پیدایش مدعیان امامت همواره از مشکلات مهم امامیه در روزگاران مختل بوده است. از جمله این داعیان، جعفر بن علی الهادی ، در دوره غیبت صغری می باشد. این پژوهه با هدف بررسی طرح ادعای امامت از سوی جعفر بن علی الهادی در روزگار غیبت صغری، با روش توصیفی تحلیلی، درصدد بازشناسی شخصیت وی می باشد. این جستار با بررسی متون کهن، ضمن طرح زیست نامه جعفر بن علی به بررسی ادعای وی و عوامل پیدایش آن می پردازد و نقش افرادی همچون فارس بن حاتم را در شکل گیری این ادعا مورد بررسی قرار می دهد و چگونگی تقابل امامان معصوم با جعفر بن علی مورد بررسی قرار گرفته و در پایان نیز گمانه کسانی که بر این باورند وی از ادعای امامت خود دست کشید، مورد نقد قرار می گیرد.
غیبت امام دوازدهم علیهالسلام، بهویژه آغاز غییبت کبری که از سال 329 ق آغاز شد، آغاز دوران دشواری در جامعه شیعی به لحاظ اعتقادی بود که شیعیان، با بحران بزرگی مواجه شده و به حیرتی عجیب گرفتار شدند. نوشتار حاضر، با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، پس از اشارهای کوتاه درباره غیبیت صغری و کبری و چگونگی آغاز غیبت کبری، به بررسی وضعیت اعتقادی شیعیان و حیرتی که آنان بدان گرفتار شدند پرداخته و علل آن را بررسی کرده و سپس، به نقش برجسته عالمان شیعه برای رفع این حیرت پرداخته است. بر اساس این تحقیق، در این دوران، سردرگمی گسترده و بحرانی فراگیر دامنگیر شیعیان بوده که شیعیان از بغداد تا اقصی نقاط خراسان، درگیر آن بوده و باعث پراکنده شدن شیعیان به فرقههای گوناگون شده بوده است. سه عامل طولانی شدن غیبت، اختناق و شدت تقیه، و شبههافکنی فرقههای دیگر بهویژه زیدیه و معتزله از مهمترین عوامل پیدایش این بحران بوده است. اما آنچه اهمیت بیشتری داشت، نقش عالمان شیعه در زدودن این بحران و حیرت، و روشنگری آنان در این جهت بود. آثار بسیاری در قرن چهارم و پنجم هجری از سوی بسیاری از بزرگان شیعه نگاشته شد که نشانه اهتمام آنان به رفع بحران از جامعه شیعه به حساب میآید.
حضرت فاطمه زهرا (س) که مقامی ویژه نزد پیامبر (ص) داشت، تنها دختر ماندگار پس از رحلت آن حضرت بود که زندگی کوتاه ایشان با رویدادهای بزرگ و سرنوشتساز همراه شد. کوتاه بودن مدت زندگانی آن بانوی بزرگوار و وجود جریانهای معارض با اهلبیت (ع) سبب شده است، بسیاری از رخدادهای زندگی ایشان، مانند چگونگی و مکان دفن آن حضرت به درستی آشکار نباشد. با وجود اختلاف علمای اهل سنت درباره چگونگی دفن حضرت زهرا (س)، بیشتر آنها بر این باورند که مدفن آن حضرت (س) در قبرستان بقیع، مکانی مشخص دارد، اما شیعیان آن قبر را متعلق به فاطمه بنت اسد میدانند و بر این باورند که مکان قبر آن بانو آشکار نیست. هر دو گروه در این باره، مستندات قابل توجهی ارائه کردهاند. این مقاله با روش تحلیلی توصیفی، این دو دیدگاه را بررسی میکند و به سنجش و اثبات این فرضیه میپردازد که قبر منسوب به ایشان در بقیع متعلق به فاطمه بنت اسد است و محدوده مدفن حضرت زهرا (س) در کنار روضه نبی اکرم (ص) در بیت ایشان واقع شده است، اما محل دقیق قبر مخفی است.
این نوشتار میکوشد پس از شرح واژگان مورد نیاز، تمایزات تمدن پسین اسلامی و تمدن نوین آن در دورۀ مهدوی با تمدن غرب به عنوان تمدن رقیب اسلامی را واکاوی کند؛ آنگاه به عوامل بسترزایی تمدن نوین اسلامی _ که سرانجام به حکومت مهدی( میانجامد _ اشاره نماید. همچنین از آنجا که بنا بر اختصارگویی است، به عواملی توجه شده که به طور عمده وجه تمایز میان دو تمدن اسلام و غرب به شمار میرود و عوامل بسترزا متوجه انقلاب اسلامی در ایران است که بر اساس تمدن پیشین اسلامی شکل یافته و در عین حال، شالودۀ تمدن اسلامی در قرآن کریم نهفته است.