سابقه رقابت شرق و غرب به دوران باستان و جنگ های دو امپراتوری ایران و روم برمی گردد، اما با ظهور اسلام و گسترش آن به غرب وارد مرحله تاز های شد. جنگ های صلیبی بود که غرب را متوجه عقب ماندگی خود نسبت به شرق کرد و آ نها را وادار به مطالعه بر روی شرق و دین و فرهنگ و علوم آ نها نمود. با هدفمند و شیوه مند شدن این مطالعات شرق شناسی یا orientalism متولد شد. نحوه مطالعه و تعامل این افراد با شرق و نیز دیدگاه شرقیان نسبت به آن ها متفاوت است. کتاب تشیع و خاورشناسان به بررسی این رشته مطالعاتی پرداخته است. کتاب سعی داشته با دیدگاه های متفاوت شرق شناسان درمورد اسلام و تشیع و نیز نظر شرقیان نسبت به این افراد را بررسی کند. نویسنده تا حد قابل قبولی موفق به این امر شده است.
کتاب مذهب شیعه یا عقیده شیعه اثر دوایت دونالدسن، از نخستین پژوهشهای شرق شناختی در نیمه اول قرن بیستم است که به بحث درباره ائمه اطهار (ع) و مطالعه درباره جغرافیای تاریخی مراقد آنان اختصاص دارد. مولف در فصل ششم این کتاب درباره امام حسن (ع) سخن گفته و شرحی تاریخی از رویدادهای عصر و حیاتش به دست داده است. وی اطلاعات و اخبار خود را از برخی از منابع معتبر و منابع قصصی نامعتبر اخذ کرده و در این فصل برداشتها و تصورات کلی خود را درباره شخصیت امام حسن (ع) و زندگی و سیره ایشان و شرایط آن عرضه میکند که به دور از حقیقت است. وی گرفتار خطاهای بزرگی شده و مجموعهای از دروغها و اخبار ساختگی را به این شخصیت بزرگ نسبت داده که از نظر محتوا و سند عاری از حقیقت است. ناقد در این مقاله کوشیده است بر پایه روایتها و اخبار متقن به نقد و بررسی این دروغها و اخبار ساختگی پرداخته و اعتبار منابعی را که وی بدانها استناد جسته است، رد کند.
یکی از دورههای مهم و حساس تاریخ شیعه، عصر سلجوقی است که بهسبب تغییر حاکمیت و جایگزین شدن دولت سنیمذهب به جای دولت شیعی آلبویه، وضعیت شیعیان دگرگون شد. تصور میشود با روی کار آمدن سلجوقیان ـ که پایبندی عمیقی به مذهب اهلسنت و خلافت عباسی داشتند ـ میبایست عرصه برای فعالیت شیعیان تنگ و آنان به حاشیه رانده شده باشند؛ اما برخلاف این تصور، در عصر سلجوقی بخصوص در نیمة دوم آن، مراکز شیعهنشین توسعه یافتند و نهادهای علمی و آموزشی و بهتبع آنها فعالیتهای علمی و پژوهشی، نهتنها دچار خلل و نقص نشدند، بلکه با عملکردی چشمگیر به کار خود ادامه دادند. در این مقاله به این مسئله پرداخته میشود که علل حفظ و تداوم تشیع و فعالیتهای آن در این دوره چه بوده است؟ به نظر میرسد که عوامل اصلی در تداوم تشیع، اهتمام به توسعة علمی و آموزشی، پایبندی به اصول، توام با رعایت اعتدال و تقیه، و حضور در مناصب اجرایی و سیاسی بوده است که در نتیجه با از میان رفتن دولت مقتدر شیعهمذهب آلبویه، خللی در جامعۀ شیعه و رهبری علمی آن پدید نیامده است.