پذیرش وجود لایه های معرفتی برتر و لوازم آن، اهمیت جایگاه اسرار در رسیدن به فهم دقیق از معارف دینی را جلوه گر می سازد. نگاشته حاضر میکوشد با رویکردی توصیفی–تحلیلی و با استفاده از داده های کتابخانه ای، پس از بررسی معناشناختی سر و اشاره به خاستگاه آن در اسلام، دلایل استفاده پیشوایان شیعه از اسرار را بیان دارد؛ سپس به اهمیت واکاوی مسئله سر و انتقال بخشی از اسرار موجود در میان مجموعه معارف اهل بیت (ع) می پردازد؛ همچنین زوایای ایجابی و سلبی اسرار و افشای آن را نمایان می سازد تا با اثبات لایه های متناظر آموزه های شیعی، به پیامدهای آن مروری داشته باشد.
ائمه اطهار (ع)، حاملان اسرار الاهیاند که به دلیل اختلاف ظرفیت انسانها، به کتمانشان سفارش شدهاند. در متون روایی، توصیههایی درباره لزوم تقیه، کتمان و اشارتهایی در بهرهگیری از ایماء، اشاره و رمزگویی در باب مسائل دینی دیده میشود. در آموزههای ائمه ، تأکید بلیغ بر کاربرد این روشها در تعامل علمی و دینی با دیگران و نیز التزام به طبقهبندی حقایق، به وقت تبیین تعلیمات دینی وجود دارد. این نوشتار سخنان اهل بیت درباره این اصل را بررسی کرده و به این نتیجه رسیده است که امامان شیعه برای حفظ و طبقهبندی اسرار و معارف دینی و در نتیجه برای محافظت از جامعه ایمانی، اصل کتمان سرّ را مطرح کردهاند. کتمان سرّ، اصلی راهبردی است که به منظور حفاظت از ایمان مخاطب و احتراز از آسیب به اعتقاد آنها در مقابل معارفی که ظرفیت درک آن را ندارند، تحقق یافته است؛ به گونهای که مراقبتنکردن از این اصل نتایج جبرانناپذیری به دنبال خواهد داشت.
جریــان بنی الحســن یکی از شــاخه های مهــم زیدیه در میانة قرن دوم هجری اســت که تاثیــرات زیــادی در جامعة شــیعه داشــته و عمدتا جریــان تقابل با نظام اموی و ســپس عباســی را رهبــری میکردنــد. از آنجاکــه بنــی الحســن هیــچ گاه نتوانســتند حمایــت ائمه ؟ را دربارٔه اقدامات خود جلب کنند، نوعی تقابل و انکار را نسبت به ایشان در پیش گرفتند. علم ائمه ؟ به امور آینده که از طریق پیامبر اکرم ؟ به ایشــان رســیده بــود و دانش اختصاصی ایشــان در امر دین کــه از طریق امیرالمومنین ؟ و امامان پس از او در اختیار داشتند، مشروعیت بنی الحسن را با چالش جدی روبرو میکرد؛ ازاین رو سیاست انکار آموزٔه علم الهی ائمه ؟ به روشی پایدار و انحرافی عمیق در زیدیه و در قــرن دوم تبدیل شــد. این مقاله گزارشــی از ایــن جریان را در بازٔه زمانــی پرالتهاب نیمة اول قرن دوم ، عرضه میکند.
از دیدگاه امامیه امام معصوم( دانشی الهی دارد، از این رو نقش هدایتگری او ظاهر تا باطن جامعه و همة انسانها را دربرمیگیرد. آیات و روایات علم الهی ائمه( را به روشنی اثبات میکنند. مقالة حاضر یکی از منابع این علم را تحلیل میکند. احادیث، قرآن را از منابع مهم آگاهی و علم گستردة امام بیان کردهاند. ائمة اطهار( آگاهی به حقایق و بطون قرآن را از پیامبر اکرم( فرا گرفته و در کارکردی تبیینی به تفسیر و تحلیل آموزههای قرآنی پرداختهاند. بنابراین امام( فصل الخطاب اختلافات و بازگوکنندة تعالیم نبوی است. با این همه، درک حقایق قرآن مجاری گوناگونی دارد که خداوند به دلیل جایگاهی که برای امام مقرر کرده است، او را از آن بهرهمند میسازد.
از شاخه های مسئله علم امام موضوع منابع علم امام است. شناخت منابع علم امام، میزان حساسیت نسبت به گفتار ایشان را معین کرده و ملاکی روشن برای گون? مواجهه با سخنان ایشان است. در روایات، از منابع علم امام، نوشتاری بنام الجامعه دانسته شده که گاه از آن به صحیفه تعبیر شده است. الجامعه یکی از دو کانون اصلی علم امام علی (علیه السلام) به احکام و حلال و حرام الهی، در کنار سرچشمه دانش زای الف باب(هزار در علم) است که فرآیند آن آگاهی سایر پیشوایان شیعه به احکام الهی است. نگارش این نوشته در زمان پیامبر توسط امیرالمومنین، بر روی قطعات متعددی از پوست صورت یافته است. دانش این صحیفه، آنگونه که عنوان آن نیز نمایانگر است، امام را از دیگران بی نیاز و مردم را برای دسترسی به حقایق احکام، نیازمند امام می نماید. این امر نشانه ای بر تکمیل دین و عرضه کامل حلال وحرام توسط پیامبر اعظم(صل الله علیه وآله وسلم) است و نقشی موثر در تبیین معارفی از دین و استحکام بخشی از آن داشته است.