یکی از ویژگی های رویکرد ساختارگرایی در تحلیل متن توجه به تقابل های دوگانه است. درحقیقت تقابل بین فرهنگ و طبیعت نوعی ساختار محسوب می شود، بر این اساس دو سوی این تقابل اغلب در حین اجرا در رابطه سیال، تنشی و دیالکتیک قرار دارند که رابطه ای سلبی و هم ایجابی است. بنابراین، از این منظر می توان گفت که در آیین تعزیه، فرهنگ و طبیعت درهم آمیخته اند و پیوسته همدیگر را تعریف می کنند. تعزیه فی نفسه پدیده ای فرهنگی است، اما در بطن آن (به مثابه متن) طبیعت قرار دارد. حال اگر طبیعت را در تحلیل تعزیه در نظر نگیریم، تعزیه هویت متنی خود را از دست می دهد، زیرا عناصر طبیعت از جمله لایه های درون متنی آن محسوب می شوند. از این رو، طبیعت و فرهنگ در چارچوب تعزیه به شکلی پویا در حال تعریف و بازتعریف یکدیگر هستند. بدین منظور در این مقاله که با روش توصیفی ـ تحلیلی به نگارش درآمده، تعامل و دیالوگ بین فرهنگ و طبیعت، تطبیق آنها و نوع رابطه و جایگاه آنها با رویکردی ساختارگرایانه بررسی و تحلیل شده است. بنابراین نشان دادن چگونگی کنش متقابل بین فرهنگ و طبیعت در فرایندی تعاملی و دیالکتیک، هدف این مقاله محسوب می شود.
نهضت مشروطیت، یکی از تحولات عمدهی اجتماعی- سیاسی در تاریخ ایران میباشد که در دورهی قاجار و درمحدودهی سالهای 1284-1290هـ.ش به وقوع پیوست. این نهضت که توسط گروههای مختلف مردمی با ایدئولوژیها و تفکرات متفاوت بروز کرد، نتیجه عوامل متعدد سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، داخلی و خارجی بود. عواملی که در بین آنها نقش نیروهای اسلامی و خصوصا علمای شیعی به عنوان رهبران دینی جامعه و به تبع آن فرهنگ و آموزههای شیعی در نظر پژوهشگران و کارشناسان مورد توجه قرار گرفته است. در میان فرهنگهای شیعی نیز تعزیهخوانی و عزاداری در رثای سید و سالار شهیدان در این دوره از طرف دولت و ملت از جایگاه ویژهای برخوردار بوده است. نقش هنر نمایشی تعزیه که بیان مفهومی از تاریخ، اندیشه و فرهنگ اسلامی و شیعی است و تحت تاثیر فرهنگ و تمدن و گفتمان ایرانی شکل گرفته است، به عنوان رسانهای شیعی در تحولات اجتماعی این دوره قابل بحث و بررسی میباشد. در این مقاله برآنیم تا با بررسی مدارک و اسناد تاریخی موجود، آنچه که از برگزاری مراسم تعزیهخوانی و عزاداری به عنوان بخشی از فرهنگ و آموزهی تشیع، در شکلگیری و جریان نهضت مشروطیت نقش داشته است را یافته و عرضه نماییم. باشد که مورد توجه قرار گیرد.