نقش و اهمیت سیره معصومان(ع) در عرصه های گوناگون زندگی انسان بارها از سوی کارشناسان مورد مطالعه قرار گرفته و گاه از آن به عنوان منبعی مهم در تبیین ساز و کار تمدن نوین اسلامی یاد شده است؛ هدف نوشته پیش رو بهره گیری از مطالعات یاد شده، با رویکردی تحلیلی ، برای بررسی نقش سیره معصومان (ع) در شکل گیری تمدن نوین اسلامی است. برآیند پژوهش گویای آن است که تناسب ویژگی های رفتاری ائمه (ع) با مولفه های بنیادین تمدن نوین اسلامی، اهمیت و تاثیر روش الگویی در تحقق تمدن نوین اسلامی و امکان بهره برداری از منابع سیره در فقه، نشان دهنده ماهیت کارآمد و بی بدیل سیره معصومان (ع) در پی ریزی شالوده تمدن نوین اسلامی است.
در پژوهشهای صورتگرفته در خصوص مرجعیت، غالباً از عنوان «نهاد» برای آن استفاده شده است، با اینحال تلقیهایی از مرجعیت به مثابهی کلیتی با ساختار شبهکاست که مبتنی بر امتیازهای انحصاری و حقوق ویژهی مفروض است، نیز در برخی گرایشهای دینشناسانه (نظیر نظریهی دکتر علی شریعتی) قابل رهگیری است. متفکرانی نظیر دکتر علی شریعتی معتقدند که در اسلام، سلسلهمراتب و امتیازهای انحصاری ویژه برای افرادی خاص پیشبینی نشده و رابطهی انسان با خدا در این دین، به طور مستقیم و بلاواسطه تعریف شده است. بر این اساس، فهم کتاب و سخنان پیشوایان دین، نبایستی به عنوان حق انحصاری یک گروه خاص درآید. از منظر ایشان، به طور اساسی در اسلام جایگاهی به نام روحانیت که در مقابل مفهوم جسمانی نشسته و به عنوان واسطهی خدا و خلق تعیین شده باشد، وجود ندارد؛ بلکه در سنت اسلامی، افرادی به نام علما و دانشمندان حضور داشتهاند که ویژگی مشخصهی آنها نه تعلق به یک گروه منزلتی ویژه و حقوق و امتیازهای انحصاری، که تخصص در یکی از علوم دینی است. به عقیدهی این نواندیش دینی، نظام سلسلهمراتبی روحانیت، به طور خاص، محصول شکلگیری مناسبات خاصی بین برخی متولیان دین با قدرت سیاسی در عصر صفویه بوده است و چنین سلسلهمراتبی با آموزههای اسلام پیوند الزامی ندارد. رویکرد شریعتی در فهم برخی ساختارهای گروه مفسران رسمی دین، قرابت زیادی با مفهوم «گروه منزلتی» وبر دارند. در این مقاله، تلاش ما این است که به بررسی امکان اطلاق مفهوم «گروه منزلتی» به مرجعیت بپردازیم. یک گروه منزلتی، مجموعهای از اشخاص است که به گونهای سازمان یافتهاند که امتیازات انحصاری اجتماعی خود را محافظت نموده یا گسترش بخشند و از بستار اجتماعی خود در مقابل عاملان اجتماعی بیرونی مراقبت نمایند. سه ویژگی اصلی گروه منزلتی عبارتند از: «تعلق به یک سبک زندگی مشخص»، «در اختیار داشتن امتیازهای انحصاری» و «استفاده از مکانیزمهای بازتولید و طرد اجتماعی». در این مقاله پس از بررسی مفهومی «گروه منزلتی»، به ارزیابی امکان اطلاق این مفهوم بر مرجعیت شیعه در ایران پرداختهایم. بررسی صورت گرفته نشان میدهد که تلقی مرجعیت به عنوان یک گروه منزلتی میتواند وجه مهمی از جایگاه اجتماعی آن را ترسیم و بازنمایی کند؛ بازنماییای که در تلقی مرجعیت به مثابهی مفاهیم دیگری نظیر «نهاد اجتماعی» و «نهاد مدنی» مغفول میماند.
