یکی از مشهورترین بازخوانی های علی شریعتی از سنت، نظریه امت و امامت اوست. دراین مقاله تحلیل نظر شریعتی درباره امامت نسبت این نظریه از سویی با آراء متکلمان متقدم شیعه و سنت کلامی این مذهب و از سوی دیگر با نظریه دیکتاتوری پرولتاریا در مارکسیسم سنجیده شده و سپس به بررسی و ارزیابی تلاش علی شریعتی برای بازخوانی مفهوم امامت نیز پرداخته است.
شریعتی عنصری تاثیرگذار بر جامعه و محیط خود بود و سعی کرد با نوآوری ترمینولوژیک به بیان مفاهیم جدید و بازسازی برخی مفاهیم، نمادها و ... بپردازد و به دنبال ارائه تفسیری ایدئولوژیک از تشیع - آرمان خواهی رادیکال را به ارمغان آورد تا از سقوط جامعه به ورطه از خودبیگانگی و پذیرش هژمونی و جریان فکری غرب جلوگیری کند . چارچوب نظری نظریة زبان و گفتمان، زبان و تولید قدرت و امکانات آن برای خلق نمادها، استعاره ها و ... هستند که برای فهم پژوهش حاضر موثر واقع می شوند. روش پژوهش اسنادی - کتابخانه ای است . این پژوهش تحلیلی از نوع تبیین علّی است و یافتن تاثیر متغیر مستقل (ترمینولوژی شریعتی) بر است. نتایج نشان می دهد « مدخلیت علّی » متغیر وابسته (رادیکالیسم شیعی ) با استفاده از روش ترمینولوژی مطرح شده از سوی شریعتی و ارتباط آن با رادیکالیسم شیعی در دهه ها ی 40 و50 شمسی جهت بسترسازی برای تکوین و تسریع در ظهور پدیده رادیکالیزم شیعی در انقلاب اسلامی ایران موثر است.