در این نوشتار به موضوع شیعه شناسی در غرب و به شکل مطالعه موردی، محدوده غرب انگلیسی زبان و سه حوزه مهم آن یعنی انگلستان،امریکا و کانادا پرداخته می شود و از نظر زمانی، محدودع پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران تا سال های پس از واقعه یازده سپتامبر (1979-2006) را در نظر خواهد داشت. برای بررسی دقیق تر و آماری، بیش از یکصد عنوان کتاب از کتب منتشر شده درحوزه مطالعات شیعی در غرب فهرست شده و تلاش گردیده تا با استفاده از ابزار آمار و نمودار، بخشی از ویژگی های مطالعات شیعی در غرب شناخته شود.
بیش تر تاریخ معاصر ایران از دو سده پیش تاکنون ،به دلایلی با خامه روشن فکران رقم خورده است.آنان به گونه ای تاریخ سیاسی معاصر را تبیین کرده اند که تاثیر روشن فکری در آن،کلیدی و محوری بنماید و پدیده رقیب؛یعنی اصول گرایی که در حقیقت جریان محوری تاریخ معاصر بوده است،به بهترین شیوه به حاشیه برود.یکی از مهم ترین موضوع هایی که با آن،تاثیرگذاری این دو جریان را می توان اندازه گرفت،چگونگی رویارویی آنها با غرب است؛پدیده ای که بزرگ ترین مشکل قرن های اخیر ایران به شمار می رود و روشن فکرانی مانند دکتر فریدون آدمیت،دکتر علی شریعتی،دکتر عبدالهادی حائری و پروفسور حامد الگار،در حل آن کوشیده و به بررسی اش پرداخته اند،البته آنان هیچ گاه دیدگاه عالمان شیعه را در این باره به صورت مسئله محوری و پرسش اصلی مطرح نکردند و از این رو،درباره آنان به سختی می توان داوری کرد.مسئله مشترک آثار روشن فکران،رویارویی نادرست عالمان دینی با پدیده غرب است؛چیزی که اسناد و روی دادهای تاریخ معاصر آن را تایید نمی کند.
تحولاتی که طی سالهای اخیر در خاورمیانه عربی و شمال آفریقا ایجاد شده، از زوایای گوناگون قابل تحلیل است. از بطن این تحولات، «سلفیگرایی سنتی» دچار دگردیسی شده و پدیده «نئوسلفیسم» به وجود آمده است. این مقاله، با بررسی مؤلفهها و عناصر گفتمان نئوسلفیسم، «دگرسازی شیعی» را وجه اساسی این گفتمان تلقی کرده، و با رویکردی آیندهپژوهانه و آسیبشناسانه، پیامدهای آن را در زمینه ایجاد اختلاف و تضعیف جهان اسلام تحلیل میکند. تحولات نظری نئوسلفیسم در عرصه عمل سیاسی، پیامدهایی چون غلبه دگردروندینی بر دگرخارجی و شیعههراسی، دوقطبیسازی امت اسلام، تضعیف و ناکامسازی دولتهای منطقه و ایجاد زمینه برای حضور قدرتهای فرامنطقهای، مخدوشسازی نگاه بینالمللی به جهان اسلام، قراردادن مجدد اسلام در دستور کار قدرتهای جهانی، تغییر ژئوپلیتیک قدرت در منطقه خاورمیانه و افزایش قدرت و نقش رژیم صهیونیستی و در مجموع، زمینه برای تضعیف جهان اسلام را فراهم میکند و انرژی رهاشده از بیداری اسلامی را که میتواند باعث احیای قدرت واقعی جهان اسلام شود، خنثی و حتی معکوس میکند.
مقاله حاضر با هدف معرفي و شناخت تحقيقات صورت گرفته در موضوع عاشورا و عاشورا پژوهان در يكصد سال اخير در غرب نگارش يافته است. در نوشتار حاضر ابتدا به سير مطالعات اسلامي و مطالعات شيعي اشاره شده است. سپس چندتن از عاشوراپژوهان برجسته غربي و تحقيقات صورت گرفته در اين موضوع معرفي گرديده است . در ادامه پايان نامه ها و كنفرانس هايي كه در غرب به موضوع عاشورا توجه داشته اند مورد تحقيق قرار گرفته است. شناخت وي ژگي هاي عاشورا پژوهي غربيان و تفاوت عاشورا پژوهي علمي با عاشورا شناسي رسانه اي در غرب از ديگر مباحث مقاله محسوب ميشود.