زیارت جامعه کبیره، روایتی در وصف مقام، صفات و جایگاه امامت است که میتوان بر اساس آموزههای آن، به شناختی جامع از امامت رسید. یکی از صفات امام که در این زیارت به آن اشاره شده، صفت علم امام است. علم امام بر اساس مضمون این روایت، دارای قلمروی گسترده و تام است که از نور وجود ائمه و شئون هدایتگری و زعامت آنان سرچشمه میگیرد و بازگوکننده دانشی معصومانه و خطاناپذیر است. شان هدایت و ولایت ائمه، اثباتکنندة برتری و لزوم اعلم بودن آن وجودهای مقدس است. در این نوشتار با بهره گیری از منابع مکتوب کتابخانهای و بر اساس آموزههای زیارت جامعة کبیره، این نتیجه به دست آمده است که امام، علم خویش را از قرآن، رسول اکرم(ص)، وحی و دریافت از فرشتگان و ارث از انبیای پیشین حاصل میکند. بنابراین، امام میتواند علم خود را از ملک و روحالقدس به صورت وحی و الهام دریافت کند و از انبیای گذشته به ارث برد که راه و روش دسترسی به علوم انبیای سلف در روایات دیگر به تفصیل گشوده شده است.
زیارت جامعه کبیره، روایتی در وصف مقام، صفات و جایگاه امامت است که می¬توان بر اساس آموزه¬های آن، به شناختی جامع از امامت رسید. یکی از صفات امام که در این زیارت به آن اشاره شده، صفت علم امام است. علم امام بر اساس مضمون این روایت، دارای قلمروی گسترده و تام است که از نور وجود ائمه و شئون هدایتگری و زعامت آنان سرچشمه می¬گیرد و بازگوکننده دانشی معصومانه و خطاناپذیر است. شان هدایت و ولایت ائمه، اثبات¬کنندة برتری و لزوم اعلم بودن آن وجودهای مقدس است. در این نوشتار با بهره گیری از منابع مکتوب کتابخانه¬ای و بر اساس آموزه¬های زیارت جامعة کبیره، این نتیجه به دست آمده است که امام، علم خویش را از قرآن، رسول اکرم(ص)، وحی و دریافت از فرشتگان و ارث از انبیای پیشین حاصل می¬کند. بنابراین، امام می¬تواند علم خود را از ملک و روح¬القدس به صورت وحی و الهام دریافت کند و از انبیای گذشته به ارث برد که راه و روش دسترسی به علوم انبیای سلف در روایات دیگر به تفصیل گشوده شده است.
رسالۀ ذهبیّه یا مذهّبه، نوشتاری در دانش پزشكی و منسوب به امام رضا علیه السلام است. در این نوشتار، به منظور ارزیابی اعتبار این رساله و صحت انتساب آن به امام رضا علیه السلام، ابتدا شواهد تاریخی، شهرت و نسخههای موجود به عنوان قراین انتساب رساله به امام بررسی شده و سپس سند و طرق آن مورد ارزیابی قرار گرفته و برای ارزیابی متن کتاب، از شواهد و قراین درونمتنی و برونمتنی بهره گرفته شده است. نتیجه این بررسیها این است که انتساب کتاب الرسالة الذهبیّه موجود، به امام رضا علیه السلام ثابت نیست و نمیتوان با آن به عنوان «سنّت» روبهرو شد و بدان عمل کرد. بخش پایانی نوشتار، مقایسه برخی مشابهات متنی رساله ذهبیه با منابع پزشکی کهن است.
در مقاله حاضر، سعی گردیده است تا با اشارهای کوتاه به جامعنویسان پیش از کلینی، این فرضیه اثبات شود که قبل از کتب اربعه نیز جامع حدیثی دیگری، تبویب و تدوین گردیده است. نگارنده، همچنین در پی آن است تا فرایندی را که به تکامل نگاشتههای حدیثی و در نتیجه، به تدیون کتب اربعه و به اصطلاح جوامع حدیثی متقدم منجر شده است، مورد بحث و بررسی قرار دهد. از این رو، وی به کنکاش در کتب تراجم و رجال پرداخته تا کتبی را تحت عنوان الجامع قبل از کتب اربعه نگاشته شدهاند، شناسایی کند. در این میان وی به معرفی جوامع حدیثی مانند: الجامع فی الفقه، الجامع فی سائر ابواب الحرام و الحلال، کتاب مبوب فی الحلال و الحرام، الجامع الکبیر فیی الفقه، کتاب مبوب فی الفرائض و ... پرداخته و نحوه تبویب در این جوامع و اعتبار آنها را نزد علمای بزرگ رجال (مانند نجاشی و کشی) بررسی نموده است. نگارنده، پس از معرفی 33 کتاب جامع حدیثی، به این نتیجه مهم میرسد که کتب اربعه، از جمله الکافی، کهنترین جوامع حدیثی شیعه نیستند و جوامع حدیثی، فرایند مختلفی را طی کردهاند تا به کتب اربعه رسیدهاند.