"11این تحقیقات تاریخی به جای خود،مسلم است که در میان اعراب پیش از اسلام نیز آیین گریستن بر مردگان(که جوینبال 13 واژه برای آن مثل بکاء،رنانه و ند به غیر از نوحه ذکر میکند)مرسوم بوده است و پیامبر اسلام به علت تعظیم و بزرگداشتی که در این مراسم برای مردگان به کار میرفت با اصول توحید-یگانه کردن قدرت و عظمت در پروردگار عالم منافات داشت،آن را حرام و مطرود فرمود. به طوری که خواهیم دید محمد باقر مجلسی که خود دست پروردهء یک خاندان صوفیمنش بود در اواخر عمرش مبدل به یک صوفی کش قهار و رواج دهنده-اگر نه سنت گذار-ادبیات سوگواری و زیارت درمیان شیعیان میگردد،و حر عاملی(م 1104 هـ)شیخ الاسلام مشهد کتاب الرد علی الصوفیه مینویسد. اگر سلسله مراتب علمای شیعه از اهل سنت فرق میکند؛اگر شیعیان فقهای مقتدر و مراجع تقلید دارند،و سنیان فقط مفتی و شیخ و الاسلام داشته و دارند؛نه به خاطر اعلمیت فقهای شیعه بر اهل سنت است؛نه به خاطر باز بودن راه اجتهاد در شیعه و سد باب اجتهاد نزد اهل سنت است(که در واقع این باب هیچگاه مسدود نبوده و نمیتوانست باشد)؛و نه به خاطر ادعای نیابت از امام است(که این یک ادعای خود ساخته است که در فکر فقهای متأخر پرورده شده)؛بلکه بیشتر به خاطر شعائر زیارت و عزای حسینیست که علمای شیعه به مرجعیت و اریکهء قدرت رسیدهاند. این اصولگرایان دو اصل اعلمیت مجتهد و نیابت از امام غائب را به شکل تازهای مطرح کرده بودند؛ولی مرجعیت تامه(یعنی مرجع فتوا و وجوهات شدن و صدور اجازهء نیابت از سوی این مرجع برای علمای ولایات)از زمان تنها شدن شیخ محمد حسن نجفی اصفهانی در عتبات عنوان یافت."