این مقاله به بررسی روایات تشبیه اوصیای پیامبر اکرم ص به نقبای بنیاسرائیل، اسباط بنیاسرائیل، حواریون حضرت مسیح و ماههای سال و همچنین امکان وجود معنایی فراتر از تساوی عددی برای این روایات، پرداخته و درصدد پاسخ به این پرسش برآمده است که آیا در این تشبیهات، تنها عدد دوازده، بار شباهت را به دوش میکشد یا آنکه شباهت دیگری نیز بین مشبّه و مشبّهٌ به در میان است؟ برای پاسخ به این پرسش، با بررسی جایگاه نقبا در تورات و ریشهشناسی واژه «نقیب» در نسخههای کهن تورات به زبانهای عبری، آرامی، سریانی و یونانی، گوهر معنایی «منتخب و منصوص الهی بودن نقیب»، واکاوی شده است. از این منظر، نشان داده خواهد شد که میتوان «انتخابی، انتجابی و منصوص بودن از سوی خداوند» را ویژگی مشترک دو سوی تشبیه مذکور در روایات دانست. در انتها، شواهد دیگری برای این ادّعا ارائه خواهد شد؛ یعنی امور دوازدهگانهای که اگرچه در روایات بیانکنندهٔ تعداد اوصیای پیامبر خاتم ص به کار نرفتهاند، ولی دارای ویژگی منتجب بودن از جانب خداوندند. حاصل این پژوهش، به فهم عمیقتر روایات تشبیه عددی انجامیده و جایگاه الهی ائمه و منصوص بودن آنها را در منظومه فکری شیعه تقویت میکند. همچنین بر این واقعیت تأکید میورزد که روایات دوازده وصی پیامبر اکرم، فقط بر امامان شیعه تطبیق میکند
شیعه همواره مدعی بوده است که در خاستگاه حکومت خلفای پس از پیامبر صلیاللهعلیهوآله، نوعی دوگانگی پدید آمده است. از اینرو، حکومت خلفا را فاقد مشروعیت دانسته و معتقد است خلیفه مشروع پیامبر صلیاللهعلیهوآله از حق شرعی خود برای حکومت محروم مانده است. در بررسی مبانی مشروعیت حکومت در فقه سیاسی شیعه، اصل بر این است که تا وقتی حکومتکنندگان بر اساس ضوابط و چارچوبهای شرعی و دینی گزینش نشوند، هیچ حکومتی مشروعیت ندارد. در فقه سیاسی، مشروعیت بهمعنای حقانیت است و در برابر غصب به کار میرود . فقه سیاسی، منشأ این حقانیت و مشروعیت را تنها خداوند میداند. حکومت ولایت فقیه که در طول ولایتالله، انبیاء و ائمه اطهار علیهمالسلام است، مشروعیت الهی دارد. این پژوهش درصدد است با روش تحلیلی ـ اسنادی نشان دهد منشأ و مبدأ مشروعیت حکومت، الهی است و تعین آن نیز به مقبولیت مدنی است.