خداي متعال، انسان را موجودي اجتماعي آفريده كه نه تنها براي برطرف ساختن نيازهاي مادي و ظاهري اش به ديگر افراد بشر نيازمند است، بلكه در برآورده شدن نيازهاي معنوي اش نيز به ديگران احتياج دارد. يكي از مسائل مهمي كه سبب برقراري محيطي آرام مي شود تا انسان به خواسته هايش دست يابد، وجود امنيت است. «امنيت» سنگ زيربناي حيات فردي و اجتماعي است و پيش شرط هرگونه توسعه، رشد، رفاه و ارتقاي مادي و معنوي محسوب مي شود. شرط ضروري عدالت، برقراري رفاه، توسعه و رشد شاخصهاي اصلي زندگي و بسياري از مقوله هاي ديگر، همه و همه مبتني بر امنيت است. از يك سو «امنيت» از بسياري از عرصه هاي زندگي بشر تاثير مي پذيرد و از سوي ديگر، بر تعدادي از آنها اثرگذار است. اقتصاد، فرهنگ و سياست از جمله اين عناوين محسوب مي شود. به تعبير ديگر بايد گفت امنيت، تاثير و تاثر متقابل با بسياري از عوامل و شرايط دارد و همين نكته، يكي از ابعاد ويژه اش را نشان مي دهد. در اين مقاله، موضوع «امنيت» از منظر امام علي(ع) مورد بررسي قرار گرفته است كه علاوه بر ضرورت و انواع آن ـ به خصوص در مقوله امنيت اجتماعي ـ به برخي ابعاد و مسائل مرتبط با آن و عوامل موثر بر آن پرداخته مي شود و در نهايت، امنيت معنوي غايي انسان، رسيدن به بهشت امن معرفي مي گردد.
با رحلت رسول خدا، توجه به رویکرد صلحمحورِ آن حضرت به منظور حفظ انسجام جامعة اسلامی و اتحاد مسلمانان کمتر شد. اما با شروع خلافت امیرالمؤمنین و التزام عملی ایشان به قرآن و سنت پیامبر، توجه به این امر نیز رنگی تازه به خود گرفت. مروری بر عملکرد امام در دوران کوتاه خلافت ایشان و مطالعة موردی جنگ جمل، بر پایة کهنترین متون تاریخی، براین امر گواه است. بر این اساس، پرسش پژوهش حاضر آن است که چه مستندات تاریخیای از نحوة عملکرد امام علی در وقایع پیرامون جنگ جمل وجود دارند که با بهرهگیری از آنها بتوان بر توجه آن حضرت به حفظ انسجام جامعة اسلامی و اتحاد مسلمانان با رویکردی صلحمحور صحه گذارد؟ نتیجة این پژوهش توصیفی - تحلیلی، آن است که ایشان با محوریت جلوگیری از ایجاد افتراق در جامعه، ضمن شفافسازی اوضاع برای مردم و فرستادن نمایندگانی نزد فتنهانگیزان، با رویکردی صلحطلب کوشیدند تا از منتهی شدن فتنه به جنگ جلوگیری نمایند. همانطورکه پس از اتمام نبرد، با پرهیز از خشونت و رفتار دینمحور با بازماندگان، عدممماشات در امور جامعة اسلامی (انتخاب حکمران) و نوشتن نامه و تشریح وقایع برای مردم کوفه و مدینه، در حفظ انسجام جامعة اسلامی و اتحاد مسلمانان کوششی حداکثری داشتند.
صحابهنگاری که به طور جدی از قرن سوم هجری آغاز گشت، با ورود اسلام به سایر سرزمینهای اسلامی راه یافت؛ زیرا صحابهنگاران، اصحاب را واسطه میان پیامبر و امت و نیز آشنایان به سنت و سیره رسول خدا میپنداشتند. اما صحابهنگاریهایی که در مناطق مختلف تدوین شد، تحتتأثیر جریانات فکری ـ سیاسی، شکلهای مختلفی به خویش گرفت و علاوه بر کمیت و حجم، در محتوا و روایات این آثار، تأثیرات بسزایی برجای نهاد. این جریانات فکری ـ سیاسی، سبب گشت تا صحابهنگاران در پی حل، پاسخگویی و یا مقابله با این تفکرات، روایاتی را از اصحاب انعکاس دهند، که در جهت تأیید ایدئولوژی مورد توافق خویش و یا در راستای حاشیهرانی گفتمانهای نامطلوب جامعه باشد. پژوهش پیش روی، تلاش خواهد کرد تا شیوة بازیابی الاستیعاب در ترجمه خلفای نخستین را تحلیل کند تا نشان دهد که اگرچه این کتاب، به بازتاب همان روایات سدههای نخست هجری میپردازد، گزینش، چینش و چگونگی کاربرد واژگان آن در جهت طرد و یا برجستهسازی برخی از اصحاب شکل گرفته است تا به فرآیند سیاسی ـ مذهبی زمانه پاسخ قاطعی دهد و یا در جهت تأیید این فرآیندها و ایدئولوژیها حرکت نماید.