علم امام (ع) بارزترین صفتی است که از دیرباز در امامشناسی مورد توجه عالمان و متفکران اسلامی بوده است. اندیشمندان شیعی این ویژگی را از شروط بنیادین امامت دانسته و در رویارویی با دیگر گروههای اسلامی بر آن تأکید کردهاند. مطالعه دربارة این موضوع همواره با نگرشها و رویکردهای فکری مختلفی مواجه بوده و بروز اختلافاتی را در مقدار و چگونگی علم امام (ع) موجب شده است. این تحقیق، با رویکردی تطبیقی و با بهرهگیری از روش توصیفی ـ تحلیلی، دیدگاه حکمت متعالیه را در این باره بررسی میکند. بر اساس نتایج این پژوهش، حکمت متعالیه بر تقیّد علم امام (ع) به ذاتی نبودن و افاضه از جانب خداوند متعال و نیز بر عدم احاطة علم ایشان نسبت به کنه ذات و صفات ذاتی خداوند متعال اذعان دارد. همچنین، هر آنچه حکمت متعالیه دربارة علم گستردة امام به همة موضوعات و حقایق بیان میدارد، به قوس نزولی و وجود نوری امام (ع) برگشت میکند نه به وجود عنصری و قوس صعودی ایشان.
پدیده منجیگرایی و فرجاماندیشی، باور ظهور انسانی والا در پایان هستی و در هم پیچیدهشدن بساط ستم و پستی به شکلهای مختلف همچون تار و پودی در اندیشهها و آموزههای ادیان و اقوام و ملل مختلف جهان تنیده شده است. بر این اساس، زرتشتیان در انتظار سوشیانس، یهودیان در انتظار ماشیع، مسیحان در انتظار مسیح و مسلمانان چشم به راه مهدی هستند. در این بین، نگرش شیعه به پدیده منجیگرایی از جهات عدیده دارای ویژگیها و برجستگیهای مخصوص به خود است. یکی از امتیازات دکترین منجیگرایی از نگاه شیعه، اعتقاد به حضور کنونی منجی میان مردم از یکسو و امکان دسترسی و برقراری ارتباط متقابل و دو سویه با او ـ البته با احراز شرایط لازم ـ از سوی دیگر است. چه، زرتشتیان یهودیان و سایر مسلمانان اگر چه چشم به راه منجی موعود دوختهاند، با این حال، بر این باوراند که این منجی، هنوز چشم به جهان نگشوده و مقدر الهی چنین است که در فرجام تاریخ، پا به کره خاکی گذارد. مسیحیان ـ با توجه به اعتقاد به حیات کنونی عیسی( ـ با شیعیان در باور به بقا و حیات کنونی منجی همصدا هستند؛ اما از آن جهت که برای عیسی( در دوران انتظار، نقش چندانی قایل نبوده و راه هرگونه ارتباط دو سویه میان مسیحیان و مسیح را مسدود میدانند، از دکترین شیعه در زمینه «منجیگرایی» همچنان فاصله دارند.آری؛ شیعه معتقد است که مهدی( دوازدهمین وصی تعیین شده پیامبر( است که در سال 255ه متولد شده، با شهادت پدر بزرگوارش امام حسن عسکری(، از سال 260ق تاکنون مسؤولیت سنگین هدایت علمی و معنوی امت اسلامی و فیضرسانی و نور افشانی به جهانیان را ـ بسان خورشید پشت ابر ـ بر عهده داشته و دارد. امام عصر( در تمام دوران گذشته با تمام تلخیها و شیرینیهای امت، رخدادهای خرد و کلان، پیروزیها یا شکستهای آنان، همراه بوده و بیآنکه بر حضور آشکار خود اصرار ورزد، وظایف الهی خود را به انجام رسانده است. این حضور فعال و پویا همچنان تا روزی که فرمان الهی مبنی بر ظهور در رسد و امام عصر( اسلام را در جایگاه آخرین و کاملترین دین و نظام نامه زندگی در سطح جهانی حاکم سازد، استمرار خواهد داشت. پیدا است با چنین نگاه و نگرشی به مسأله منجیگرایی پدیده انتظار از نگاه شیعه دارای مفهوم و ماهیتی خاص بوده و آثار و برکاتی ویژه را به همراه خواهد داشت.ما در این مقاله به دنبال این آرمان، ماهیت انتظار و آثار آن از نگاه شیعه را باز کاوری کردهایم.
ازجمله موضوعاتی که میان مفسران شیعه و شماری از مفسران اهل سنت، مورد اختلاف واقع شده، مصداق شناسی آیه <مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکتَابِ> است. مفسران شیعه و شماری از عالمان اهل سنت مصداق این آیه را حضرت امیر علیه السلام میدانند؛ اما در برابر، برخی از مفسران اهل سنت، عبدالله بن سلام، عالمان یهود و نصارا و تمام مؤمنان را سه مصداق دیگر آیه دانستهاند. این مقاله با بررسی دیدگاههای مختلف مفسران فریقین و تحلیل آنها، تطبیق آیه بر مصادیقی غیر از حضرت امیر را موردنقد قرار داده و مدعای مفسران شیعه را مورد تأکید قرار داده است. وجود روایات اهلبیت علیهم السلام ، صحابه و تابعان که حضرت امیر را تنها مصداق آیه دانستهاند، گستردگی دانش امام و عدم سازگاری تطبیق آیه بر مصادیقی دیگر با اسناد تاریخی، ازجمله اشکالات وارد بر دیدگاه مفسران اهل سنت است.