یکی از نخستین مواجهات گروههای مختلف مذهبی با جریان بابیه، رویارویی شیخیه، بهویژه خاندان کریمخانیة کرمان است. رهبران این خاندان پس از ادعای علیمحمد باب مبنی بر جانشینی سیدکاظم رشتی و طرح دعاوی عجیب و غریبی همچون بابیت امام زمان(، امامت (مهدویت)، نبوت و الوهیت، به مقابله با باب و پیروانش برخاستند و در این زمینه ردیات متعددی نوشتند. آنان با استناد به محکمات کتاب و سنت و نیز با بهرهگیری از موارد اجماعی و ادلة عقلی، ادعاهای باب را نقد کردند و آنها را فاقد وجاهت علمی و عقلی برشمردند. این نوشتار پس از گزارشی مختصر از ردیهنویسان طایفة کریمخانیه، به گزارش کرونولوجیکالی و توصیفی ـ ساختاری آنها پرداخته، محورهای اساسی این ردیهها را تبیین میکند و براساس گزارشی دیالکتیکی واکنش بابیان را نیز بررسی میکند و در آخر تحلیل و جمعبندی نهایی را ارائه مینماید.
تعریف امامت، اساس و پایه بحث های امامت پژوهی است. در تفکر شیعه، تعریف سامانمند و منطقی از امامت برای اولین بار از سوی متکلمان مدرسه بغداد مطرح شده است. نویسنده در این نوشتار، تعریف امامت را از دیدگاه مهم ترین شخصیت های مدرسه بغداد موردبررسی قرار داده و ویژگی های این تعاریف و نسبت آن ها با مفهوم نبوت و رسالت از منظر متکلمان مدرسه بغداد و تفاوت این تعاریف را به بحث گذاشته و در پایان به ارزیابی عام رویکرد مدرسه بغداد در تعریف امامت پرداخته است. از نظر نویسنده، به لحاظ روشی، رویکرد متکلمان مدرسه بغداد در تعریف امامت موردپذیرش است، ولی به لحاظ محتوا و جامع ومانع بودن و تناسب آن با معارف قرآنی و روایی در ارتباط با امامت، با اشکالاتی مواجه است. به همین جهت تعریف امامت با توجه به جایگاه آن در قرآن و روایات، نیازمند تکمیل و بازبینی است.
يكي از نخستين مواجهات گروههاي مختلف مذهبي با جريان بابيه، رويارويي شيخيه، بهويژه خاندان كريمخانية كرمان است. رهبران اين خاندان پس از ادعاي عليمحمد باب مبني بر جانشيني سيدكاظم رشتي و طرح دعاوي عجيب و غريبي همچون بابيت امام زمان()، امامت (مهدويت)، نبوت و الوهيت، به مقابله با باب و پيروانش برخاستند و در اين زمينه رديات متعددي نوشتند. آنان با استناد به محكمات كتاب و سنت و نيز با بهرهگيري از موارد اجماعي و ادلة عقلي، ادعاهاي باب را نقد كردند و آنها را فاقد وجاهت علمي و عقلي برشمردند. اين نوشتار پس از گزارشي مختصر از ردّيهنويسان طايفة كريمخانيه، به گزارش كرونولوجيكالي و توصيفي ـ ساختاري آنها پرداخته، محورهاي اساسي اين ردّيهها را تبيين ميكند و براساس گزارشي ديالكتيكي واكنش بابيان را نيز بررسي ميكند و در آخر تحليل و جمعبندي نهايي را ارائه مينمايد.