در این نوشتار، در بازخوانی و نقد دیدگاههای کلبرگ و مدرسی دربارۀ پیدایش تشیع دوازدهامامی، بر پایۀ روش تاریخی ـ کلامی و با هدف مقایسۀ دیدگاهها و بیان کاستیها و اشتباهات کمترشناختهشدۀ این دو، موارد زیر دانسته شد: کلبرگ پیدایش تشیع دوازدهامامی را «انتقال از امامیه»، و مدرسی «تکامل تدریجی مکتب تشیع» خوانده است. هر دو، تاریخ آن را تقریبا همسان، نیمة قرن چهارم هجری دانسته و در اینباره به موارد انعکاس اندیشة «دوازده امام» در متون کهن استناد کرده و دچار اشتباهاتی بعضا فاحش شدهاند؛ چنانکه هر دو، ثبت عقاید اثناعشری را در برخی متون که کامل به ما نرسیدهاند، انکار نموده و از ثبت آن در برخی منابع غفلت کرده و دیدگاههایی ناهمگون و گاه متناقض داشتهاند. افزون بر این، کلبرگ به همپایگی واژة امامیه با اثناعشریه توجه نداشته و مدرسی نیز دچار «تردیدها» و «تعمیمها»ی ناروا، اشتباه در «شناسایی متن و نسخههای کهن یک روایت» و «بیدقتی در فهم اصطلاحات مهدویت» شده است.
یكی از پرسشهای اساسی در مورد «عصر ظهور»، امكان اصلاح اخلاقی و تغییر و تحولات روحی و معنوی در انسانها و دوری آنان از معصیت، فسادگری، جنایت و بیداد است؛ یعنی آیا انسانها واقعاً خوب و صالح میشوند؟ بر اساس روایات پاسخ این سؤال، روشن و مثبت است؛ یعنی، اصلاح كامل و همه جانبه رفتار، اخلاق، پندار و گفتار انسانها به دست امام زمان علیه السلام و در پرتو دولت اخلاقی مهدوی صورت میگیرد. بیان چرایی و چگونگی این دگرگونی روحی و انقلاب اخلاقی، میتواند راهگشای بسیاری از پژوهشها و رویكردهای معرفتی درباره امكان اصلاح انسان و رفع مشكلات عدیده بشر و تعلیم و تربیت او در همه سطوح باشد. تا زمانی كه انسان از نظر اخلاقی و فكری، رشد نیابد و تربیت نشود و به كمال و سعادت واقعی خود نیندیشد و بدان سو گام ننهد، تمامی كاستیها، ناراستیها و ناهنجاریها باقی خواهد ماند. برای رسیدن به این مرحله از رشد، انسان باید دارای بصیرت اخلاقی باشد. درك وشناخت «بصیرت اخلاقی» و ضرورت و بایستگی آن، در این پژوهش مورد بررسی قرار میگیرد.
شکلگیری جامعة نمونه و کامل انسانی و تحقق برنامهها و اهداف متعالی دینی، تنها در پرتو اصلاح و بهْسازی فراگیر و چند بعدی انسان و جامعه، امکانپذیر است. تا زمانی که بسترهای واقعی اصلاح و شکوفایی در اجتماع فراهم نشود و تغییرات بایسته و مثبت در آن صورت نگیرد، جامعه نمونه جهانی ـ که مبتنی بر فطرت پاک و سالم انسانی و سرنوشت مشترک جمعی است ـ به وجود نخواهد آمد و تا هنگامی که این جامعه واحد شکل نگیرد، جهان آکنده از چندپارگی، تباهی، بیدادگری، اضطراب و ناامنی، تجاوزگری و انحطاط خواهد بود. ویژگی اصلی این جامعة نمونه، اخلاقی و عقلانی کردن رفتارها، گفتارها و پندارها است؛ یعنی، رسیدن انسانها به بصیرت اخلاقی و تحقّق جامعة سالم و فاضله که بر اساس منابع معتبر دینی، در عصر ظهور مُصلح کل، امام مهدی علیه السلام صورت خواهد گرفت. دستیابی انسان به بصیرت اخلاقی، اوج شکوفایی او است تا بتواند بر ناراستیها و کژیها غلبه کند و راه درست و مستقیم الهی را بپیماید. برای تحقّق این هدف و برنامه متعالی، سازکارها و مکانیسمهایی تربیتی و اخلاقی وجود دارد که این مقاله عهدهدار تبیین و بررسی آنها است.