تصور رایج آن است که آرا و اندیشه های ابن خلدون در حوزه فکری شیعه رواج نیافته است. این تصور تا چه اندازه به واقعیت نزدیک است؟ گفتار حاضر در صدد پاسخ گویی به این پرسش است. در این تحقیق، بسیاری از منابع علمای شیعه بررسی گردیده و از آن میان، 54 اثر شناسایی شده که در آنها از آرای ابن خلدون سخن به میان آمده است. بنابراین، درستی این تصور رایج، محل تردید است.
«علم امام» از مسائلي است که همواره اذهان علما و متفکران شيعي و حتي بسياري از پيروان ائمه عليهم السلام را به خود مشغول کرده است. بدين روي، سبب ايجاد پرسش هايي از ائمه اطهار عليهم السلام در اين باره شده است. با توجه به پرسش هاي متعددي که در اين زمينه مطرح است، اين نوشتار تنها از يک منظر به اين مساله مي پردازد که آن، علم امام از منظر علماي شيعه است، به اين که شعاع اين علم چه مقدار است و تا کجا امتداد و وسعت دارد. با وجود وحدت نظر انديشمندان شيعي در برخي حوزه هاي بحث علم امام، در بعضي موارد از جمله پرسش مزبور، پاسخ هاي واحدي دريافت نمي شود و به طور کلي، همه نظريه ها را مي توان در سه ديدگاه تقسيم کرد: رويکرد ترديد و سکوت، رويکرد محدوديت علم امام، رويکرد احاطه علمي کامل امام به همه چيز.
موضوع این تحقیق، ساختار اندیشه سیاسی علمای شیعه در اوخر سده دوازدهم هجری، با تکیه بر اندیشه شیخیوسف بحرانی و علامه وحید بهبهانی است. با توجه به اینکه رویکرد اخباری و اصولی در میان علمای شیعه از اواخر دوره صفویه باب بود، نظر علما درباره سیاست و حکومتهای وقت نیز با توجه به رویکردشان تفاوت داشت. از سویی دیگر، بیگانگی نهاد دین و دولت در حد فاصل سقوط صفویه تا قاجاریه (1135 - 1209 ق)، باعث مهاجرت علمای طراز اول به عتبات عالیات شد. در این میان، شیخیوسف بحرانی و علامه وحید بهبهانی به عنوان علمای برجسته و معلمان رویکرد اخباری و اصولی در مباحثه و مناظره با یکدیگر بودند که سرانجام به تثبیت و توسعه اندیشه سیاسی اصولی ختم شد. تا آن زمان علمای اخباری، حکومت فرد مؤمنی از میان مسلمانان را به شرط عدالت جایز میدانستند، اما با پیروزی اصولیها ولایت مطلقه فقیه جامعالشرایط تثبیت شد و حکومت میبایست مأذون و منصوب میبود. این تحقیق، به روش توصیفی ـ تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانهای صورت گرفته است.
غیبت و انتظار فرج از آموزه های رئیسه ی مذهب امامیه است که به انضمام طولانی شدنغیبت امام زمان(عج) برانگیزاننده ی پاره ای از شبهات در اندیشه ی سیاسی امامیه شده است.این سوال مهم همواره در این دوران مطرح بوده که آیا امامیه در دوره ی غیبت از فلسف هیسیاسی خاصی دفاع می کند، یا منکر هرگونه فلسف هی سیاسی است؟ التفات و پاسخ امامخمینی به این پرسش اساسی را ن ه تنها با تأسیس نظام جمهوری اسلامی، بلکه پیش ازشروع نهضت 15 خرداد و با نگارش کشف اسرار در سال 1323 ه.ش باید ملاحظه کرد.فلسفه ی » بنابر عقیده ی ایشان، امامیه اساسا با هرگونه تفکر آنارشیستی مخالف است و ازدفاع می کند؛ فلسفه ای که منحصر به دوره ی حضور معصوم(ع) نیست و در « سیاسی امامتدوره ی غیبت نیز قابل اجراست. مشروعیت ولایت فقیه در دور هی غیبت نیز از فلسفه یسیاسی امامت ناشی می شود. بنابراین، برمبنای اصل امامت، ولایتفقیه را باید معادل فلسفه ی سیاسی انتظار و دولت انتظار عصر غیبت کبری دانست.