انسان كامل شخصيت محوري و ستون فقرات هر جهان بيني ديني و بعضاً غير ديني است. در هر جهان بيني تعريف متفاوتي از انسان كامل و ويژگي هاي او ارائه مي شود. اما شخصيت انسان كامل در تشيع (امام) و در عرفان (ولي) بسيار به هم نزديك هستند. تا جايي كه برخي مدعي شده اند عرفا شخصيت ولي را از روي شخصيت امام بازسازي كرده اند . در مقالة حاضر ريشه هاي تاريخي اين الگو برداري را بررسي نكرده ايم؛ بلكه برخي از مهم ترين ويژگي هاي مشترك امام و ولي را نشان داده ايم؛ براي مثال: نوع انتقال امامت و ولايت، وظيفة هدايت، قطب بودن و غيره. البته در ابتداي مقاله به اين امر پرداخته ايم كه با توجه به علم و آگاهي كامل امام و ولي آن ها هيچ علاقه اي براي ورود به سياست و ادارة جامعه ندارند. پس دليل ورود آن ها به اين عرصه چيست؟ بي شك تنها عاملي كه آن ها را به اين كار تشويق مي كند، وظيفة امام و ولي براي هدايت خلق است. اين هدايت سبب ساز ورود آن ها به عرصة سياست و جامعه است.

منابع مشابه بیشتر ...

5e3ffa77d4307.JPG

تفاوت کاربردهای کلامی و روایی واژه ی غیب در ترکیب اضافی علم غیب

محمدعلی مسعودی

برخورداری برگزیدگان خداوند از دانشی الهی، که از دید عرف از آن به عنوان علم غیب یاد می شود، با ادله ی نقلی و عقلی ثابت شده واز آموزه های یقینی مذهب تشیع است. این در حالی است که در بسیاری از متون دینی، آگاهی از غیب تنها مختص به خدای متعالدانسته شده است. اکثر متکلمان برای حل این مشکل، منظور از واژه ی علم در ادله ی اختصاص دهنده ی علم غیب به خداوند را علمیدانسته اند که ذاتی و غیر تبعی باشد. از دیدگاه ایشان هر چند برگزیدگان خداوند نیز از غیب (به طور نسبی) آگاهند اما نمی توان دانشتبعی ایشان را علم غیب نامید و اتصاف به صفت عالم الغیب از اختصاصات خدای متعال است. محقق با پژوهش پیرامون کاربردهای رواییعلم غیب، دریافته است که از منظر روایات تعریف غیب متفاوت از برداشتی است که در آثار کلامی مشاهده می شود. نوشتار حاضر با ارائهگزارشی همراه با تحلیل، از متون کلامی و روایی، در صدد پاسخگویی به این پرسش اصلی است که کاربرد روایی علم غیب چه تفاوتی باکاربرد کلامی آن دارد؟ ضرورت پاسخگویی به این پرسش در پاسخ متفاوتی است که از منظر روایات به مسئله ی غیب دانی برگزیدگانخداوند داده می شود.

5e3c14fc41913.JPG

گستره علم امام در انديشه علماي شيعه

محمدرضا بهدار

«علم امام» از مسائلي است که همواره اذهان علما و متفکران شيعي و حتي بسياري از پيروان ائمه عليهم السلام را به خود مشغول کرده است. بدين روي، سبب ايجاد پرسش هايي از ائمه اطهار عليهم السلام در اين باره شده است. با توجه به پرسش هاي متعددي که در اين زمينه مطرح است، اين نوشتار تنها از يک منظر به اين مساله مي پردازد که آن، علم امام از منظر علماي شيعه است، به اين که شعاع اين علم چه مقدار است و تا کجا امتداد و وسعت دارد. با وجود وحدت نظر انديشمندان شيعي در برخي حوزه هاي بحث علم امام، در بعضي موارد از جمله پرسش مزبور، پاسخ هاي واحدي دريافت نمي شود و به طور کلي، همه نظريه ها را مي توان در سه ديدگاه تقسيم کرد: رويکرد ترديد و سکوت، رويکرد محدوديت علم امام، رويکرد احاطه علمي کامل امام به همه چيز.