دوره سلجوقی تا آغاز دوره تیموری، از جمله ادوار درخشان صنایع چوب در ایران است. آثار چوبی بهجایمانده از این دوران، علاوه بر داشتن ارزش فنی و هنری بالا، به دلیل داشتن کتیبههایی با مضامین دینی و اعتقادی، جایگاهی ویژه در زمینه شناخت باورهای دینی و مذهبی مردمان آن اعصار دارند. این امر، لزوم بررسی دقیق و گستردهتر این آثار را موجب میشود. هدف اصلی پژوهش حاضر، معرفی آن دسته از آثار چوبی متعلق به دوره سلجوقی تا آغاز دوره تیموری است که روی آنها، شعارهای خاص شیعیان شامل ادعیه، ذکرها و ... دیده میشود. با توجه به مطالعات و بررسیهای صورتگرفته توسط نگارندگان، در پایان پژوهش، این نتیجه حاصل شد که در این ادوار، کاربرد شعارهای شیعی روی اشیای چوبی با کاربردهای مختلف، به صورت یک سنت زیبا و پسندیده درآمده است که نشان از اعتقادات عمیق و ارادت خالصانه بانیان و سازندگان این آثار، به اهلبیت(ع) دارد.
هدف از پژوهش حاضر بررسی عوامل موثر بر شکلگیری تسنن دوازده امامی در قرن نهم هجری و تاثیرات متقابل آن در برابر تشیع میباشد. تلاش نگارندگان بر آن است تا به این پرسش جواب داده شود که چه عواملی در شکل-گیری اولیه و توسعه تسنن دوازده امامی در این قرن موثر بوده است؟ و تسنن دوازده امامی و تشیع چه تاثیرات متقابلی بر یکدیگر داشتهاند؟ یافتههای این پژوهش که به صورت توصیفی- تحلیلی صورتگرفته، حاکی از این است که برچیدهشدن حلافت عباسی به عنوان قدرتمندترین نهاد دینی اهل تسنن، سبب شد تاسایر گروههای مذهبی بویژه شیعیان مجال فعالیت در فضای خاص سیاسی آن دوران را یافته و به تدریج بر تعداد پیروانشان افزودهشود. در کنار این امر فراگیرشدن نهضتهای صوفی درایران با توجه به تسامح مذهبی تیموریان، نوعی خاص از تفکر جدید را وجود آورد که سعی داشت تا ضمن پایبندی به اصول مذهب تسنن، توجه ویژهای به امامان شیعه (ع) داشته و روند متعادلی در همزیستی تسنن و تشیع در ایران بوجودآورد که تحت عنوان تسنن دوازده امامی شناخته میشود. در این بین تصوف به عنوان حلقه واسط جریانی شد که حاصل آن گذر مذهبی ایران از تسنن محض به تشیع در حدفاصل قرون هفتم تا نهم هجری بود.
یکی از جنبههای مهم حکومتهای مختلف ایران، سیاست مذهبی آنها بود که در ساختار حکومتیشان تأثیر بسزایی داشت. حکومتهای بعد از اسلام ایران، عمدتاً به عنوان تابع خلیفه عباسی، ضمن در نظر داشتن جایگاه معنوی خلافت، به دنبال کسب اعتبار برای خود نیز بودند. سیاست مذهبی خلفا حمایت از اهل تسنن بود. حکومتهای غزنوی و سلجوقی نیز بالطبع حمایت از اهل تسنن را به عنوان سیاست مذهبی برگزیدند. مسئله این پژوهش تبیین کنشها و تعاملات سیاسی حکومتهای غزنوی و سلجوقی با شیعیان امامیه است. ظاهراً غزنویان به عنوان صاحب روشی در سیاست مذهبی حکومتهای ایران بعد از اسلام بودند که از مذهب به عنوان دستاویزی برای دستیابی به اهداف خویش سود میبردند. در ادامه، سلجوقیان نیز، به عنوان دنبالکننده روش آنها البته با تساهل بیشتر، همین رویه را در پیش گرفتند. آنها از یک سو با سرکوب مخالفان داخلی، با عنوان بدمذهبان، سیطره خویش را در درون قلمرو حفظ میکردند و از سوی دیگر به تنظیم مناسبات با خلافت مبادرت میورزیدند تا مشروعیت دینی و سیاسی را از خلیفه عباسی دریافت کنند. در دوران تسلط ترکان غزنوی و سلجوقی بر ایران، شیعیان بر حکم مذهبی «تقیه» گردن نهادند و در خفا به فعالیت فرهنگی و نفوذ در دستگاههای حکومتی روی آوردند. این فعالیتها در دوران سلجوقی خود را نشان داد. حضور رجال و علمای شیعه در مناصب اداری شهری، همچون قضاوت، نقابت، و مناصب اداری کشوری، همچون حضور د
دوره سلجوقی تا آغاز دوره تیموری، از جمله ادوار درخشان صنایع چوب در ایران است. آثار چوبی بهجایمانده از این دوران، علاوه بر داشتن ارزش فنی و هنری بالا، به دلیل داشتن کتیبههایی با مضامین دینی و اعتقادی، جایگاهی ویژه در زمینه شناخت باورهای دینی و مذهبی مردمان آن اعصار دارند. این امر، لزوم بررسی دقیق و گستردهتر این آثار را موجب میشود. هدف اصلی پژوهش حاضر، معرفی آن دسته از آثار چوبی متعلق به دوره سلجوقی تا آغاز دوره تیموری است که روی آنها، شعارهای خاص شیعیان شامل ادعیه، ذکرها و ... دیده میشود. با توجه به مطالعات و بررسیهای صورتگرفته توسط نگارندگان، در پایان پژوهش، این نتیجه حاصل شد که در این ادوار، کاربرد شعارهای شیعی روی اشیای چوبی با کاربردهای مختلف، به صورت یک سنت زیبا و پسندیده درآمده است که نشان از اعتقادات عمیق و ارادت خالصانه بانیان و سازندگان این آثار، به اهلبیت(ع) دارد.