ساخت مقابر برای بزرگان دینی و سیاسی از دیرباز در جهان مرسوم بوده است. وجود تعداد زیادی از این بناهای آرامگاهی در ایران، اهمّیت ساخت این گونه از ابنیه را در بین ایرانیان یادآور میشود. همزمان با ورود اسلام به این کشور، معماری ایرانی و به تبع آن مقبرهسازی وارد برهة جدیدی از تاریخ خود شد. در ادامه نیز با گسترش مذهب تشیّع، معماران و هنرمندان شیعه به انعکاس باورها و اعتقادات خود در گونههای خاصّی از معماری مانند مساجد وآرامگاهها پرداختند. هدف از این نوشته، یافتن رابطهای معقول بین باورهای شیعه و هنر و معماری امامزادگان ایران میباشد. جهت پیدا کردن چنین رابطهای در ابتدا احکام اسلامی با تکیه بر نظر تشیّع در مورد ساخت آرامگاه بر مدفن اشخاص مورد بررّسی قرارگرفت. در ادامه به طور مختصر، گونه شناسی معماری حکومتهایی که فرصت گسترش تفکّر شیعه در آن دوره بود و به خصوص حکومتهای شیعه مذهب، چون آلبویه و صفوی که همراه با رسمی شدن تشیّع در ایران است، مورد مطالعه قرار گرفت. در نهایت طرح معماری و تزئینات آرامگاههای اسلامی و تأثیر اعتقادات تشیّع بر آنها بررّسی شد. مطالعات به روش کتابخانهای و روش تحقیق، پژوهشی توصیفی ـ تحلیلی است. در آخر این نتیجه حاصل میگردد که اعتقادات معمار شیعه در هنر و معماری امامزادگان ایران از تزئینات تا طراحی تأثیر بسیاری داشته است و معمار از این مجرا برای بیان مفاهیم مدنظر خود استفاده کرده و حتّی باعث شکلگیری گونه خاصّی از معماری آرامگاهی و معماری ایرانی ـ اسلامی، با نام امامزادهها شده است.
این تحقیق در صدد است تا تاریخ آنچه را که به طور سنتی به عنوان قدیمی ترین مسجد در بحرین شناخته شده، بررسی کند. علاوه بر بررسی تحقیقات موجود در تاریخ معماری این بنا، به شواهد کتیبه ای که ربع قرن پیش لودویک کالوس منتظر کرد، توجه ویژه خواهد شد. این کتیبه ها به وضوح نشان از ریشه شیعی این مسجد دارد. این متون همچنین هویت شیعی سلسله عیونی هارا نشان میدهد. این سلسله در منطقه ای حکمرانی می کردند، که امروز المنطقه الشرقیه خوانده می شود.
چکیده تیموریان سلسله ای ترکی – مغولی هستند که در فاصله سالهای ( 913- 771 ق ) عموما در نواحی ماوراءالنهر و ایران حاکمیت داشتند . تجربه همزمان زندگی یکجانشینی و کوچ نشینی در الوس جغتای و آسیای مرکزی باعث شد تا تیمور و جانشینانش با اسلام و فرهنگ ایرانی آشنایی هر چند مختصری داشته باشند. به همین سبب مؤلفه های هویت ایرانی از جمله هنر ایرانی و مذهب تشیع در این زمان فرصت رشد و وحدت بیشتری یافتند . سیاست تسامح گرایانه دولتمردان تیموری ، پیوند تشیع با جریان تصوف و تلاش شیعیان چه در درون جنبش های شیعی و چه به صورت فردی زمینه ای را فراهم ساخت تا مذهب تشیع به ویژه در بعد اجتماعی رشد بیشتری نسبت به ادوار گذشته پیدا کند . از طرفی هنر ایرانی و شاخه های متعدد آن بویژه هنر خوشنویسی در این زمان همانند ظرفی هستند که سایر مؤلفه های هویت ایرانی از جمله مذهب تشیع موضوع و مظروف آن را تشکیل می دهند. هنر خوشنویسی که با عنوان هنری اسلامی و مقدس شناخته می شود ، در عصر تیموری در دو بعد نظری و عملی با مفاهیم ، ارزش ها و شخصیت های شیعی ارتباط نزدیک و ملموسی پیدا کرد . الهام روحانی و الگوبرداری استادان خوشنویس از شخصیت امام علی (ع) و کاربرد فرهنگ شیعی در نظام استاد – شاگردی این دوره از ابعاد نظری و نگارش نسخه های خطی ، اشعار و کتیبه های شیعی در بعد عملی قرار می گیرند . تحقیق حاضر با هدف تبیین نقش هنر خوشنویسی در نشر و نمایش معتقدات مذهبی جامعه تیموری از یک سو و چگونگی ارتباط این هنر با مذهب تشیع در این زمان از سوی دیگر به دنبال بررسی علل و زمینه های این ارتباط وثانیا ویژگی های آن در دورۀ تیموری است. مواردی که به شیوۀ تحلیلی – توصیفی و با استفاده از منابع و اسناد تاریخی و هنری به آن ها پرداخته خواهد شد.