در مباحث کلامی معروف است که اصول دین اسلام عبارت است از: توحید، نبوت و معاد؛ شیعه بنا به انحرافی که در مسیر حقیقی اسلام صورت گرفت، دو اصل به نام های «عدالت» و «امامت» را به آن اصول، اضافه کرد. از آنجا که این دو اصل، اصول ممیزه شیعه نسبت به دیگر مذاهب اسلامی است، از آن دو به «اصول مذهب شیعه» یاد می کنند. علامه ابن شهر آشوب ساروی با توجه به قرار گرفتن در روزگاری که از هر جهت بر شیعه سخت می گرفتند و حتی بی حرمتی به مکتب اهل بیت علیهم السلام را روا می دانستند، سعی کرد این دو اصل اساسی شیعه را دوباره احیا و از آن دفاع کند. تحقیق حاضر درصدد تبیین ضرورت اصول مذهب شیعه (عدالت و امامت) از نگاه ابن شهر آشوب است. هدف اصلی آن معرفی مبانی نظری اندیشه ابن شهر آشوب در اثبات عدالت و امامت با دو رویکرد عقلی و نقلی است. روش و پژوهش پیش رو، مانند اغلب پژوهش های علمی در حوزه دین، کتابخانه ای و به نوعی متن محور است و به خاطر ماهیت بحث، بیشتر جنبه گزارشی و توصیفی دارد، گر چه از تحلیل به ویژه در بخش استدلال ها خالی نیست. پیوند دادن منطقی میان بخش های پراکنده آثار موجود ابن شهر آشوب با یکدیگر جهت القای بیان واحد، استخراج نگاه متفاوت ابن شهر آشوب در مواجهه با برخی مسایل مورد بحث و نیز حساسیت دین مدارانه و پردازش عالمانه علامه نسبت به مسایل اختلافی شیعه با دیگر مذاهب اسلامی از یافته های تحقیق حاضر به شمار می آید.
«امام کاظم» (علیهالسلام) در ابتدای امامت، با چالشهایی روبه رو بوده اند که این چالشها موجب شده است تا اقدامات ایشان به عنوان قرینه فعلی علاوه بر دلایل نقلی مورد توجه باشد. اهداف اصلی تحقیق، چگونگی و دلایل امامت امام موسی بن جعفر (علیهالسلام) و نیز اقدامات ایشان در اثبات این موضوع با استفاده از منابع شیعه و اهل سنت است. سوال اصلی این تحقیق نیز بدین شرح است که «مهمترین اقدامات امام کاظم (علیهالسلام) در راستای اثبات امامت ایشان با توجه به چگونگی و دلایل امامت ایشان در منابع شیعه و اهل سنت چیست؟» این تحقیق با روش توصیفی، تحلیلی و تطبیقی، به این نتیجه دستیافت که برای انتخاب امام، شرایطی مانند «وصیت، علم خاص، ودایع و سن» بهعنوان ملاک تعیینشده که بنا به دلایل قدرمتیقن، مشخص میشود که امام کاظم (علیهالسلام) شرایط امامت را داشته است. علاوه بر احادیث و دلایل منقول در قبال امامت ایشان، مهمترین اقدامات ایشان که عبارت است از وارستگی مادی و سیاسی، شفافسازی در غصب حکومت شیعیان، مقابله علمی با جریانهای انحرافی و فرقههای مختلف شیعه، مناظره با خلفای عباسی و انتخاب رویکرد تقیه، گویای این است که طرز فکر امام کاظم (علیهالسلام) طرز فکر یک «ولی، امام و زعیم» امت است؛ زیرا از یکسو جامعه شیعیان را از طریق تقیه و وکالت مدیریت کرده و از طرفی، برای اثبات حقانیتشان از طرق مختلف مانند مناظره و شجاعت در بیان، تلاش نموده و ازنظر علمی و فرهنگی نیز با بزرگترین چالش زمان خود، مقابله نموده و خطمشی آگاهانهای را بنیانگذاری نمودهاند.
روششناسي و بسترشناسي يک نظريه، از مهمترين مسائلي است که نقش مهمي در تحليل و شناخت چرايي صدور آن نظريه دارد. متکلمان شيعي مکتب بغداد در قرن چهارم و پنجم هجري، از بزرگترين متکلمان اماميه در طول تاريخ بهشمار ميآيند. با اين حال، روايات امامان معصوم عليه السلام، که از منابع اصيل تفکر ديني بهشمار ميآيند، حضور کمرنگي در کتابهاي کلامي ايشان دارند. هدف از نگارش اين مقاله، ابتدا روششناسي فکري اين متکلمان، و سپس تحليل چرايي تکيۀ فراوان ايشان بر عقل در براهين و نظريات کلامي مربوط به مسئلۀ امامت با توجه به بستر فرهنگي شهر بغداد در آن دوران است. بر اساس مهمترين يافتههاي اين نوشتار، نگاه سختگيرانۀ متکلمان بغداد به احاديث و نيز تنوع مکاتب گوناگون کلامي و نيز تعصبات مذهبي و درگيريهاي شديد فرقهاي در بغداد، از مهمترين عواملي است که مانع از استفادۀ لازم متکلمان شيعي از روايات در آن دوران شده است.