عزاداری برای سیدالشهدا (ع) از بارزترین مصادیق تعظیم شعایر تشیع است که جامعه شیعی به آن اهتمام دارد. این شعار فراگیر شیعیان، امروزه در برخی مناطق همراه با اعمالی همچون قمهزنی و صدمهزدن به بدن انجام میشود و موجب ترسیم چهرهای خشن و منفور از اسلام شیعی در جهان شده است. از اینرو بررسی و نقد مشروعیت این قبیل اعمال از دیدگاه عالمان شیعه ضروری مینماید. فقهای شیعی درباره اینگونه اعمال مواضع متفاوتی اتخاذ کردهاند. برخی آن را مطلقاً جایز دانستهاند و برخی نیز با شرط واردنشدن ضرر به بدن، فتوا به جواز آن دادهاند. برخی دیگر از فقیهان با توجه به وهنآمیزبودن آن برای مکتب شیعه و با توجه به اینکه قمهزنی از مصادیق فعل ضرری و حرام است، آن را موضوعاً از دایره «تعظیم شعائر» خارج دانستهاند و به نامشروعبودن آن حکم دادهاند. از نگاه این دسته، با توجه به ضرورتها و اولویتهای عصر حاضر، از باب حکم ثانوی اعمال مذکور فاقد مجوز قانونی و شرعی است و دلایل مدافعان مشروعیت آن جای چونوچرا دارد و نقدپذیر است. مقاله حاضر به بررسی این موضوع مهم و مبتلابه جامعه شیعی میپردازد و ادله موافقان را نقد میکند.
پژوهش حاضر با هدف تبیین وضعیت قمه زنی در خمینی شهر اصفهان، به نقش عوامل فرهنگی مؤثر بر این پدیده می پردازد. جامعه آماری این تحقیق، مردم خمینی شهر (قمه زنان، تماشاچیان و افراد عادی) است که 411 نفر از آنها به عنوان حجم نمونه انتخاب شده اند که از این میان، 69/8درصد مذکر و 30/2 درصد مؤنث بوده اند. روش تحقیق، از نوع پیمایش و شیوه نمونه گیری به دلیل حساسیت موضوع مورد مطالعه، سهمیه ای بوده است. کنکاش در جامعه آماری مورد مطالعه بر اساس پرسشنامه طراحی شده، به نتایجی منجر شده که برخی از آنها عبارتند از اینکه اگرچه برخی زنان در خمینی شهر قمه می زنند، اما فروانی مردان بیشتر از زنان است؛ تفاوت معناداری در قمه زنی مجردان و متاهلان مشاهده نشده است؛ شاغلان بیشتر از بیکاران به قمه زنی روی می آورند؛ به لحاظ تحصیلی، افراد با تحصیلات زیردیپلم بیش از افراد دارای تحصیلات عالیه قمه می زنند؛ محله «فروشان» در خمینی شهر دارای بیشترین فراوانی و محله «ورنوسفادران» دارای کمترین فراوانی است؛ و اینکه درآمد اثری در قمه زنی افراد مورد مطالعه ندارد. همچنین در بین انگیزه های متعدد برای قمه زنی، مهم ترین انگیزه ها، فرهنگی است که می توان به موارد یادآوری وقایع روز عاشورا، احترام به بزرگان و نیاکان، ادای نذر و نیاز و استمرار و تحکیم فرهنگ عزاداری و... اشاره کرد.
دوره فاطمیان از دورههای برجسته تاریخ اسلام است که با توجه به گستره زمانی و وسعت قلمرو حکومتی سزاوار تحقیقات جدی و جدید است. حکومت دویستسالهشان بر مصر و تأثیرگذاریشان بر تمدن اسلامی به خودی خود کافی است که آنها را شایسته چنین امعان نظری کند. تحقیق حاضر با هدف شناخت اقدامات عملی فاطمیان مصر در راستای کمک به ایجاد تمدن اسلامی انجام شده است. بدین منظور اقدامات عملی خلفای فاطمی، که از مظاهر تمدنساز محسوب میشود، نظیر مناسبات ایشان با قدرتهای همجوار، ساخت و ایجاد مراکز علمی و کتابخانهها، تشکیل کرسیهای علمی در قالب دارالحکمهها و دارالعلمها و فعالیتهای دیگر نظیر ترجمه و تألیف کتب بررسی شده است. پژوهش حاضر به روش توصیفیتحلیلی با استناد به منابع تاریخی و دست اول بر این نکته نیز تأکید میکند که فاطمیان در دوره حکومت بر مصر توانستند به دلیل اقتضائات سیاسیاجتماعی در جهت آرمانهای آزادیخواهانهشان و در راستای کمک به تمدنسازی مسلمانان سیاست تسامحگرایانهای را در پیش بگیرند. اتخاذ این رویکرد و سیاست تساهل و تسامح در برابر ادیان و مذاهب دیگر به میزان چشمگیری در شکلگیری تمدن اسلامی قرون سوم و چهارم، که از آن به دوران طلایی تمدن اسلامی یاد میشود، تأثیرگذار بوده و چون مناسبات این دولت با دولتهای همجوار و همزمان در این تأثیرگذاری و نقش آنان در شکوفایی فرهنگ و تمدن و رواداری مذهبی تأثیر داشته است، این محور نیز در آغاز نوشتار بررسی میشود.
جایگاه، ابعاد و نقش رهبری خاندان پیامبرn، بهویژه امامان شیعه، از جمله مباحثی است که همواره در جامعه اسلامی و خصوصا در میان شیعیان از آن بحث میشده و کشمکشهای فکری و اعتقادی، و سیاسی مختلفی را به دنبال داشته است. یکی از دیدگاههای درخور تامل، توجه افراطی به نقش باطنی و رهبری معنوی ائمهb و نادیدهانگاشتن بعد رهبری سیاسی ایشان و بیتوجهی به قراین و شواهد منش سیاسی امامانb و توجه کافی نداشتن به نقشآفرینی آنها در تحولات و رخدادهای سیاسی است. این رویکرد در عصر حاضر بیشتر از همه به نام «محمدعلی امیرمعزی»، استاد دانشگاه سوربن گره خورده است. وجهه همت وی در آثار و تالیفات خود، معطوف به اثبات پیشوایی و رهبری باطنی و معنوی امام است. او میکوشد امام را شخصیتی معنوی و باطنی و در مجموع، به دور از جنبههای سیاسی و کلامی معرفی کند. این مقاله، به دنبال رد نظریه ایشان با عرضه برخی مستندات برای اثبات جنبه سیاسی جایگاه امام است.