شیعیان در سده هفتم هجری به رشد فرهنگی و اجتماعی قابل توجهی، به ویژه در شهر بغداد، دست یافتند. بیتردید رضیالدین علی بن موسی بن طاووس (589ـ664ق) در این پویایی و رشد سهمی مؤثر داشت. این مقاله با روش وصفی ـ تحلیلی بر آن است، پس از مروری بر وضعیت شیعیان در قرن هفتم و نیز شخصیت سید بن طاووس، نقش او را در این زمینه بررسی کند. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که سید بن طاووس با تدوین و نشر کتاب در موضوعات مختلف، رواج دادن مقتل و منقبتخوانیِ اهل بیت:، بر پا کردن مجالس مناظره با پیروان سایر فِرَق اسلامی، ترویج اندیشه مهدویت و نزدیکی ظهور منجی، همکاری با ایلخان مغول در چارچوب یک نظریه سیاسی دینی و سرانجام تدوین ادعیه و رواج دادن فرهنگ دعا، در رشد فرهنگی و اجتماعی شیعیان در این دوره نقش داشته است
یکی از دورههای مهم و حساس تاریخ شیعه، عصر سلجوقی است که بهسبب تغییر حاکمیت و جایگزین شدن دولت سنیمذهب به جای دولت شیعی آلبویه، وضعیت شیعیان دگرگون شد. تصور میشود با روی کار آمدن سلجوقیان ـ که پایبندی عمیقی به مذهب اهلسنت و خلافت عباسی داشتند ـ میبایست عرصه برای فعالیت شیعیان تنگ و آنان به حاشیه رانده شده باشند؛ اما برخلاف این تصور، در عصر سلجوقی بخصوص در نیمة دوم آن، مراکز شیعهنشین توسعه یافتند و نهادهای علمی و آموزشی و بهتبع آنها فعالیتهای علمی و پژوهشی، نهتنها دچار خلل و نقص نشدند، بلکه با عملکردی چشمگیر به کار خود ادامه دادند. در این مقاله به این مسئله پرداخته میشود که علل حفظ و تداوم تشیع و فعالیتهای آن در این دوره چه بوده است؟ به نظر میرسد که عوامل اصلی در تداوم تشیع، اهتمام به توسعة علمی و آموزشی، پایبندی به اصول، توام با رعایت اعتدال و تقیه، و حضور در مناصب اجرایی و سیاسی بوده است که در نتیجه با از میان رفتن دولت مقتدر شیعهمذهب آلبویه، خللی در جامعۀ شیعه و رهبری علمی آن پدید نیامده است.
نیمه اول قرن هفتم هجری، عصری تعیینکننده در تکامل مکتب تشیع، محسوب میگردد. در این محدوده زمانی، تشیع امامیه، تحت تأثیر عوامل گوناگون، به یک جریان قدرتمند اجتماعی ـ فرهنگی در بغداد تبدیل گشت. در میان عوامل متعددی که در زمینهسازی برای رشد تشیع مؤثر بودند، یکی نیز وجود و فعالیت مدرسه مستنصریه است. مقاله حاضر، درصدد است تا با بهرهگیری از اندک دادههای موجود، به شیوه توصیفی ـ تحلیلی، به تبیین تأثیر مدرسه مستنصریه بر گسترش تشیع امامیه بپردازد. پژوهش حاضر، نشان میدهد که این مدرسه، با تبدیل نمودن منازعات مذهبی به مناظراتی مسالمت آمیز، فرصتی فراهم ساخت تا شیعیان امامیه، ضمن حضور در کادر اداری آن، به ترویج و تبلیغ عقاید و افکار خود بپردازند.