ﺣﺎدﺛﻪ ﻋﺎﺷﻮرا ﻋﻈﯿﻢﺗﺮﯾﻦ ﺣﺎدﺛﻪ ﻋﺎﻟﻢ اﺳﺖ ﮐﻪ از آن ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﻋﺎﻟﻢ ﻣﻠﮏ ﺑﻠﮑﻪ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﻣﻠﮑﻮﺗﯿﺎن ﺑﻬﺮهﻣﻨﺪ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ و در ﻋﺎﻟﻢ ملک ﻫﻢ ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ اﻧﺴﺎنﻫﺎی ﻣﻌﻤﻮﻟﯽ ﺑﻠﮑﻪ اﻧﺒﯿﺎءاوﻟﻮاﻟﻌﺰم ﻫﻢ ﺑﻬﺮهﻣﻨﺪ از اﯾﻦ ﺣﺎدﺛﻪ ﻣﯽﺑﺎﺷﻨﺪ و درﺳﺎﯾﻪ ﺳﻠﻮک ﺑﺎ اﯾﻦ ﺣﺎدﺛﻪ ﺑﻪ ﻫﺪاﯾﺖ اﻣﺖﻫﺎی ﺧﻮد ﻣﯽﭘﺮدازﻧﺪ. ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ اﯾﻦ ﺣﺎدﺛﻪ و ﺟﻠﻮهﻫﺎی ﻣﻠﮑﻮﺗﯽ آن ﻇﺮﻓﯿﺖ ﻫﺪاﯾﺖ ﺑﺸﺮﯾﺖ را دارا ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ و ﻟﺬا ﺑﺎﯾﺪ ﻧﮕﺎﻫﯽ ﺟﺎﻣﻊ، واﺳﻊ و ﻧﺎﻓﺬ ﺑﻪ اﯾﻦ ﺣﺎدﺛﻪ داﺷﺖ و ﺑﺎ ﺑﺼﯿﺮت ﮐﺎﻣﻞ زواﯾﺎی آن ﺑﺮرﺳﯽ ﮔﺮدد و در ﻣﺴﯿﺮ ﺟﺎﻣﻌﻪﭘﺮدازی و ﺗﻤﺪنﺳﺎزی از آن ﺑﻬﺮه ﮐﺎﻣﻞ را ﺑﺮد. ﯾﮑﯽ از ﺟﻠﻮهﻫﺎی اﯾﻦ ﺣﺎدﺛﻪ ﻋﻈﯿﻢ زﯾﺎرت ارﺑﻌﯿﻦ و ﺷﮑﻞ ﺧﺎﺻﯽ از زﯾﺎرت اﺳﺖ ﮐﻪ در ﻃﻮل ﺗﺎرﯾﺦ در ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺷﯿﻌﻪ رواج داﺷﺘﻪ و در اﯾﻦ ﺳﺎلﻫﺎی اﺧﯿﺮ ﺑﻪ ﮐﻤﺎل و ﺑﻠﻮغ ﺧﻮد ﻧﺰدﯾﮏ ﺷﺪه اﺳﺖ. ﺑﺮرﺳﯽ زواﯾﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ اﯾﻦ ﻫﻤﺎﯾﺶ ﻋﻈﯿﻢ ﻣﺆﻣﻨﯿﻦ ﺑﺮ ﻣﺤﻮرﯾﺖ زﯾﺎرت و ﻋﺰای ﺳﺎﻻر ﺷﻬﯿﺪان در راﺳﺘﺎی ﺗﺤﻘﻖ آرﻣﺎن اﻧﻘﻼب اﺳﻼﻣﯽ ـ ﺳﺎﺧﺖ ﺗﻤﺪن ﻧﻮﯾﻦ اﺳﻼﻣﯽ در دﻧﯿﺎی اﻣﺮوز ـ ﺿﺮورﺗﯽ اﺟﺘﻨﺎب ﻧﺎﭘﺬﯾﺮ ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ. ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﯽرﺳﺪ اﯾﻦ ﻫﻤﺎﯾﺶ ﻋﻈﯿﻢ ﺗﺄﺛﯿﺮ ﺑﺴﺰاﺋﯽ در ﻣﻬﻨﺪﺳﯽ ﺗﻤﺪن اﺳﻼﻣﯽ دارد و ﻣﯽﺗﻮان ﺑﺎ ﺷﻨﺎﺧﺖ و ﺗﻌﺎﻟﯽ اﺑﻌﺎد ﻣﺨﺘﻠﻒ در اﯾﻦ راﺳﺘﺎ ﺑﻬﺮهﻣﻨﺪ ﺷﺪ. ﺑﻪ ﺻﻮرت ﻗﻄﻊ ﻣﯽﺗﻮان ادﻋﺎ ﮐﺮد ﮐﻪ در اﯾﻦ ﻫﻤﺎﯾﺶ ﻋﻈﯿﻢ ﻣﺮدﻣﯽ ﺷﺎﻫﺪ ﺷﮑﻞﮔﯿﺮی ﺟﺎﻣﻌﻪای در ﻣﻘﯿﺎس ﻣﺤﺪود (ﻫﻢ از ﻟﺤﺎظ زﻣﺎﻧﯽ و ﻣﮑﺎﻧﯽ) ﺑﺎ ﺗﻤﺎم ﺻﻔﺎت و وﯾﮋﮔﯽﻫﺎی ﺟﺎﻣﻌﻪ آرﻣﺎﻧﯽ اﺳﻼم ﻣﯽﺑﺎﺷﯿﻢ ﮐﻪ ﺷﻨﺎﺧﺖ اﯾﻦ اوﺻﺎف و ﺗﺄﺛﯿﺮ آن در ﺷﮑﻞدﻫﯽ ارﮐﺎن ﺗﻤﺪن اﺳﻼﻣﯽ (ﻧﻈﺎم ﺗﻤﺎﯾﻼت، اﻧﺪﯾﺸﻪ ﺗﻤﺪﻧﯽ، ﺳﺒﮏ زﻧﺪﮔﯽ) ﺑﺴﯿﺎر راﻫﮕﺸﺎ ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ.
