این به بعد بالا گرفت و خود را طرف دار قیامهای علویان نشان داد و حتی در بیشتر مناطق امپراطوری به منظور حمایت از علویان دست به کشتار مخالفان زد. او در چنین شرایطی با شم سیاسی بالای خود و با نشان دادن ماهیت عدالت طلبانه قیام، توانست از قیامهای علویان که سراسر امپراطوری امویان را متزلزل ساخته بودند، بهره-برداری نماید. قیامهای علویان و اشخاصی چون زید بن علی، یحیی بن زید و عبدالله بن معاویه بن جعفر طالبی به دلیل ناهماهنگ بودن و نبود زمان کامل برای قیام به نتیجه مورد نظر خویش نرسیدند و در پیشبرد اهداف خود ناموفق بودند. به همین دلیل، به شخصی نیاز پیدا شد که بتواند با ریشه یابی این قیامها، آنها را همسو با اهداف موردنظر خویش که نابودی خاندان اموی بود، به حرکت درآورد و این شخص ابومسلم خراسانی بود که توانست با حرکت در حاشیه و دوری جستن از صحنه های نظامی و جنگی و سازماندهی اولیه پنهانی حرکت خود، ثمره این قیامها را به نفع خود به نتیجه برساند.
برپایی حکومت علویان، مهمترین رویداد سیاسی بود که پس از ورود اسلام به ایران در طبرستان شکل گرفت. کاربست نظریة «کنش جمعی» از چارلز تیلی که به انقلابها و حرکتهای اجتماعی میپردازد، در ارائة خوانشی جدید از این جنبش تأثیرگذار است. در پژوهش حاضر، با استناد به منابع کتابخانهای و روش توصیفی - تحلیلی، جنبش علویان با رویکرد به آراء تیلی بررسی شده است. سؤال اصلی مقاله این است که کاربست نظریة یادشده، چه ابعادی از این جنبش را نمایان میکند؟ به نظر میرسد علویان از راهاندازی این جنبش، تحقق سه هدف را در نظر داشتند: 1. حفظ بقا؛ 2. رسیدن به قدرت سیاسی؛ 3. گسترش مبانی تشیع. بر این اساس، پس از رسیدن به قدرت، با عنایت به هویت دینی مشترک با مردم و حاکمان بومی، سازمانی با شاکلة نظامی و دینی ایجاد گردید. بسیج منافع توسط رهبران علوی به صورت تهاجمی و تدارکاتی بوده و ماهیتی اجبارآمیز و هنجاری داشته است. عنصر قدرت در این جنبش، دو سویة تقابلی (خلافت سنی/ حکومت شیعی) دارد. مهمترین فرصتهای پیشآمده برای رهبران جنبش، عبارت است از: ایجاد هویت دینی مشترک، بهرهجویی از توان نظامی حاکمان محلی و استفاده از ظرفیتهای توده. سامانیان و کینخواریان، مهمترین عوامل تهدید علویان بودند که سیاست سرکوب را پیش گرفتند. نوع کنش جمعی علویان، رقابتی و نوخواهی بوده و بر مبنای تقابل دوگانه خودی - بیگانه شکل گرفته است.
خویشاوندی نسبی عباسیان با خاندان رسالت، پیروی از امیرالمؤمنین حضرت علی(ع) در برابر امویان، پیگیری خونخواهی شهیدان عاشورا، شعارهایی مانند الرضا من آل محمد و یا منصور و گزارشهایی درباره منصور و مهدی بودن فرزندان آنان، زمینهای فراهم آورده بود که عباسیان در دوره پیش از خلافت دارای گرایش شیعی و مانند کیسانیه و زیدیه از گروههای شیعی شمرده شود. همسانی و همسویی ماهیت جنبش عباسیان با این نمادهای شیعی از موضوعات شایسته پژوهش است. این مقاله با روش گردآوری دادهها و تتبع کتابخانهای و با رویکرد وصفی و تحلیلی به بررسی انتقادی ماهیت جنبش شیعی عباسیان میپردازد. این ارزیابی نیازمند سنجههایی در زمینه جایگاه اجتماعی جنبش، جایگاه دینی رهبران جنبش، رفتار رهبران عباسی، انگیزه و اهداف جنبش و دستآورد جنبش برای شیعیان است تا میزان باور و همراهی عباسیان با اندیشههای شیعی در فرآیند جنبش تا دستیابی به خلافت روشن گردد. یافتههای این پژوهش نشاندهنده آن است که همگرایی جنبش عباسیان با باورهای شیعی در یک فرآیند پنهان چرخش داشته است و گامبهگام به اندیشههای گروههای رقیب شیعه گرایش پیدا کرده است.