در آستانه ورود آل بویه به بغداد در سال 334 هـ ق، چند گروه عمده مدعی امارت و حاکمیت بر بغداد بودند. نخست گروه حمدانیان، دوم گروه ترکان و سوم برادران بریدی که بر ثروتمندترین و کلیدی ترین منطقه نزدیک به بغداد (اهواز، واسط، بصره و بطائح) حاکمیت دیرینه سالی داشتند. در چنین گردونه رقابتی، نبردی سرنوشت ساز به نام جنگ کیل (نزدیک مدائن) در سال330هـ ق میان حمدانیان و متحدانشان (ترکان) به عنوان یاران خلافت با بریدیان و هم پیمانانشان (دیلمیان) رخ داد که نتایج شگرفی به جای گذاشت. بریدیان نزدیک به بیست سال (314-332 هـ. ق) در جنگ های بسیاری وارد شدند؛ اما شکست خاندان بریدی در رویارویی با حمدانیان، اولین و آخرین شکست آنان به معنای وسیع کلمه بود. بریدیان در جنگ کیل به گونه ای درهم شکسته و پریشان حال شدند که دیگر توانایی بازسازی نظامی و اجرای هیچ گونه تحرکی را در منطقه نداشتند. این نبرد هم سرنوشت بغداد را دگرگون کرد و هم به دوران سلطه و اقتدار امیرالامراها در فاصله سال های 324 تا 334 هـ. ق پایان داد؛ به ویژه سقوط خاندان بریدی را شتاب بخشید و سران و سپاهیان آل بویه، که از یک دهه پیش مترصد تسلط بر بغداد بودند، اینک بدون وجود هیچ گونه مزاحمی (بریدیان) راه را برای رسیدن به دارالخلافه (بغداد) هموار دیدند. مقاله حاضر در پی دست یابی به مهم ترین پیامدهای نبرد کیل و چگونگی حضور آل بویه به عنوان تنها پیروز میدان نبرد در بغداد است.
دوره فاطمیان از دورههای برجسته تاریخ اسلام است که با توجه به گستره زمانی و وسعت قلمرو حکومتی سزاوار تحقیقات جدی و جدید است. حکومت دویستسالهشان بر مصر و تأثیرگذاریشان بر تمدن اسلامی به خودی خود کافی است که آنها را شایسته چنین امعان نظری کند. تحقیق حاضر با هدف شناخت اقدامات عملی فاطمیان مصر در راستای کمک به ایجاد تمدن اسلامی انجام شده است. بدین منظور اقدامات عملی خلفای فاطمی، که از مظاهر تمدنساز محسوب میشود، نظیر مناسبات ایشان با قدرتهای همجوار، ساخت و ایجاد مراکز علمی و کتابخانهها، تشکیل کرسیهای علمی در قالب دارالحکمهها و دارالعلمها و فعالیتهای دیگر نظیر ترجمه و تألیف کتب بررسی شده است. پژوهش حاضر به روش توصیفیتحلیلی با استناد به منابع تاریخی و دست اول بر این نکته نیز تأکید میکند که فاطمیان در دوره حکومت بر مصر توانستند به دلیل اقتضائات سیاسیاجتماعی در جهت آرمانهای آزادیخواهانهشان و در راستای کمک به تمدنسازی مسلمانان سیاست تسامحگرایانهای را در پیش بگیرند. اتخاذ این رویکرد و سیاست تساهل و تسامح در برابر ادیان و مذاهب دیگر به میزان چشمگیری در شکلگیری تمدن اسلامی قرون سوم و چهارم، که از آن به دوران طلایی تمدن اسلامی یاد میشود، تأثیرگذار بوده و چون مناسبات این دولت با دولتهای همجوار و همزمان در این تأثیرگذاری و نقش آنان در شکوفایی فرهنگ و تمدن و رواداری مذهبی تأثیر داشته است، این محور نیز در آغاز نوشتار بررسی میشود.
