پروپاگاندا را باید از جمله مفاهیمی در نظر گرفت که با مبانی و مبادی حوزه هایی چون فرهنگ، جامعه، ارتباطات، سیاست و تبلیغات مرتبط بوده، علاوه بر غنای نظری، خصوصا در دهه های اخیر، استعمال گسترده ای در گستره تاریخ به خود اختصاص داده است. این مبنا نه تنها در حوزه علمی غرب، بلکه در قلمرو اسلامی نیز در برخی از ادوار تاریخی قابل توجه و البته تامل برانگیز است. در این میان، دوره نسبتا کوتاه خلافت امویان به ویژه خلافت معاویه بن ابوسفیان از نظر اهمیت و تاثیرگذاری آن، به عنوان انحرافی بزرگ از خط مشی اسلام ناب نبوی و علوی باید مورد نظر قرار گیرد. شیوه های پروپاگاندای معاویه در تقابل با اهل بیت خصوصا امیرالمومنین، نه تنها نمایانگر فضای ابهام آمیز و جهل مفرط مسلمانان از جریان های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی آن روزگار است، بلکه نشان از عمق اثرگذاری پروپاگاندا در چنین فضایی نیز دارد؛ چه اینکه جهل جامعه و تاثیر پروپاگاندا در هر عصر و مصری دو روی یک سکه اند که ضرورت شناخت و پرداخت این موضوع را در عصر حاضر نیز دوچندان می نماید.
با رحلت رسول خدا، توجه به رویکرد صلحمحورِ آن حضرت به منظور حفظ انسجام جامعة اسلامی و اتحاد مسلمانان کمتر شد. اما با شروع خلافت امیرالمؤمنین و التزام عملی ایشان به قرآن و سنت پیامبر، توجه به این امر نیز رنگی تازه به خود گرفت. مروری بر عملکرد امام در دوران کوتاه خلافت ایشان و مطالعة موردی جنگ جمل، بر پایة کهنترین متون تاریخی، براین امر گواه است. بر این اساس، پرسش پژوهش حاضر آن است که چه مستندات تاریخیای از نحوة عملکرد امام علی در وقایع پیرامون جنگ جمل وجود دارند که با بهرهگیری از آنها بتوان بر توجه آن حضرت به حفظ انسجام جامعة اسلامی و اتحاد مسلمانان با رویکردی صلحمحور صحه گذارد؟ نتیجة این پژوهش توصیفی - تحلیلی، آن است که ایشان با محوریت جلوگیری از ایجاد افتراق در جامعه، ضمن شفافسازی اوضاع برای مردم و فرستادن نمایندگانی نزد فتنهانگیزان، با رویکردی صلحطلب کوشیدند تا از منتهی شدن فتنه به جنگ جلوگیری نمایند. همانطورکه پس از اتمام نبرد، با پرهیز از خشونت و رفتار دینمحور با بازماندگان، عدممماشات در امور جامعة اسلامی (انتخاب حکمران) و نوشتن نامه و تشریح وقایع برای مردم کوفه و مدینه، در حفظ انسجام جامعة اسلامی و اتحاد مسلمانان کوششی حداکثری داشتند.
