اندیشۀ کلامی امامیه در گذر تاریخ شاهد فراز و فرودهایی بوده است که از سویی، ریشه در پویایی درونمایههای معرفتی و عقلانی شیعه دارد و از سوی دیگر، برآمده از تعاملات آن با چارچوبهای کلامی و فلسفی غالب بر هر دورۀ تاریخی است. هر چند فرایند تطور کلام امامیه بیشباهت با دیگر مذاهب شیعی و سنی نیست و در برخی دورهها، امامیان بسی دیرتر از دیگران پا به میدان دیگرگون سازی ادبیات کلامی خود گذاشتهاند؛ ولی از جهاتی هم امتیازاتی دارد که قابل مطالبه و بررسی جدی است. آنچه دوران نخستین کلام امامیه را ممتاز میکند، اندیشهورزی اعتقادی در ساحت عقل و وحی به طور همزمان است که پس از عبور از «دوره فترت و رکود» تا اندازهای با گذشته زاویه میگیرد. در این مقاله شکلگیری کلام امامیه از مدینه تا کوفه و از آن جا تا مدرسۀ قم ردگیری شده و بر اصالت کلام شیعه در این مرحلۀ تاریخی تأکید شده است. دوره بندی تاریخی کلام اسلامی و کلام امامیه در یک الگوی تازه، یکی دیگر از مباحث این مقاله است.
کلام امامیّه در طول تاریخ جریان یکسان و یکدستی نبوده است و دستخوش تحوّلات بسیار در ابعاد مختلف شده است. متکلّمان امامی در ادوار گونا گون تح تتأثیر عوامل مختلف به ویژه اثرپذیری از مکاتب فکری مطرح در تمدّن اسامی خاصّه کلام معتزلی و اشعری و فلسفۀ سینوی و حکمت صدرائی نظا مهای کلامی متفاوتی از باورهای دینی تشیّع امامی را ارائه نمود هاند. آشنایی با مکاتب کلامی و گرای شهای مختلفی که در کلام امامیّه پدیدآمده است پی شنیاز هرگونه پژوهش دقیق در این دانش است. با این وصف، تا کنون هیچ دست هبندی مشخّصِ معیاری از مکاتب کلامی امامیّه ارائه نشده است که هم نمایانگر سب کها و گرای شهای اصلیِ مختلف موجود در تاریخ کلام امامیّه باشد و هم مقبول و مورد اّتفا قنظر پژوهشگران این عرصه قرار گرفته باشد. در نوشتار حاضر، تاش م یشود پیشنهادی در خصوص دست هبندی ادوار و مکاتب کلامی امامیّه ارائه گردد. بر بنیاد این دست هبندی تازه، ادوار و مکاتب گونا گون تکوی نیافته در کلام امامیّه در قرون میانی )از قرن چهارم تا قرن یازدهم هجری قمری( بر اساس سبک اندیشگی و مبانی کلامی متمایز متکلّمان امامی به چهار دورۀ: ) 1( کلام معتزلی شامل مکاتب بغداد متقدّم و متأخّر و مکتب حلّۀ متقدّم، ) 2( کلام معتزلی _ فلسفی در مکتب حلّۀ متأخّر، ) 3( کلام فلسفی در مکتب قم و ) 4( کلام فلسفی _ عرفانی در مکتب اصفهان طبق هبندی م یشود.
مجموعهٔ حدیثی کافی نوشتهٔ محمد بن یعقوب کلینی از مهمترین مجموعههای حدیثی شیعیان اثنا عشری است. برخی از مستشرقان تفاوتهای میان این اثر با دو مجموعهٔ حدیثی دیگرِ شیعی، یعنی محاسن و بصائر الدرجات را مورد بررسی قرار داده و به این نتیجه رسیدهاند که کتاب کافی هرچند از نظر محتوایی همانند دو اثر دیگر نمایندهٔ فضای غالیانهٔ قم است اما چون شیعیان عقلگرای بغداد را مخاطب قرار داده در انتخاب احادیث و چینش آنها به نوعی راه اعتدال را پیموده است. این پژوهش به دنبال واکاوی این فرضیه است و اینکه شیعیان بغداد دچار عقل گرایی افراطی بودهاند و برای نقل هیچ اعتباری قائل نبوداند را به چالش میکشد و بر این باور است که کلینی در اثر گرانسنگ خود به شکل سنتی به دنبال جمعآوری و تنظیم میراث حدیثی شیعه بوده است و اساساً آن را نه در بغداد که در ری گردآورده است.