رشد فزاینده انواع مختلف شرکتهای هرمی و فعالیت‌‌‌‌های گسترده آنها که هیچ ارزش اقتصادی در بر ندارند سبب بروز نگرانیهایی در خصوص آثار زیانبار و ناخوشایند آنها بر تعاملات اقتصادی و اجتماعی گردیده است. از جمله پرسشهای مهم قابل طرح درباره فعالیت چنین بنگاههایی، در خصوص وضعیت حقوقی قرارداد فروش هرمی است. این مقاله در صدد تحلیل چنین قراردادهایی از منظر فقه امامیه و مقررات حقوق موضوعه ایران است. قراردادهای هرمی از مصادیق اکل مال به باطل و نوعی معامله غرری محسوب می¬شوند و مورد نهی صریح فقهایند و با توجه به اینکه با اظهارات فریبکارانه و شیوه‌‌‌‌های متقلبانه و ایجاد امید واهی اعضای جدید را جذب می¬کنند و آنها به قصد تحصیل منافع موهوم، تن به چنین قرارداد‌‌‌‌هایی می¬دهند، در حالی که محاسبات ریاضی به‌‌وضوح نشان می¬دهند که حدود 90 درصد از چنین اشخاصی نه تنها هیچ منفعتی به دست نمی¬آورند، بلکه متحمل ضرر می¬شوند، اثبات می¬گردد که اعتبار چنین قرارداد‌‌‌‌هایی به دلیل کلاهبرداری به‌‌طور جدی مدوش و برخلاف نظم عمومی است و به دلیل فروش اجباری و اینکه توسعه بازاریابی شبکه‌‌ای در بیشتر موارد از طریق دوستان و خویشان نزدیک است و پس از زیان دیدن آنها، تخم کینه در دل افراد پاشیده می‌شود و دشمن یکدیگر می‌‌گردند برخلاف اخلاق حسنه است. نتیجه آنکه مطابق دیدگاه فقه امامیه و حقوق ایران، فروشهای هرمی، معتبر محسوب نمی¬گردد و باطل است. شایان ذکر است که چنین قراردادهایی در کشورهای پیشرفته، مثل فرانسه، انگلستان، امریکا و کانادا نیز ممنوع اعلام شده است.

منابع مشابه بیشتر ...

5597e2161e02e.jpg

تاملی بر رابطه بازار با روحانیت شیعه در عراق

سجاد دادفر

طی دوران حکومت صفویه، به واسطه ارتباط نزدیک حکومت با ساختار نهاد دینی، حیات اقتصادی بسیاری از علما مبتنی بر مواجب دیوانی وکمک های اعطایی از طرف دولت بود، اما به دنبال سقوط صفویه و انتقال مراکز علمی و فقهی شیعه از ایران به عتبات عالیات، از نظر اقتصادی نیز تحول عمده ای در منابع مالی روحانیت شیعه ایجاد شد. محرومیت علما و مجتهدین از حمایت های مالی دولت، آنان را در شرایطی قرار داد که مجبور شدند تا با تجدید نظر در ساختارهای اقتصادی و اجتماعی خود، آنها را بر بنیان های جدیدی بنا نهند. در این میان، ارتباط علما با بازار، امکان برخورداری از منابع جدید مالی را به آنان اعطا نمود. علی رغم ارتباط دیرینه بازار با روحانیت شیعه به نظر می رسد از نیمه دوم قرن نوزدهم میلادی، مفهوم جدیدی از اتحاد بازار با روحانیت ساکن در عتبات شکل گرفت. بررسی ماهیت و نحوه تعامل دوسویه بازار ایران و عراق با روحانیت ساکن در عتبات، در کنار تاثیر ساختار سیاسی دو کشور بر شدت و ضعف این تعامل، اساس مقاله پیش روی را تشکیل می دهد.