صحابهنگاری که به طور جدی از قرن سوم هجری آغاز گشت، با ورود اسلام به سایر سرزمینهای اسلامی راه یافت؛ زیرا صحابهنگاران، اصحاب را واسطه میان پیامبر و امت و نیز آشنایان به سنت و سیره رسول خدا میپنداشتند. اما صحابهنگاریهایی که در مناطق مختلف تدوین شد، تحتتأثیر جریانات فکری ـ سیاسی، شکلهای مختلفی به خویش گرفت و علاوه بر کمیت و حجم، در محتوا و روایات این آثار، تأثیرات بسزایی برجای نهاد. این جریانات فکری ـ سیاسی، سبب گشت تا صحابهنگاران در پی حل، پاسخگویی و یا مقابله با این تفکرات، روایاتی را از اصحاب انعکاس دهند، که در جهت تأیید ایدئولوژی مورد توافق خویش و یا در راستای حاشیهرانی گفتمانهای نامطلوب جامعه باشد. پژوهش پیش روی، تلاش خواهد کرد تا شیوة بازیابی الاستیعاب در ترجمه خلفای نخستین را تحلیل کند تا نشان دهد که اگرچه این کتاب، به بازتاب همان روایات سدههای نخست هجری میپردازد، گزینش، چینش و چگونگی کاربرد واژگان آن در جهت طرد و یا برجستهسازی برخی از اصحاب شکل گرفته است تا به فرآیند سیاسی ـ مذهبی زمانه پاسخ قاطعی دهد و یا در جهت تأیید این فرآیندها و ایدئولوژیها حرکت نماید.
هیچ جامعه شناخته شدهای نیست که در آن نوعی از دین وجود نداشته باشد. دین در بسیاری از جوامع جزء بنیادی و اساسی از فرهنگ است که هنجارآفرینی و نقشآفرینی مهمی در حیات اجتماعی انسان ایفا میکند. دین ترکیبی از باورها و اعمال است. مراسم و مناسک از اعمال دینی است که بخش گستردهای از کنشهای اجتماعـی ما را شکل میدهند. تـنوع، گستردگی، پـویایی، تأثیر فـرا زمـان و مکان، از جمله ویژگیهای مراسم و مناسک دینی در فرهنگ جامعه ماست. مراسم عاشورای حسینی یکی از باشکوهترین و عظیمترین مراسم در کشور ماست که با گذشت بیش از هزارسال هنوز هـم به صورت زنـده و پویا در حیـات اجتماعی ما جریان دارد و منشأ تحولات و هنجارآفرینی فراوانی در کنشهای فردی و اجتمـاعی شده است. از آن جا که بقا و ماندگاری هر عنصـری در نظام فرهنـگی به کارکردهایی بستگی دارد که برای نظام اجتماعی انجام میدهد، بررسی برخـی از کارکردهای اجتماعی مراسم عاشورا که سبب ماندگاری آن در نظام فرهنگی کشور ما شده است، موضوع مقاله حاضر را تشکیل میدهد.
در علوم اجتماعی معاصر غربی، رویکردهایگوناگونی در تعریف و تبیین فرهنگ وجود دارد که ریشه آن را می توان در مبانی فلسفه غرب و اساساشکل گیری دنیای نوعا متجدد جستجو نمود. در این تعاریف، همواره تکیه بر تمایلاتطبیعی و تعلقات دنیوی مردم بوده است. علامه محمدتقی جعفری (1302-1377) از متفکران معاصر شیعی، چنین فرهنگی را فرهنگ پیرو می داندکه برخی اصول عالیه انسانی، مانند فرهنگ قداست علم و معرفت را پایمال نموده است. اما در مقابل، فرهنگ پیشرو ریشه در اصول ثابت حیات تکاملی انسان داشته، مستند به تعقل سلیم و احساسات تصعیدشده مردم است. در این رویکرد، مقصود از فرهنگ، پدیده هایی است که حیات معقول بشر را قابل درک ساخته، بالتبع پذیرش آن موجب انبساط روانی انسان ها در زندگی هدفدار می گردد. در منطق قرآن، چنین حیاتی، حیات طیبه است.از منظر علامه طباطبایی (1281-1360) مفسر معاصر شیعی و شارحان او،حیات طیبه با سه شاخص مهم ایمان، عمل صالح و اخلاق فاضله شناخته می شود. در نگاه استعاری او،ایمان در حکم ریشه ای است که در زمین چنگ انداخته، محکم شده است. اخلاق فاضله درحکم ساقه و شاخه و اعمال صالحه، آثار شجره طیبه دین می باشند که هرلحظه قابلیت فزونی دارند.