تعارض گزارش های آماری در بررسی های تاریخی، یکی از مسائل دانش تاریخ و به ویژه تاریخ نگاری است. این مسئله زمانی اهمیت خواهد یافت که گزارش های آماری فراوانی از یک رویداد در دسترس باشد. درباره حادثه کربلا، گزارش های آماری فراوانی در منابع یافت می شود. یکی از این گزارش ها، شمار زخم های امام حسین علیه السلام است. براساس استقرای نویسنده، حدود چهارده گزارش آماری در این زمینه ثبت شده است که سازگاری آنها با یکدیگر دشوار است. نویسنده در این مقاله سعی می کند با استفاده از روش تاریخ گذاری گزارش و تفکیک گزارش های زخم از گزارش های پارگی لباس، تعیین لباس امام علیه السلام در صحنه نبرد، بررسی تطبیقی روایت های شیخ مفید، ابن اعثم و خوارزمی از لحظات پایانی زندگانی امام حسین علیه السلام و بازسازی صحنه نبرد با تکیه بر روایت شیخ مفید، به گزارش آماری صحیح نزدیک شود.
عاشورا، بهعنوان «زمان مقدس» و کربلا، در مقام «مکان مقدس»، یکی از محوریترین باورهای شیعی است و نقشی ممتاز در تشیع دارد. رویکردهای جدیدی همچون پدیدارشناسی، امکان تصویر جدیدی از این باور رایج شیعی برای انسان معاصر فراهم میآورد. میرچا الیاده با رویکردی پدیدارشناسانه در باب مبحث ادیان، بر این نظر است که غالب باورها و آیینهای ادیان بر محور «آفرینش» و «نوزایی آفرینش» قرار دارد. اگرچه آیینهای عاشورایی، بازسازی حادثه غمبار کربلاست، مقایسه و تطبیق آنها با آیینها و جشنهای نوزایی سایر ملل، نشان میدهد که مفهوم و کارکرد و ساختاری مشابه دارند. بر همین اساس، میتوان واقعه عاشورا را «آیین نوزایی شیعه» دانست. علاوه بر این، باورها و آیینهای عاشورایی فراتر از یک منطقه است. پیش از این، پرسشهایی از این دست، سکوت یا پاسخهایی سنتی در پی میآورد؛ حال آنکه میزان اقناع پاسخهای سنتی به چنین پرسشهایی خود مورد پرسش است. دست کم بخشی از جامعه، از رویکردهای جدید و علمی، استقبال میکنند. در این مقاله کوشش شدهاست با رویکردی جدید و برون دینی، آیینها و باورهای عاشورایی بازخوانی شود. هدف پاسخ به این پرسش است: آیا از طریق بازخوانی و تعامل با سایر فرهنگهای مشابه در باب آیین نوزایی، امکان ارائه تصویری قابل مفاهمه از عاشورا برای غیرشیعیان وجود دارد؟