در این اثر، به طور خلاصه چهار نظریه تحلیلی (تعبد، انقلاب، دفاع، اصلاح) درباره قیام عاشورا ارائه می شود و از پرداختن به جزئیات واقعه پرهیز می شود. در تحلیل کلیت حرکت آن امام، موضوعاتی چون امکان پیدایی، زمینه های اجتماعی و فرهنگی و به طور عام، عقلانیت پنهان در واقعه کربلا مورد بررسی قرار می گیرد. اهمیت بحث حاضر در این است که از یک جهت با توجه به گستردگی ای که در مباحث کلامی و اعتقادی حال حاضر پدید آمده، به واقعه عاشورا نیز از جنبه استدلالی توجه نموده است و از سوی دیگر، از میان انگیزه های مختلفی که در آثار پیشروان و متاخرین وجود داشته، مهم ترین آنها استخراج شده، طبق شیوه کلامی، مورد بررسی قرار می گیرد.
عاشورا، بهعنوان «زمان مقدس» و کربلا، در مقام «مکان مقدس»، یکی از محوریترین باورهای شیعی است و نقشی ممتاز در تشیع دارد. رویکردهای جدیدی همچون پدیدارشناسی، امکان تصویر جدیدی از این باور رایج شیعی برای انسان معاصر فراهم میآورد. میرچا الیاده با رویکردی پدیدارشناسانه در باب مبحث ادیان، بر این نظر است که غالب باورها و آیینهای ادیان بر محور «آفرینش» و «نوزایی آفرینش» قرار دارد. اگرچه آیینهای عاشورایی، بازسازی حادثه غمبار کربلاست، مقایسه و تطبیق آنها با آیینها و جشنهای نوزایی سایر ملل، نشان میدهد که مفهوم و کارکرد و ساختاری مشابه دارند. بر همین اساس، میتوان واقعه عاشورا را «آیین نوزایی شیعه» دانست. علاوه بر این، باورها و آیینهای عاشورایی فراتر از یک منطقه است. پیش از این، پرسشهایی از این دست، سکوت یا پاسخهایی سنتی در پی میآورد؛ حال آنکه میزان اقناع پاسخهای سنتی به چنین پرسشهایی خود مورد پرسش است. دست کم بخشی از جامعه، از رویکردهای جدید و علمی، استقبال میکنند. در این مقاله کوشش شدهاست با رویکردی جدید و برون دینی، آیینها و باورهای عاشورایی بازخوانی شود. هدف پاسخ به این پرسش است: آیا از طریق بازخوانی و تعامل با سایر فرهنگهای مشابه در باب آیین نوزایی، امکان ارائه تصویری قابل مفاهمه از عاشورا برای غیرشیعیان وجود دارد؟
ویلفرد مادلونگ یکی از برجستهترین خاورشناسان شیعهپژوه معاصر است که آثارش در همسنجی با سایر شیعهپژوهان غربی از امتیازهای علمی و روشی بسیاری برخوردار است. اولین مقالۀ مدخل «حسینبن علی علیه السلام» در دایرةالمعارف ایرانیکا در مورد حیات و اهمیت امام حسین علیه السلام در شیعه، توسط وی نگاشته شده است. در این پژوهه با روش توصیفی ـ تحلیلی به بررسی و نقد مقالۀ مادلونگ پرداخته شده است. برایند بررسی و نقد گزارش وی، خصوصا در مورد شیوۀ استفاده از منابع در روایت رخدادهای پیرامون صلح و تدفین امام مجتبی علیه السلام و برخی از مواضع حضرت اباعبدالله علیه السلام است. مادلونگ در مقالۀ خود، صرفا به نقل مبتنی بر منابع بسنده نکرده و در بسیاری از موارد، برداشتها و تحلیلهای شخصی خود را نیز ارائه کرده است.
این نوشتار با رهیافتی تاریخی به بازشناسی مفهوم انفسنا در آیه مباهله «فقل تعالوا ندع ابناءنا و ابناءکم و نساءنا و نساءکم و انفسنا و انفسکم ثم نبتهل فنجعل لعنت الله علی الکاذبین» (آل عمران:61) روی آورده است و با کمک قرائن تاریخی، مفاهیمی که بار معنایی انفسنا را در تحولات سیاسی از سوی پیامبر گرامی اسلام به کار گرفته شده، دستمایه اثبات معنای سیاسی و معنوی مفهوم انفسنا قرار داده است. غزوه تبوک، وفد ثقیف، وفد بنو ولیعه و رویداد ابلاغ آیات سوره توبه، جریان های خاص تاریخی هستند که با کالبد شکافی آنها، سعی شده تا مفهوم انفسنا، معناشناسی شود تا ثابت گردد که مفهوم و اصطلاح قرآنی انفسنا جامع همه معانی است که پیامبر گرامی اسلام در مقاطع خاص و مختلف تاریخی در خصوص برتری معنوی و شایستگی سیاسی حضرت علی(ع) استعمال نموده اند.