مؤلفه دین و مذهب، همواره نقش عمدهای در زیر ساخت فکری جامعه ایرانی داشته است و تأثیر مستقیم آن در بیشتر تحولات اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی جامعه چشمگیر است. ازاینرو در طول تاریخ، حکومتها توجه خاصی به مذهب و مراسم آیینی داشتهاند. در دوره قاجار در کنار تداوم شکل برگزاری مراسم مذهبی و آیینی، یک نوع تحول هم در آنها صورت گرفت. ایالت خراسان و به ویژه شهر مشهد به سبب موقعیت خاص خود، یکی از مراکز اصلی این تحول بود. مقاله پیش رو با روش وصفی - تحلیلی در پی پاسخ به این پرسش است که مراسم آیینی وسوگواری در مشهد به عنوان مهمترین شهر مذهبی ایران به چه میزان تحت تأثیر عوامل مختلف، به ویژه رویکرد سیاسی حاکمان قاجار و عوامل اجرایی آن دچار تحول شد؟
چگونگی ورود و سپس اقامت علی بن موسی الرضا در مرو، پایتخت خلافت اسلامی در دوران خلافت مأمون عباسی، موجب طرح فرضیههای مختلف بهویژه با محوریت برخی شخصیتهای مهم آن دوران است. فضل بن سهل ملقب به ذوالریاستین در جریان ولایتعهدی و دیگر موضوعهای مهم مرتبط با امام، گاه با تحلیلهای متفاوت و حتی متضاد مواجه شده است. چنین به نظر میرسد برای دستیابی به درکی جامع و منطقی از مسائل مربوط به آن حضرت با مأمون و دربارش، ضرورت دارد افکار و اقدامات ذوالریاستین در مورد امام به دقت بررسی گردد. این پژوهش تلاش دارد با رویکردی توصیفی ـ تحلیلی و با استفاده از روش پژوهش تاریخی، نقش این وزیر مقتدر را در چگونگی رابطه مأمون با امام رضا بررسی کند. یافتههای پژوهش، گویای نفوذ فوقالعاده ذوالریاستین بر مأمون است، با این حال وی در ارتباط با امام بیشتر متأثر از مأمون بود و کوشید با نزدیک ساختن افکار و تصمیمگیری خود به خلیفه، موقعیت خودش را تحکیم نماید. فضل با وجود داشتن اقتدار، نتوانست بر آن حضرت تسلط یابد، در عین حال شواهد متقنی نیز بر ارادت او نسبت به امام وجود ندارد.
سفرنامهها نتیجة مشاهدات و ارزیابی عینی نویسندگان آنهاست. بدینروی، از منابع مهم شناخت هویت و فرهنگ یک جامعه در دورههای گوناگون تاریخی از دیدگاه غیرایرانیها و ارزیابی آنها در این خصوص بهشمار میرود. در این میان، سفرنامههایی که توسط اروپاییان در قرون اخیر نوشته شده، هم به خاطر طرح موضوع و تفسیر و تحلیل و هم ارزیابی و مقایسة آنها از اهمیت بسزایی برخوردار است. آثار این گروه به طور مستقل و مفصل به هویت شیعی نپرداخته، اما به واسطة قرار گرفتن در حوزة مطالعات استشراق و دقت این افراد در برخی عقاید و آداب شیعیان و ارائة نظر دربارة برخی مسائل و توجه برخی از مستشرقان معاصر و نویسندگان داخلی به آنها، شایسته توجه وارزیابی است. ازجمله موضوعات مطمح نظر این گروه، بیان باورها و عقاید شیعیان در خصوص آموزههای دینی و پیشوایان خود، توصیف رفتارها و مناسک دینی ایرانیان شیعی، توجه به مزارات و روحانیت و ارزیابی مسائل آنهاست. در این مقاله، آثار دو تن از سیاحان اروپایی (مادام کارلاسرنا و اوژن اوبن)، که در دوران قاجار به ایران آمدند بررسی شده و در نهایت این نتیجه به دست آمده است که این دو غالبا نگاهی صرفا روایتگرانه و مبتنی بر مشاهدات ناقص خود از آداب و مناسک ایرانیان شیعی داشتهاند و همین موجب شده تا از یکسو، آنها را حمل بر مذهب تشیع کنند، و از سوی دیگر، در شرح برخی از اصول اعتقادی شیعیان دچار خطا شوند. روش تحقیق «مطالعه تاریخی و انتقادی» است که با استفاده از آثار این دو و منابع اسلامی انجام گرفته است.
در دوره قاجار برخی از مفاهیم که شرط لازم فهم سازوکار شیعه امامیه است، تحول یافت و تحول در مفاهیم، نقشی بسیار مؤثر در فرایندهای آتی سیاسی و اجتماعی کشور برجای گذاشت. تحول در مفاهیم، دستاورد دیگری هم داشت که آن هم عمومیت یافتن مناسک و مراسم شیعه در بین توده های مردم بود. این مفاهیم همه از گذشته به ارث رسیده بود، اما با توجه به مقتضیات زمانی و مکانی ایران، ساختار درونی آنها دچار تحول شد؛ بنابراین مفاهیمی که در این مقاله از آنها یاد شده است، از بدو تاریخ تشیع تا زمان مورد بحث، تداوم یافته، بنا به دلایلی متحول گشته بود. مقاله حاضر برخی از این مفاهیم و نحوه تداوم (Continuation) و تحول (Development) آنها را تشریح کرده است.