یکی از مهمترین تحولاتی که در قرون اخیر عمـان منشـا تحـولات بعـدی بـوده، تبـدیل نهـاد امامـت بـه سـلطنت و حکومت موروثی است . تاریخ عمان بعد ازاسلام تنها با حاکمیت اندیشه اباضیه قابل تفسیر و تحلیل است و اندیشـه سیاسی، مبتنی بر حاکمیت امامی است که از طرف جامعه (اهل حل و عقد) انتخاب شده باشـد. حاکمیـت اباضـیه علی رغم شدت و ضعفها و فراز و نشیب های متعدد به این سنت اصرار داشته و بدان پایبنـد بـوده اسـت و تـا قبـل از امامت یعربیها موروثی بودن امامت در میان اباضیه رایج نبود. رسـمیت قطعـی امامـت مـوروثی در دوره آل بوسـعید موجب شده تا بعضی تبدیل نهاد امامت به سلطنت یا حکومت موروثی را از زمان آل بوسعید بدانند و حـال آنکـه بـه نظر میرسد زمینه های داخلی و خارجی این تحول و تبدیل خیلی قبل از آن بصورت تدریجی در جامعه عمان شـکل گرفته بود و در دوره آل بوسعید به کمال رسید. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی- تحلیلـی و از طریـق مطالعـه کتابخانه ای درصدد بررسی و تحلیل سیر تحول و تبدیل نهاد امامت به سلطنت در تاریخ اباضیه عمان است .
روايت «حب علي حسنه لا تضر معها سيئه، وبغضه سيئه لا تنفع معها حسنه» حديث مشهور و مستفيضي است که به سبب پيوند و ارتباط با عقايد و کلام شيعي، از اهميت والايي برخوردار است. پژوهش پيش رو بر آن است تا نخست سير نقل روايت را در ميان منابع و مصادر روايي شناسايي کند، سپس با دستيابي به اسناد و طرق گوناگون روايت و با کنکاشي رجالي، کيفيت سندي آن را مطالعه نمايد. بخش پاياني اين نوشتار به واکاوي مراد و مقصود روايت اختصاص يافته است که از رهگذر نقد و بررسي اقوال گوناگون به بيان برداشت ها و تاويلات مقبول و نامقبول از روايت مي پردازد.
جایگاه، ابعاد و نقش رهبری خاندان پیامبرn، بهویژه امامان شیعه، از جمله مباحثی است که همواره در جامعه اسلامی و خصوصا در میان شیعیان از آن بحث میشده و کشمکشهای فکری و اعتقادی، و سیاسی مختلفی را به دنبال داشته است. یکی از دیدگاههای درخور تامل، توجه افراطی به نقش باطنی و رهبری معنوی ائمهb و نادیدهانگاشتن بعد رهبری سیاسی ایشان و بیتوجهی به قراین و شواهد منش سیاسی امامانb و توجه کافی نداشتن به نقشآفرینی آنها در تحولات و رخدادهای سیاسی است. این رویکرد در عصر حاضر بیشتر از همه به نام «محمدعلی امیرمعزی»، استاد دانشگاه سوربن گره خورده است. وجهه همت وی در آثار و تالیفات خود، معطوف به اثبات پیشوایی و رهبری باطنی و معنوی امام است. او میکوشد امام را شخصیتی معنوی و باطنی و در مجموع، به دور از جنبههای سیاسی و کلامی معرفی کند. این مقاله، به دنبال رد نظریه ایشان با عرضه برخی مستندات برای اثبات جنبه سیاسی جایگاه امام است.
امامان شیعه به اقتضای شرایط اجتماعی حاکم بر جامعه برنامه ای برای ارشاد و جریان فکری و فرهنگی جامعه و نیز گسترش تشیع در مناطق اسلامی در نظر گرفتند و در راستای این اهداف خود به تربیت شاگردان برجسته بسیاری همت گماشتند تا پس از ایشان کاروان تشیع را به سوی پرستش خداوند و برپایی تمدن واقعی اسلامی رهنمون باشند.
امامان شيعه، به اقتضاى اوضاع اجتماعى حاكم بر جامعه، برنامهاى براى ارشاد و جريان فكرى و فرهنگى جامعه و نيز گسترش تشيع در مناطق اسلامى در نظر گرفتند و براى اين اهداف، به تربيت شاگردان برجسته بسيارى همت گماشتند تا پس از ايشان، كاروان تشيع را به سوى پرستش خداوند و برپايى تمدن واقعى اسلامى رهنمون باشند. در اين ميان، امام جواد (ع) نيز براى نيل به مقاصد خويش، شاگردانى را تربيت كردند كه از آن ميان تعدادى ايرانىتبار بودند. اين گروه با فراگيرى علم كلام و برگزارى مناظرههاى كلامى، نقش مهمى در انتقال افكار و انديشههاى ناب شيعه و تثبيت مذهب تشيع در ايران ايفا كردند و در اين زمينه، توانستند آثار ماندگارى را به وجود آورند. از آنجايى كه علم كلام و مناظرات كلامى، نقش مهمى در غناى مذهب تشيع داشته است، در اين پژوهش، از طريق مطالعه كتابخانهاى و با استفاده از روش توصيفى- تحليلى، در جست وجوى پاسخ به اين پرسش هستيم كه ياران ايرانى امام جواد (ع) چه جايگاه و نقشى در جريانهاى كلامى و مذهبى عصر آن حضرت داشتند؟