"34 به نظر میرسد عموم علما و روحانیان عصر صفوی هم با نوآوریهایی که آن زمان در امر عزاداری شیعیان رخ مینمود، موافق بوده و یا لا اقل در این مقام سکوت میکردهاند و به قول میرزا عبد الله افندی،از علمای شیعهی معاصر شاه سلطان حسین: «شیعیان را از آن اطوار در تعزیهداری حضرت امام حسین منع نمی کردند... شاهد مثال،فهرستی است که مؤلف کتاب معروف«عزاداری از دیدگاه مرجعیت شیعه»مشتمل بر اسامی بسیاری از علما و مراجع تحت عنوان«جماعتی از اعاظم فقهاو مراجعین تقلید شیعیان جهان و از متنفذین ساعین در نهی از منکر و مطاعین در ملت و دولت که میدانستهاند و میدیدند و میشنیدند دستگاه شبیه و دستهجات زنجیر و قمهزنی و مراسم در عزاداری حسین مظلوم علیه السلام را و تقریر و امضا و حکم به جواز و استحباب[آنان]نموده و جلوگیری نفرمودهاند»آورده و نامهای شهیری از اعاظم شیعه-از علمای سلف تا معاصر-در آن ذکر شده است؛علمایی چون شیخ حر عاملی،شیخ مرتضی انصاری،شیخ محمد حسین صاحب جواهر،شیخ جعفر شوشتری،حاج ملاعلی کنی،شیخ فضل الله نوری،آخوند ملاکاظم خراسانی،شیخ جعفر کاشف الغطا،شیخ عبد الکری حائری یزدی و بسیاری دیگر. 89 در این دوره نیز نوآوریهایی در امر عزاداری پدید آمد و رسمهای جدیدی بنیان نهاده شد که مهمترینشان یکی جشن زادروز امام حسین(ع)90و دیگری عمومیت یافتن مراسم «شام غریبان»بود؛مراسمی که عبد الله مستوفی آن را آیینی ترکی که«همراه با مظفر الدین شاه به تهران آمد»دانسته است."
تحولاتی که طی سالهای اخیر در خاورمیانه عربی و شمال آفریقا ایجاد شده، از زوایای گوناگون قابل تحلیل است. از بطن این تحولات، «سلفیگرایی سنتی» دچار دگردیسی شده و پدیده «نئوسلفیسم» به وجود آمده است. این مقاله، با بررسی مؤلفهها و عناصر گفتمان نئوسلفیسم، «دگرسازی شیعی» را وجه اساسی این گفتمان تلقی کرده، و با رویکردی آیندهپژوهانه و آسیبشناسانه، پیامدهای آن را در زمینه ایجاد اختلاف و تضعیف جهان اسلام تحلیل میکند. تحولات نظری نئوسلفیسم در عرصه عمل سیاسی، پیامدهایی چون غلبه دگردروندینی بر دگرخارجی و شیعههراسی، دوقطبیسازی امت اسلام، تضعیف و ناکامسازی دولتهای منطقه و ایجاد زمینه برای حضور قدرتهای فرامنطقهای، مخدوشسازی نگاه بینالمللی به جهان اسلام، قراردادن مجدد اسلام در دستور کار قدرتهای جهانی، تغییر ژئوپلیتیک قدرت در منطقه خاورمیانه و افزایش قدرت و نقش رژیم صهیونیستی و در مجموع، زمینه برای تضعیف جهان اسلام را فراهم میکند و انرژی رهاشده از بیداری اسلامی را که میتواند باعث احیای قدرت واقعی جهان اسلام شود، خنثی و حتی معکوس میکند.
ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﺑﺎورﻫﺎ، ارزشﻫﺎ و آﻣﻮزهﻫﺎی دﯾﻨﯽ ﻧﻘﺶ ﻣﻬﻤﯽ در ﺷﮑﻞ دادن ﺑـﻪ ﺳﯿﺎﺳـﺖ و ﺟﻬـﺖﮔﯿـﺮی ﻣﺮدم ﯾﮏ ﺟﺎﻣﻌﻪ در ﻗﺒﺎل ﻧﻈﺎم ﺳﯿﺎﺳﯽ اﯾﻔﺎ ﻣﯽﮐﻨـﺪ. ﻣﮑﺘـﺐ ﺗﺸـﯿﻊ ﺑـﻪ ﻋﻠـﺖ ﺑﺮﺧـﻮرداری از ﻣﻔـﺎﻫﯿﻢ و ﻋﻨﺎﺻﺮی ﻣﺎﻧﻨﺪ اﺻﻞ اﻣﺎﻣﺖ اﻣﺮ ﺑﻪ ﻣﻌﺮوف و ﻧﻬـﯽ از ﻣﻨﮑـﺮ، ﻧﻔـﯽ ﺳـﺒﯿﻞ، ﺟﻬـﺎد و اﯾﺜـﺎر، ﻫﻤﻮاره اﯾﻦ ﻇﺮﻓﯿﺖ را دارا ﺑﻮده اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺮاﻧﮕﯿﺰاﻧﻨﺪه رﻓﺘﺎر اﻧﻘﻼﺑﯽ ﺑﺎﺷـﺪ. در دﻫـﻪﻫـﺎی 1340 و 1350 ﻫﺠﺮی ﺷﻤﺴﯽ ﻇﻬﻮر ﻣﺬﻫﺐ ﺗﺸﯿﻊ در ﻏﺎﻟﺐ اﯾﺪﺋﻮﻟﻮژی اﻧﻘﻼب، ﺑـﻪ رﻫﺒـﺮی اﻣـﺎم ﺧﻤﯿﻨـﯽ )ره( در ﻣﻘـﺎم ﻣﺮﺟﻊ ﺗﻘﻠﯿﺪ و ﭘﯿﺸﻮای ﻣﺬﻫﺒﯽ ﻣﺮدم و ﺣﻀﻮر ﻓﻌﺎل و ﮔﺴﺘﺮده اﻣﺖ ﻣﺴﻠﻤﺎن اﯾـﺮان در ﺻـﺤﻨﻪ ﻣﺒـﺎرزه در ﻣﺸﺮوﻋﯿﺖ ﺑﺨﺸﯿﺪن و ﻓﺮاﮔﯿﺮ ﻧﻤﻮدن اﻧﻘﻼب اﺳﻼﻣﯽ اﯾﺮان، ﻧﻘﺶ اﯾﻔﺎ ﻧﻤﻮد و در واﻗﻊ ﺑﺎ ﭘﯿﺪاﯾﺶ ﺳﻪ ﺿـﻠﻊ ﻣﺜﻠﺚ اﻧﻘﻼب واﺗﺼﺎل آنﻫﺎ ﺑﻪ ﻫﻤﺪﯾﮕﺮ، اﻧﻘﻼب اﺳﻼﻣﯽ در اﯾﺮان ﺑﻪ وﻗﻮع ﭘﯿﻮﺳﺖ ﮐﻪ اﯾﻦ ﻣﻘﺎﻟﻪ ﺑـﻪ دﻧﺒـﺎل ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻧﻘﺶ اﯾﻦ اﺿﻼع ﺳﻪ ﮔﺎﻧﻪ در ﭘﯿﺮوزی اﻧﻘﻼب اﺳﻼﻣﯽ اﺳت