در این مقاله نویسنده با طرح نظریه حادثه و تطبیق آن با حادثه عرفانی به ذکر برخی نمونه های تاریخی پرداخته است که از جمله آنها می توان به حادثه برخورد مولانا با شمس تبریزی اشاره کرد. منظور از حادثه اینجا مقطعی است که زمان فانی و ملک با زمان باقی و ملکوت ملاقات می کند. این حادثه همه شوون زندگی افرادی را که در زمان حادثه حضور دارند و حادثه را درک کرده اند تحت الشعاع قرار داده و دگرگون می کند.

منابع مشابه بیشتر ...

5e1af9694db2c.JPG

تشیع عرفانی و تأثیر آن بر ظهور صفویه

جمشید جلالی شیجانی

صفویان نخستین سلسله­ حکومتی ایران بودند که توانستند ترکیبی پررنگ و نتیجه­بخش بین تصوف و تشیع ایجاد نموده و شالوده حکومت خود را بر آن قرار دهند. در پیدایش و قدرت­یابی صفویه، علاوه بر تشیع و تصوف و پیوند آن دو، مسألة آناتولی، خانقاه اردبیل و قزلباشان نقش مؤثری داشت. صفویان قبل از آن‌که باورهای شیعی را در خدمت اهداف سیاسی خود گیرند و گرایش­های سیاسی از خود نشان دهند، در عالم تصوف سیر می­کردند. قزلباشان که در ابتدا مترادف با صوفی بودند، در تثبیت حکومت صفوی نقش اساسی ایفا نمودند و نفوذ همه‌جانبه­ای در حکومت صفویه داشتند که با ورود علمای جبل‌عامل در عصر طهماسب یکم، رابطه مریدی و مرادی به رابطة شرعی بدل گردید و از نفوذ صوفیان کاسته شد و در نتیجه، درگیری بین اهل طریقت و شریعت آغاز گردید که در عهد شاهان صفوی تا حدی محسوس نبود، اما بعدها روند تصوف­زدایی شدت گرفت و حتی تعداد زیادی از صوفیان، نفی ­بلد شدند که علل این درگیری را در عملکرد صوفیان می­توان جست‌وجو کرد. در این پژوهش، برآنیم تا با روش تاریخی و توصیفی ـ تحلیلی، ابعاد این مسأله را واکاوی کنیم.