واکاوی مقاله «بررسی انتقادی مقاله بررسی تحلیلی تاریخ نگاری روایی امامیه تا نیمه قرن پنجم» که در این شماره از فصلنامه تاریخ اسلام به چاپ رسیده است، نشان میدهد، حدود پنجاه مورد از نسبتهایی که به مقاله «بررسی تحلیلی تاریخ نگاری روایی امامیه تا نیمه قرن پنجم» داده شده است، با واقعیت سازگار نیست و بسیاری از اشکالهایی که بیان شده است، ریشه در پیشداوریهای حاکم بر مقاله نقد دارد و در نتیجه تقریری متفاوت از مفاد مقاله اصلی دارد. با این وجود، برخی اشکالها درباره استناد، ارجاع و دلالت یکی از شواهد پذیرفتنی است. با توجه به آوردههای این نقد، اکنون با اطمینان بیشتری میتوان درباره ماهیت متفاوت تاریخنگاری روایی امامیه سخن گفت. همسویی پژوهشگران در باور به ضرورت بررسی عمیق تاثیر روش و رویکرد محدثان بر آثار تاریخی آنها میتواند گامی رو به جلو برای دستیابی به نقطه کانونی مقاله اصلی و اهداف علمی مطرح در آن باشد
زیارتنامه جامعه کبیره، برای نخستینبار به بیان تفصیلی ویژگیها و شئون ائمه اطهار: پرداخته است. عوامل موثر بر تدوین این متن، از مهمترین پرسشهایی است که پس از پذیرش اصالت آن، نیازمند یافتن پاسخ مناسب است. نوشتار حاضر، با نگرش زمانمند به این متن و بهرهگیری از شواهد تاریخی، کوشیده است به این پرسش پاسخ دهد که چه نسبتی میان مضامین زیارت جامعه و نیازهای شیعیان امامی در عصر امام هادی(ع) (212-254ق) برقرار بوده است؟ یافتههای این پژوهش، نشان میدهد که قالب و مفاد زیارتنامه جامعه کبیره، جوابگوی نیازهای خطیر معرفتی امامیمذهبان در زمانه امام هادی(ع) است و میتوان آن را یک نظامنامه جامع برای مدیریت افکار شیعیان امامی در آن دوره شمرد.