مقاله حاضر، حضور تشیع امامیه را در جامعه اسلامی ـ به خصوص ایران ـ سده چهارم هجری به بحث میگیرد. این جستار بهویژه به پیوند مذهب امامیه با آلبویه و علت دگرسانی آلبویه از مذهب زیدی به مذهب امامی و ارتباط آن با قدرتهای شیعه آن روزگار (فاطمیان، قرمطیان، زیدیان یمن) عطف توجه دارد. بسط و توسعه جغرافیایی مذهب تشیع امامی نیز از مسائلی است که محل بحث قرار گرفته است. شیوههای بالندگی و رشد و گسترش فرهنگی شیعه امامی و نیروهای همبسته بدان از ملزومات این جستار است که در ضمن آن آداب و سنن شیعی، اندیشهوران فقهی و فرهنگی، موانع بازدارنده و یا پیشبرنده نیز بحث و فحص شده است. در این بررسی سعی شده از منابع اصلی تسنن و تشیع ـ علیالسویه ـ از برای حصول نتایج منطقی بهرهگیری شود. نکته دیگر اینکه در این مقاله سیر تاریخی تشیع امامی مطمح نظر بوده نه سیر کلامی آن که خود مقوله مفصل دیگری است و نگارنده تلاش کرد این دو مقوله را که از ویژگیهای بیشتر تحقیقات شیعی معاصر است از هم جدا کند تا به نتایج تاریخی صریح و بارزی دست یابد.
خلّف المستشرقون أسلاف الباحثین الغربیین حالیاً تراثاً لا بأس به من الدراسات المشرقیة والإسلامیة إستفاد منه هؤلاء الباحثون، فالإستشراق تحوّل إلى مجالات علمیة بحتة أصبحت تدرسها الکلیات ومراکز الأبحاث، لکنّ تلک الأبحاث بقیت تخدم أهداف ومصالح الغرب الإمبریالیة فی بعض الموارد، إلا أن الکثیر منها حالیاً نابعة عن وجدان باحثین غربیین أحرار یصنّفون الکتب والأبحاث من أجل إرضاء أطماحهم البحثیة واستکمالاً لمسیرتهم العلمیة. ومن جملة الحقول البحثیة المهمة التی کتب فیها الباحثون الغربیون الکثیر من هذه الدراسات، هی الدراسات الإسلامیة والحدیث الشریف منها بالتحدید سیّما الحدیث الشیعی. ومن هؤلاء الباحثین المعاصرین أستاذ جامعة إدینبرا الدکتور أندرو ج. نیومان الذی شهدنا له العدید من المساهمات فی حقل الفکر الإمامی وبالتحدید دراساته فی الحدیث الشیعی وجهود علماء الإمامیة فی العصر الصفوی وتحدیداً فی موضوع جدلیة الدین والعلماء مع السیاسة ورجالها. وما نهدف إلیه من دراستنا هذه هو نقد کتاب الباحث نیومان الهامّ عن تاریخ الحدیث الشیعی فی القرون التأسیسیة للمذهب الإمامی وأثر النهجَین الفکریَین الهامَّین عند علماء الإمامیة وهما: النهج الأصولی والنهج الإخباری الذی یمثله قم والقمّیون آنذاک فی تدوین أقدم ثلاثة مجامیع روائیة عند الشیعة الإمامیة: المحاسن للبرقی (توفی بین 274ـ280 ه/ 887ـ893 م) وبصائر الدرجات للصفّار القمّی (ت 290 ه/ 903 م) والکافی فی علم الدین للکلینی الرازی (ت 329 ه/ 941 م) وفق منهج التحلیل التاریخی والإستقرائی للنصوص التاریخیة والروائیة سیّما من تلک الکتب.
این مقاله بر این فرضیه نهاده شده که قرمطیان برای پیشبرد اهداف و نیاتشان در ایران در سده چهارم هجری، تلاش میکردند به صاحبان قدرت و هیأتهای حاکمه نزدیک شوند و آنها را به آیین اسماعیلی وارد کنند و از این طریق به رواج عقاید و اندیشههای مذهبی خود بین مردم بپردازند. آنها به اصل «الناس علی دین ملوکهم» کاملا آگاه بودند و آن را بهترین وسیله اشاعه و ترویج عقاید مذهبیشان بین مردم میدانستند. در این مقاله میزان موفقیت آنها در نیل به این هدف، بحث و بررسی شده است.