قبیله بنیعقیل، در دوران ضعف و انحطاط حمدانیان، موفق گردیدند حکومت خود را با غلبه بر شهرهای موصل و نصیبین و با پرداخت خراج و اظهار تابعیت نسبت به امرای بویهی بنیان گذارند. با توجه به این که حکومت بنیعقیل در منطقهای سوقالجیشی و راهبردی مستقر بود، حکومت آنان برای حکومتهای همجوار اهمیت بسیاری داشت. حکومت بنیعقیل شیعی، از سویی با اعلام استقلال از آلبویه و از سوی دیگر با اظهار تابعیت نسبت به فاطمیان، قدرت خود را تثبیت کردند. پیمانهای سست و نیمبند این حکومت با فاطمیان و سلجوقیان، دوره گذاری در طول حکومت بنیعقیل بود؛ اما با استقرار و تثبیت سلجوقیان در عراق، حکومت بنیعقیل تحت تابعیت سلجوقیان قرار گرفت. با اظهار تابعیت بنیعقیل از سلجوقیان، این حکومت قدرت خود را در شمال شام گسترش داد؛ از این رو، با بسط و نفوذ بنیعقیل در منطقه یادشده به کشمکش با سلاجقه روم و سلاجقه شام منجر گردید که طی این منازعات، قدرت بنیعقیل رو به افول نهاد. گفتنی است، سیاست بنیعقیل در قبال هر کدام از حکومتها، بر اصل حفظ موجودیت سیاسی استوار بوده است.
مواهب و برکات مقدس اسلامى مسلمانان به ویژه روحانیان بسیاراست . انقلاب اسلامى درایران یک رفرم و تغییر در سطح نبود که در زندگى مسلمانان طرح نو درافکند اندیشه ها را متحول کرد معیارها را دگرگون ساخت ارزشهاى متناسب فطرت بشر را بر جوامع حاکم کرد استعدادهاى نهفته جوانان این مرز و بوم را بلا نده ساخت درجوامع روحانى انجماد را مبدل به روشن بینى عوام زدگى را به اصول مدارى فرد گرایى را به سکان دارى جمع و جامعه تبدیل کرد و علوم و دانش حوزویان را که در جامعه طاغوتى مجال بروز و عینیت نداشت چونان خون در پیکره جامعه تزریق کرد.این تحول آفرینى در عرصه فکر و نظر در حوزه هاى علمیه رشدى چشمگیرر و فزاینده داشت به گونه اى که سخنان نو و بدیع در بدو انتشار مجله امروز نقل صفحات روزنامه هاست . برخى مباحث که در آن روزگار بدعت تلقى مى شد و طرح آنها مایه علمى و شجاعت عمل مى طلبید اکنون ازاصول محرزه و قواعد مورداتفاق همه حوزویان شده است .
نوشته اى که از نظر خوانندگان عزیز مى گذرد ترجمه مقاله استاد ابراهیم احمد با عنوان : ( الصوم عندالفاطمیین) است که به طور خلاصه در باب اختلاف هلال در کشورهاى مختلف اسلامى بحث مى کند. نویسنده سعى دارد ضمن نشان دادن راه حلى براى برطرف ساختن این مساله یک روش عملى یکسان را دراحتساب ماههاى قمرى ارائه دهد تا آغاز وانجام این ماهها خصوصا ماه مبارک رمضان و دو عید فطر و قربان در همه بلاداسلامى در یک روز باشد واز بروزاختلاف جلوگیرى شود و در همین راستا قواعد واصول( فاطمیان) را توصیه مى کند ( البته نه به صورت یک راه حل قطعى ) تا شاید محققین دیگر نیز با توجه به نظریات گوناگون به یک نتیجه کافى و نهایى دست پیدا کنند.
در اوایل قرن پنجم هجری با تضعیف دولت حمدانیان در حلب، امیر بنیمرداس با بروز خلاء قدرت موفق به تاسیس حکومت بنیمرداس(414-472ق) در این شهر گردید. شهر حلب به لحاظ موقعیت سوقالجیشی و نظامی برای فاطمیان، بیزانس و سلجوقیان در قرن پنجم هجری جایگاه و اهمیت بسزایی داشت. یافتههای پژوهش حاکی از این است که امرای بنیمرداس با تدابیر سیاسی علیرغم حملات مکرر فاطمیان موفق شدند قدرت خود را در حلب حفظ نمایند؛ اما با ورود ترکمانان به شام، سلاطین نخستین سلجوقی با تصرف این شهر توانستند از یک سو تلاشهای بیزانس برای نفوذ در منطقه شمال شام را خنثی کرده و از سوی دیگر فاطمیان را تحت فشار قرار دهند. با این اقدامات سلاجقه در حلب، دولت بنیمرداس بیش از پیش رو به افول نهاد و سرانجام توسط سلجوقیان منقرض گردید. این پژوهش با روش کتابخانهای و با استناد به منابع اصلی درصدد است به مناسبات سیاسی و برخوردهای این دولت با فاطمیان و سلجوقیان بپردازد.
در نیمه دوم قرن پنجم هجری، بروز بحران های سیاسی و اقتصادی در خلافت فاطمیان و منازعات آنان با سلجوقیان در شام، به تاسیس حکومت های محلی در این منطقه انجامید. برجسته ترین این حکومت ها، دولت بنی عمار در طرابلس است که به اجماع منابع، شیعه دوازده امامی بودند. خاندان بنی عمار بسیار به توسعه اقتصادی و پیشرفت فرهنگی این شهر اهتمام داشتند و تاسیس دارالعلمی در طرابلس توسط این خاندان، در گسترش فرهنگ و تمدن اسلامی و همچنین انتقال فرهنگ به اروپا، نقشی بسزا داشته است. این دارالعلم، یکی از غنی ترین کتابخانه های جهان اسلام در قرن پنجم هجری به شمار می رفت. در زمان حکمرانی این خاندان، به علت جاذبه علمی طرابلس، دانشمندان از اطراف و اکناف به این دیار سفر کردند و به خدمت حکام بنی عمار در آمدند. بنیان گذاران شیعی مذهب دارالعلم طرابلس با الگوگیری از حکومت های شیعی دیگر، در شکوفایی و پویایی شیعه در منطقه شام تاثیرگذار بودند. در پی سقوط این حکومت توسط صلیبیون در اوایل قرن ششم، کتابخانه این دارالعلم به استناد منابع، از سوی مهاجمین دچار آتش سوزی شد. این پژوهش با روش کتابخانه ای و با استناد به منابع اصلی، به اوضاع فرهنگی طرابلس و زمینه های شکل گیری دارالعلم طرابلس می پردازد.