علم لدنی از اختصاصات و ویژگیهای مهم ائمه شیعه است. مطابق منابع روایی و اسناد تاریخی امام زینالعابدین(ع) نیز بهعنوان چهارمین امام منصوص شیعه از علمی سرشار برخوردار بوده است. حال آنکه متکی بر صفات اخلاقی ایشان بیشتر محققان بر ابعاد اجتماعی و منشهای فردی وی تاکید کردهاند. اما با رجوع به منابع متقدم میتوان دریافت آن حضرت با احراز جایگاه امام، مفسر و محدث، ضمن گرهگشایی از مسائل دینی مختلف با تاکید بر قرآن کریم و با استعانت از علم خویش با درایت به بسیاری از پرسشهای مطرح عصر خود پاسخ میداده است و متکی بر همین ویژگی اخلاقی توام با سرآمدی علمی و پیشقراولی دانشی مرجعیت یافته است. براساس این جایگاه آنچه مقرر است در این جستار بدان پرداخته شود یافت انعکاس سیره علمی امام زینالعابدین در منابع متقدم اهل سنت است و اینکه: امام زینالعابدین(ع) در پهنه علوم گوناگون دینی؛ یعنی فقه، حدیث، فتوا و تفسیر از دید اهل سنت چه جایگاهی داشته است؟ بر پایه یافتههای این تحقیق، منابع متقدم اهل سنت ضمن تاکید گرامیداشت جایگاه علمی امامان شیعه بهویژه امام زینالعابدین(ع) ایشان را بهعنوان فقیه، محدث و مفسر یاد کردهاند و این نشان میدهد که نویسندگان اهل سنت از ابعاد علمی ایشان غافل نبودهاند، بلکه به سیره علمی ایشان از منظرهای گوناگون نگریسته اند. روش این پژوهش، توصیفی و شیوه گرد آوری اطلاعاتش، کتابخانهای بوده است.
این مقاله در صدد نقد نظریه بوکلی درباره روایات دیدارهای امام صادق(ع) با منصور عباسی است. آقای بوکلی، نویسنده مقاله « ریخت شناسی و مفاد بعضی از روایات شیعه امامی » ، بخشی از روایات مربوط به مواجهه امام صادق(ع) و منصور عباسی را که غالبا مربوط به احضار امام به دربار منصور است مورد بررسی قرار داده است. بررسی او تنها مبتنی بر ساختار روایات است. نویسنده تلاش کرده است با این روش به منشا جعل این روایات دست یابد و دیدگاه شیعه امامی درباره ارتباط بین مذهب و قدرت سیاسی را نشان دهد. در مقاله پیش رو ضمن بررسی این روایات، روش آقای بوکلی و دستاوردهای او بررسی شده و نشان داده شده است که روش مبتنی بر ساختار تنها، فاقد کارآیی لازم است و به ویژه برای دستیابی به منشأ جعل یک روایت، شناخت راویان آن ضروری است. در این میان از پدیدههایی چون «تقطیع» و «نقل به معنا» در حدیث، در بررسی ساختار این روایات نباید غفلت نمود. از نظر مفهومی، این گروه از روایات به تنهایی برای بیان دیدگاه سیاسی شیعه کافی نیست.
کتاب بستان الناظرین فی معرفه ائمه الهادین اثر محمد یوسف بیکا که در سال 1119 - 1120 نوشته شده، شرح چهل حدیثی است که نویسنده ضمن آن سعی کرده است به مسائل مختلفی که به تشیع و اعتقادات صحیح او مربوط می شود، بپردازد. در واقع، می توان آن را اثری در معرفی شیعه و ویژگی های آن دانست. نویسنده در نوشتار پیش رو، با ارائه گزارشی از کتاب، محتوای آن را در بوته بررسی قرار داده است.