پژوهش حاضر با هدف تبیین وضعیت قمه زنی در خمینی شهر اصفهان، به نقش عوامل فرهنگی مؤثر بر این پدیده می پردازد. جامعه آماری این تحقیق، مردم خمینی شهر (قمه زنان، تماشاچیان و افراد عادی) است که 411 نفر از آنها به عنوان حجم نمونه انتخاب شده اند که از این میان، 69/8درصد مذکر و 30/2 درصد مؤنث بوده اند. روش تحقیق، از نوع پیمایش و شیوه نمونه گیری به دلیل حساسیت موضوع مورد مطالعه، سهمیه ای بوده است. کنکاش در جامعه آماری مورد مطالعه بر اساس پرسشنامه طراحی شده، به نتایجی منجر شده که برخی از آنها عبارتند از اینکه اگرچه برخی زنان در خمینی شهر قمه می زنند، اما فروانی مردان بیشتر از زنان است؛ تفاوت معناداری در قمه زنی مجردان و متاهلان مشاهده نشده است؛ شاغلان بیشتر از بیکاران به قمه زنی روی می آورند؛ به لحاظ تحصیلی، افراد با تحصیلات زیردیپلم بیش از افراد دارای تحصیلات عالیه قمه می زنند؛ محله «فروشان» در خمینی شهر دارای بیشترین فراوانی و محله «ورنوسفادران» دارای کمترین فراوانی است؛ و اینکه درآمد اثری در قمه زنی افراد مورد مطالعه ندارد. همچنین در بین انگیزه های متعدد برای قمه زنی، مهم ترین انگیزه ها، فرهنگی است که می توان به موارد یادآوری وقایع روز عاشورا، احترام به بزرگان و نیاکان، ادای نذر و نیاز و استمرار و تحکیم فرهنگ عزاداری و... اشاره کرد.
درباره زمان پیدایش و شکلگیری مراسم روز عاشورا در میان جوامع شیعی، با استناد به گزارشهای مورخان معتبر عراقی همچون ابن جوزی (المنتظم، ج۱۴، ص۱۵۰) و ابن اثیر (الکامل فی التاریخ، ج۸، ص۵۴۹) مبنی بر عزاداریهای شیعیان بغداد در روز عاشورا که در زمان معزّالدوله دیلمی (حکومت: ۳۳۴-۳۵۸ق) از سال ۳۵۲ق آغاز شد و در سالهای بعد نیز ادامه یافت، دیدگاهی که میان بسیاری از اسلامشناسان و پژوهشگران تاریخ تشیع، از جمله علیاصغر فقیهی (تاریخ آلبویه، ص۳۰)، هاینس هالم (شیعه، ص۶۱)، حمزة الحسن (طقوس التشیّع، ص۴۴۰) و دیگران رواج یافته، آن است که این عزاداریها، نخستین مراسمهای رسمی و عمومی روز عاشورا در میان جوامع شیعی بوده و در واقع آلبویه نخستین حکومتی بودهاند که برپایی چنین مراسمی را حمایت کرده و به ترویج آن پرداختهاند. چنانکه گزارشهای همان مورخان، حاکی از برپایی مراسم جشن و سرور روز غدیر پیش از مراسم سوگواری روز عاشورا، یعنی به فاصله زمانی کمتر از یک ماه از آن بوده است.
هنر آیینی دریچه ای متفاوت برای مطالعه یک آیین می تواند باشد. امامیه یا تشیع می تواند از منظر توانمندی و دارایی های هنری و فرهنگی خود موردمطالعه قرار گیرد. فرهنگ شیعه به نمادها و نشانه های متعدد خود در زمینه های مختلف فرهنگی گره خورده است. زیارتگاه ها و نیز حسینیه ها و مراسم های عزاداری و سرور، خاستگاه بسیاری از رسوم و آیین ها هستند که همراه خود رشد هنر و نشانگان شیعی را ارمغان آورده اند. تشیع بر محور مفهوم امامت از دیگر مذاهب تمایز و هویت یافته و عزاداری و زیارت دونقطه عزیمت اساسی در این فرهنگ هستند. ضمن آنکه در خود این مکتب، می توان به دنبال حکمت و سازوکار حاکم بر پویایی و تنوع هنری و نشانگانی بود و بخش معظمی از حکمت هنر شیعی را می توان از خود آیین تشیع استنباط کرد. در کنار این مولفه های پژوهشی، استاندارد دیگری هم وجود دارد که می تواند در تحلیل این پویایی به کار آید. در این مقاله سعی بر این است که حکمت هنر و نشانگان شیعی تحلیل شود و از هر دو ابزار پژوهشی و نیز کلامی _ الهیاتی بهره گرفته شود.