چگونگی ورود و سپس اقامت علی بن موسی الرضا در مرو، پایتخت خلافت اسلامی در دوران خلافت مأمون عباسی، موجب طرح فرضیههای مختلف بهویژه با محوریت برخی شخصیتهای مهم آن دوران است. فضل بن سهل ملقب به ذوالریاستین در جریان ولایتعهدی و دیگر موضوعهای مهم مرتبط با امام، گاه با تحلیلهای متفاوت و حتی متضاد مواجه شده است. چنین به نظر میرسد برای دستیابی به درکی جامع و منطقی از مسائل مربوط به آن حضرت با مأمون و دربارش، ضرورت دارد افکار و اقدامات ذوالریاستین در مورد امام به دقت بررسی گردد. این پژوهش تلاش دارد با رویکردی توصیفی ـ تحلیلی و با استفاده از روش پژوهش تاریخی، نقش این وزیر مقتدر را در چگونگی رابطه مأمون با امام رضا بررسی کند. یافتههای پژوهش، گویای نفوذ فوقالعاده ذوالریاستین بر مأمون است، با این حال وی در ارتباط با امام بیشتر متأثر از مأمون بود و کوشید با نزدیک ساختن افکار و تصمیمگیری خود به خلیفه، موقعیت خودش را تحکیم نماید. فضل با وجود داشتن اقتدار، نتوانست بر آن حضرت تسلط یابد، در عین حال شواهد متقنی نیز بر ارادت او نسبت به امام وجود ندارد.
موضوع پژوهش حاضر، بررسی آماری نقش موالی خاندان اشعری در کتب اربعه شیعه است که در آن، تعداد احادیث نقل شده از چهار تن از محدثان قمی قرن سوم و اوایل قرن چهارم هجری به نامهای احمد بن محمد بن خالد برقی، محمد بن حسن صفار قمی، علی بن ابراهیم بن هاشم قمی و محمد بن یحیی العطار در کتابهای الکافی، من لایحضره الفقیه، تهذیبالاحکام و الاستبصار فی مااختلف من الاخبار، نقش و تأثیر این محدثان را بررسی مینماید. با توجه به اهمیت و برجستگی مکتب حدیثی قم و راویان این شهر در این دوره تاریخی، میزان تأثیرگذاری محدثان قمی بر تألیف این کتب و تأثیر وضعیت این اجتماع شیعی بر روایات نقلشده از این راویان، مسأله اصلی پژوهش حاضر است. روش پژوهش توصیفی و گردآوری دادهها بر منابع کتابخانهای مبتنی است. نتیجه بهدست آمده از این پژوهش، نشان میدهد که فارغ از احادیث مشترک، در سند بیش از 43% احادیث کتب اربعه نام اینان دیده میشود که در کتاب کافی این رقم بیش از 75% احادیث را شامل میگردد که این به نقش پررنگ راویان قمی اشاره دارد. بیشترین احادیث نقلشده از اینان، مربوط به احکام ازدواج است و کمترین به احکام جهاد اختصاص دارد، اما در مقابل بیشترین درصد روایات نقلشده از این راویان در باب جهاد است.
صلح امام حسن مجتبی علیهالسلام با معاویه، یکی از وقایع مهم صدر اسلام است که پس از قتل عثمان در سال 35 هجری و اجتماع خونخواهان وی و سرانجام رویارویی دو جبهه شام و عراق اتفاق افتاد. اما تأثیر نبردهای غاراتی بر این صلح مشخص نیست. هر چند پرداختن به این مسأله به معنای انکار سایر علل مؤثر بر صلح مزبور نیست، باید اذعان کرد تاکنون در این زمینه پژوهشی مستقل صورت نگرفته است. بنابراین، با این سؤال مواجهیم: آیا نبردهای غارات تأثیری در تسریع صلح امام حسن علیهالسلام با معاویه داشته است؟ نگارنده با این فرضیه که تعدد نبردهای غارات، موجب آشفتگی عراقیان و نابسامانی سرزمینهایشان و در نهایت پراکندگی و ضعف آنان شد، بر این باور است که این نبردها و تداوم فشارها در عصر شش ماهه خلافت امام و پیامدهای ناشی از آن، از اصلی ترین علل صلح به شمار می رود. این پژوهش، به قصد تبیین تأثیر نبردهای مزبور بر فرآیند صلح، به گردآوری دادههای مرتبط با موضوع پرداخته و با استفاده از شیوه توصیفی ـ تحلیلی به سؤال مقاله پاسخ میدهد. راهبرد معاویه در برپایی نبردهای غارات و گستاخی عاملان اجرایی وی، زمینههای برهم خوردن تعادل در میان گروهها و دستههای نظامی و غیرنظامی عراق را فراهم ساخت و جامعه را از درون دچار فروپاشی و سردرگمی کرد.